پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷:۲۲
روزگار ادبیات پوچی به‌سرآمده است/ جوری بنویس که مردم کشورت هم حالش را ببرند/ دولت قبل، ابتذال را به نويسندگان تحميل کرد

امروز پنجشنبه یکم آبان 1393 روزنامه های ایران، فرهیختگان، مردم سالاری، جمهوری اسلامی و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب را منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با سهیل سمی و محمدکاظم مزینانی از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز پنجشنبه یکم آبان 1393 روزنامه های ایران، فرهیختگان، مردم سالاری، جمهوری اسلامی و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب را منتشر کرده‌اند.

کتاب در روزنامه ایران

روزگار ادبیات پوچی به‌سرآمده است
روزنامه ایران در صفحه پنجشنبه بازار کتاب با سهیل سمی که ترجمه ده‌ها کتاب از جمله رمان‌های «مالون می‌میرد»، «مالوی» و «نام ناپذیر» از شاهکارهای بکت را در کارنامه‌اش دارد و هم اکنون روی مجموعه آثار فروید کار می‌کند گفت و گو کرده که می گوید: من گفتم رویکرد پوچ‌گرایانه بکت را قبول ندارم، چون روشن است که بکت آدم تلخی بوده، زندگی سرشار از گل و بلبل هم نداشته است، من می‌گویم اینکه، این نیهیلیسم تقدیس بشود و روی این بعد فلسفی - نیهیلیستی در آثار بکت تأکید بشود، دورانش گذشته و به‌سر آمده است. یعنی الآن فیلسوفان جدیدی که به بکت و آثارش روی می‌آورند، رویکردشان در قضیه نیهیلیستی درجا نمی‌زند. این ادبیات پوچی که برسر زبان‌ها افتاده و هنوز هم در گفتمان یومیه ادیبان ما هست، در کشورهای صاحب ادبیات دیگر دورانش به سر آمده است. منظورم این است که این رویکرد به آثار بکت باید خاتمه پیدا کند، بس است، خب این ادبیات، ادبیات پوچی است بعدش چه؟ مسائل دیگر هم هست، نثر و زبان بکت، شیوه و شگرد بکت و...

قصه کلمات زیر سایه معنا
روزنامه ایران در صفحه اندیشه مطلبی درباره نقش معناشناسی در فرهنگ‌نویسی منتشر کرده که در آن می خوانیم: اگر به مفاهیم بپردازیم، قرارتس (2010) در کتاب «نظریه‌های معناشناسی واژگانی» رویکردهای معناشناسی تاریخی، معناشناسی ساخت‌گرا، معناشناسی زایشی، معناشناسی نوساخت‌گرا و معناشناسی شناختی را برمی‌شمارد. معناشناسی تاریخی به تغییر معنا در طول زمان و مکانیسم‌های تغییر می‌پردازد؛ معناشناسی ساخت‌گرا که شاید آشناترین باشد، به روابط معنایی و حوزه‌های معنایی که وجود دارد، می‌پردازد؛ معناشناسی زایشی مطالب ساخت‌گرا را صوری‌سازی می‌کند و می‌خواهد آن را برای دستور به کار ببرد. معناشناسی نوساخت‌گرا می‌خواهد فصل رابطی باشد بین صورت‌بندی‌ها و شناخت؛ و معنا‌شناسی شناختی، فرایندهای شناختی را که در پس معنا وجود دارند، بررسی می‌کند.
در ادامه مطلب آمده است: فرهنگ‌نویسی موضوعی با طراحی و تدوین فرهنگ‌های موضوعی سر و کار دارد. فرهنگ موضوعی اثر مرجعی است که در آن نظم موضوعی رعایت شده باشد؛ مانند یک گنج‌واژه (تزاروس)؛ اما هالن معتقد است که اصطلاح «تزاروس» برای فرهنگ‌های موضوعی با انتشار تزاروس روژه مرسوم شد و اشاره می‌کند که «اساساً هیچ‌گونه تمایز فرهنگ‌نگاشتی میان فرهنگ موضوعی و تزاروس وجود ندارد.» این بر پایه نظم موضوعی است که در پس آن است. پس یک فرهنگ نام‌نگر اثری مرجع است که عبارات را به لحاظ ارتباط مفهومی یا ایده‌ای نمایش می‌دهد.
فرهنگ‌های موضوعی فارسی قابل اشاره نیز عبارتند از: فرهنگ قواس، قدیمی‌ترین فرهنگ موضوعی زبان فارسی، که نویسنده آن فخرالدین مبارک شاه قواس غزنوی، اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری می‌زیست و فرهنگ او شامل پنج بخش است.
فرهنگ بهارستان، نوشته محمدعلی تبریزی خیابانی، که در سال 1309 هجری شمسی انتشار یافته، با قدمتی بیش از 80 سال، احتمالاً قدیمی‌ترین فرهنگ موضوعی فارسی در قرن حاضر است. دیگری فرهنگ بیان اندیشه‌ها، نوشته محسن صبا، در سال 1366 منتشر شده است. نویسنده کاربرد آن را در یافتن کلماتی که به خاطر نمی‌آوریم یا اصلاً نمی‌دانیم و برای بیان اندیشه خود به آنها نیاز داریم توصیف می‌کند. طبقه‌بندی واژه‌ها در این فرهنگ اساساً با دو معیار معنایی و ساخت‌واژی صورت گرفته است. و نهایتاً فرهنگ موضوعی فارسی معاصر، یا با عنوان فارسی روی جلد آن، فرهنگ موضوعی فارسی- انگلیسی
A Thematic Dictionary of Modern Persian که در سال 2004 انتشار یافته است و حاوی 73 موضوع است. کالین ترنر، نویسنده این فرهنگ، از آموزگاران زبان فارسی است.

جوری بنویس که مردم کشورت هم حالش را ببرند!
روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشتی درباره نویسندگی منتشر کرده که در آن آمده است: روزگاری در همین مملکت، اگر صحبت جهانی‌شدن یک نویسنده یا شاعر پیش می‌آمد، فوراً بحث آوانگارد بودن پشت ِ سرش می‌آمد و آوانگارد بودن، معنایش این طور تعریف می‌شد که در سطح جهانی شما پیشرو باشید و این پیشرو بودن، عملاً بدل می‌شد به اینکه مردم کشورت هم اگر با اثرت ارتباط برقرار نکردند، مسأله‌ای نیست چون دنیا تو را می‌فهمد! اما دنیا، در 99 درصد موارد این آثار را نفهمید چون تلقی آنها از آوانگارد بودن و بعد جهانی شدن این نبود که یک عده بخواهند در ایران، از روی دست ِ بزرگان آنها بنویسند و بعد بگویند: «ما آوانگارد هستیم!»
اشاره «پیتر انگلوند» دبیر دائمی آکادمی نوبل، به دلایل انتخاب «پاتریک مودیانو» به‌عنوان برنده سال 2014 نوبل ادبیات، جالب توجه است. او گفته: «مودیانو نویسنده‌ای قابل دسترس ا‌ست و کارهای او دشوار نیستند. می‌شود گفت نگاه او خیلی ساده است، چون سبک شسته‌رفته، ساده و بی‌آلایشی دارد. اگر صفحه‌ای از یک کتاب را باز کنید، می‌شود حدس زد متن آن از مودیانو است؛ خیلی ساده، با جملات کوتاه و بی‌پیرایه... اما کارهای او در عین سادگی خیلی خیلی سطح‌ بالا هستند.» در زبان فارسی، به این آثار می‌گوییم سهل و ممتنع!

کتاب در روزنامه فرهیختگان

چهره‌ بدون دوز و کلک تاریخ معاصر
روزنامه فرهیختگان در صفحه فرهنگ و هنر با محمدکاظم مزینانی نویسنده رمان «آه با شین» گفت‌وگو کرده که عنوان می کند: در وادی داستان هم، برای مثال، دلیل ماندگاری «صدسال تنهایی» دقیقا همین ساختار هوشمندانه و لابیرنتی این رمان است که با درون‌مایه اثر و با تقدیر تاریخی کشور کلمبیا کاملا منطبق است. فهم و درک این تقدیر تاریخی، رمز و راز موفقیت و مانایی این‌گونه آثار است. پس، اگر یک رمان سراسر لبریز از عمل ناب داستانی باشد و از همه نظر نیز بی‌نقص، در صورتی که به شکل هوشمندانه‌ای مهندسی نشود، از عمق و مانایی محروم می‌ماند. تنها در این صورت است که ادبیات توان ایستادگی در برابر حاکمیت بی‌رحمانه تاریخ یا همان زروانیسم تباه‌کننده را خواهد داشت. این جنبه از ادبیات ناب را می‌توان، به نگه‌دارنده‌هایی تشبیه کرد که به مواد غذایی اضافه می‌کنند، چرا که سالم‌ترین غذاها هم در درازمدت توان مقاومت در برابر میکروب‌های هوازی را نخواهند داشت. رمان آه با شین با دوران و فضایی لبریز از جادو آغاز می‌شود و به مرور به دوران جادوزدایی‌شده انسان فردیت‌یافته‌ در زمان حال ختم می‌شود. در واقع، هرچه از دهه 10 شمسی دورتر می‌شویم، از جذابیت‌های مبتنی‌بر جادوی داستانی فاصله می‌گیریم و با کنش‌ها و واکنش‌های داستانی رودررو می‌شویم؛ این دقیقا همان تقدیر و سرنوشتی است که در این بازه زمانی بر ما رفته است؛ همان سیر تاریخی که با تجدد دوران پهلوی در ایران آغاز شد و همراه با تحولات جهانی همچنان ادامه دارد. وگرنه نویسنده خوش‌تر می‌داشت که داستانش را با همان خرده‌روایت‌های جادویی به سرانجام برساند و کدام نویسنده است که از جادوی داستانی بدش بیاید و تنها به کنش و واکنش‌ داستانی عاری از کشف و شهود و معناآفرینی بسنده کند؟ بگذریم از اینکه در نبود این خرده‌روایت‌ها هم، نویسنده تلاش کرده با به کار بردن تمهیداتی کشش‌مندی داستان همچنان حفظ شود.

از آرمان‌خواهی تا واقع‌گرایی
روزنامه فرهیختگان در صفحه اندیشه مطلبی درباره تفسیر جواد طباطبایی از خواجه نظام‌الملک طوسی در کتاب «خواجه نظام‌الملک طوسی؛ گفتار در تداوم فرهنگی» منتشر کرده که در آن نوشته است: این کتاب، کتابی که اگر بخواهیم درباره آن در منظومه فکری طباطبایی سخن بگوییم، قطعا می‌توانیم از دوگانه‌سازی احمد بستانی، استاد دانشگاه و عضو هیات‌علمی دانشگاه خوارزمی استفاده کنیم و آن را در دسته اول آثار او قرار دهیم. دوره‌ای که آثار دهه 60 و 70 طباطبایی یعنی سه کتاب «تاریخ اندیشه سیاسی در ایران»، «زوال اندیشه سیاسی در ایران» و «خواجه نظام‌الملک طوسی؛ گفتار در تداوم فرهنگی» را شامل می‌شود و ناظر به تاریخ سده‌های میانه ایران است. این آثار بر مبانی طبقه‎بندی طباطبایی از آثار دوره میانه یعنی «سیاست‎نامه» و «شریعت‎نامه» و «فلسفه‌های سیاسی» بنا شده است. به این ترتیب که تاریخ اندیشه فارغ از جنبه مقدماتی بودن و سیر شریعت‌نامه‎ها در آن برجسته و زوال اندیشه سیاسی در ایران و فلسفه سیاسی در آن بررسی شده است ولی کتاب «خواجه نظام‌الملک...» بیشتر توجه به سیاست‎نامه‎ها دارد. سالروز تولد خواجه نظام‌الملک طوسی شاید فرصت مغتنمی باشد که بار دیگر نگاهی به اندیشه‌های طباطبایی درباره او داشته باشیم. نباید از این نکته غافل شویم که طباطبایی یکی از معدود کسانی است که در تاریخ اندیشه سیاسی به خواجه از منظر سیاست‌نامه‌نویسی پرداخته است. اندیشه سیاسی نزد سیدجواد طباطبایی به سه دسته فلسفه سیاسی، سیاست‌نامه‌نویسی و شریعت‌نامه‌نویسی تقسیم می‌شود.
در ادامه مطلب آمده است: خواجه نظام‌الملک توجه ویژه‌ای به نظریه‌های ایران‌باستان درباره سیاست داشت و کوشش کرد که آن را با خلافت جمع کند. شیوه حکومت سلطنت ایران‌باستان تنها الگوی قدرت سیاسی بود که خواجه نظام‌الملک به آن دسترسی داشت، بنابراین سعی در تدوین ایدئولوژی جدید برای خلافت داشت. در اندیشه او شاه برخلاف خلیفه و امام که توسط امام پیشین یا به واسطه بیعت امت انتخاب می‌شود، دارنده فره‌ایزدی است. نخستین صفت پادشاه عدل است اما عدالت در اندیشه خواجه نظام‌الملک با مفهوم کنونی آن متفاوت است. پادشاه عادل صاحب فره‌ایزدی است. رعیت گله سلطان هستند و عدالت مستلزم این امر است که در هر شرایطی تفاوت میان فرودستان و فرادستان واضح و آشکار باشد.

کتاب در روزنامه مردم سالاری

دولت قبل ابتذال را به نويسندگان تحميل کرد
روزنامه مردم سالاری در صفحه فرهنگی گفت‌و‌گوی ایسکانیوز با محمدعلي سپانلو را منتشر کرده که بیان می کند: دولت قبلي هيچوقت نتوانست به ما ياس تحميل کند بلکه فقط توانست به ما ابتذال تحميل را کند و دليل اصلي کناره‌گيري من از شرکت در همايش‌هاي بين‌المللي ادبيات، بيماري من بود. بارها از من دعوت کردند در همايش‌ها شرکت کنم که به دليل بيماري ترجيح دادم در فرصت‌ها‌يي که پيش مي‌آمد افراد جواني را که در اين حوزه صلاحيت داشتند معرفي کنم.
در دولت قبل يک نرم‌افزار وجود داشت که نسخه الکترونيکي اثر در آن اجرا مي‌شد و نتيجه مميزي را از يک نرم‌افزار مي‌گرفتند نتيجه اين نوع مميزي فوق‌العاده ضعيف بود و به جهاتي شبيه به باقي کارهاي فرهنگي در دولت قبل بود. به طور مثال در يکي از شعرهاي من که گفته بودم «از زن لخت درخت به زمين غلتيدم» چون از کلمه لخت استفاده شده بود به من گفتند براي اصلاح بايد به وزارت ارشاد بروم و بعد از اصلاح من آن عبارت را با سه نقطه آوردم، يعني نوشتم«از زن... درخت به زمين غلتيدم» اين سه نقطه را به دو دليل آوردم يک اينکه ذهن مخاطب را خيلي بيشتر منحرف مي‌کند و با اين انحراف قصد داشتم پايين بودن سطح علمي و کيفي مميزي در دولت قبل را ثابت کنم و دليل مهم‌تر هم اين بود که بگويم ما در اين دوره با سانسور مواجه هستيم نه مميزي!
در حال حاضر کتابي در ارشاد دارم که سه سال است منتظر اجازه انتشار آن هستم اما در دولت قبل گزارش‌هايي بر آن کتاب نوشته اند که اجازه انتشار را خيلي سخت کرده يکي ديگر از معضلاتي که در دولت قبل شاهد آن بوديم، پيش‌داوري‌هايي بود در مورد بعضي از ما که هرچه از خودمان دفاع مي‌کرديم کار پيش نمي‌رفت و تاثيري نداشت اما به طور کلي از دوستان و بعضي از اهالي فرهنگ و هنر گزارش‌هايي دارم که مجوز انتشار گرفتن از وزارت ارشاد فعلي خيلي راحت‌تر و با مميزي دقيق‌تري پيش مي‌رود.

کتاب در روزنامه جمهوري اسلامي

پيرلاروس، مؤلف مشهورترين فرهنگ جامع جهاني
روزنامه جمهوري اسلامي در شماره امروز خود مطلبی درباره پيرلاروس آموزگار، نويسنده، اديب، لغت‌شناس و دانشنامه نويس بزرگ فرانسه به بهانه روز تولدش منتشر کرده که در آن می خوانیم: او در سي و پنج سالگي كتابفروشي لاروس - بواي را با همكاري پير آگوستين بواي تاسيس كرد و از همين زمان فعاليت خود را در زمينه لغت شناسي جدي‌تر ساخت.
نخستين اقدام لاروس در اين زمينه انعقاد قراردادي با يك ناشر براي تاليف يك جزوه راهنماي دانش‌آموزي واژه شناسي در سال 1949 بود كه آماده‌سازي آن حدود چهارسال طول كشيد و همين جزوه تبديل به اولين اثر كتابفروشي لاروس - بواي شد.
بالاخره نخستين ويراست فرهنگنامه لاروس در 40 سالگي مولف آن به صورت كاملا فشرده و بدون تصوير انتشار يافت كه بيش از پنج ميليون نسخه آن در زماني محدود به فروش رسيد.
هفت سال بعد، لاروس 46 ساله اولين جزوه‌هاي فرهنگ عمومي خود را كه شامل 10 جلد در بيست هزار و هفتصد صفحه به علاوه دو كتاب متمم بود و عظيم‌ترين فرهنگ عمومي قرن نوزدهم ميلادي محسوب مي‌شد عرضه كرد كه نام كتابفروشي لاروس - بواي را جهاني ساخت.
لاروس در پنچاه و دو سالگي از شريك خود جدا شد و همه مشقت‌هاي ادامه كار نشر به تنهايي بر گردن وي افتاد، اما در عين حال گروه عظيم پژوهشگران فرهنگنامه بزرگ لاروس را نيز مديريت مي‌كرد و همزمان تعداد زيادي كتاب آموزشي در سالهاي پاياني عمر خود منتشر نمود كه نام وي را به عنوان اولين مبتكر كتابهاي نوين آموزشي و آموزشگاهي نيز بر سر زبان‌ها انداخت.

کتاب در روزنامه شاپرک

ترجيع‌بند عرفاني، شاهکار بزرگ ادبي هاتف اصفهانی
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي هاتف اصفهاني منتشر کرده که در آن آورده است: هاتف اصفهاني شاعري توانا و مسلط به زبان و ادب فارسي بود. وي از سبک شعراي متقدم ايران به ويژه حافظ و سعدي پيروي مي کرد و طبع خود را در سرايش تمامي قالبهاي شعري اعم از غزل،قصيده و رباعي، ترجيع‌بند و ترکيب‌بند آزمود. شهرت عمده هاتف به سبب شاهکار بزرگ ادبي او (ترجيع‌بند عرفاني) است که در آن هم از حيث حسن ترکيب الفاظ و هم از حيث توصيف معاني داد سخن داده است. وي مرثيه هاي زيبايي نيز با استفاده از ماده تاريخ (حروف ابجد) در مرگ بزرگان و دوستان خود سرود که اين اشعار از ارزش بالايي برخوردارند.
مهم‌ترين اثر باقي مانده از هاتف اصفهاني ديوان اشعار او و چند صد بيت شعر به‌زبان عربي است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط