شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۰
چشم‌به‌راه تازه‌های پدربزرگ 90 ساله/ کتاب‌های پنج میلی‌متری/ شاعری که تمام رموز و لطايف عرفاني عاشوراييان را به تصوير کشید

امروز شنبه دهم آبان 1393 روزنامه‌های شرق، آرمان، فرهیختگان، خراسان و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با آتوسا زرنگارزاده شیرازی از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز شنبه دهم آبان 1393 روزنامه های شرق، آرمان، فرهیختگان، خراسان و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند.

کتاب در روزنامه شرق

چشم‌به‌راه تازه‌های پدربزرگ 90 ساله
روزنامه شرق در صفحه آخر یادداشتی درباره مرتضی احمدی به مناسبت زادروزش منتشر کرده که در آن می خوانیم: «48 داستان‌» او و دوستانش را دست‌به‌دست به امروز رساند تا فضای مجازی، همیشگی‌‌شان کند. برای کودکان و نوجوانان دهه 60 حکم پدربزرگ را داشت و «شکرستان» نشان داد که همچنان قصه‌گویی‌ است بی‌همتا؛ و شاید آخرین قصه‌گو؛ آخرین نقال. هنر و نمایش را با پیش‌پرده‌خوانی شروع کرد و از نخستین‌های رادیو بود.
بعد از انتشار زندگینامه‌ و دو کتاب درباره تهران قدیم، «پیش‌پرده و پیش‌پرده‌خوانی» اثر تازه‌اش -که تاریخچه هنر پیش‌پرده‌خوانی و ترانه‌های فکاهی است- را نشر ققنوس همین چندروز پیش منتشر کرد؛ اما انگار ناگفته‌ها تمامی ندارند. او کماکان از گردآوری‌ها و قصه‌هایی می‌گوید که در راهند و نگران آوازهایی ا‌ست که هنوز مجال انتشار نیافته‌اند و ما در این زمانه بی‌افسون تهی از نغمه و قصه، مشتاق شنیدن‌ و چشم‌به‌راه تازه‌های اوییم. پدربزرگ 90ساله شد.

کتاب در روزنامه آرمان

رمان من یک نوستالوژی عاشقانه است
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات با آتوسا زرنگارزاده شیرازی گفت و گو کرده که با انتشار مجموعه داستان«هیچ چیز اتفاقی نیست» توانست نظر برخی از منتقدین را جلب کند. زرنگارزاده همچنین رمان «حالم قرن چندم تو است؟» را زمستان گذشته روانه بازار کتاب کرد.
او می گوید: به نظرمن تمام موضوعات داستانی دنیا به چهار دسته تقسیم می‌شود، تقابل انسان با انسان، تقابل انسان با اجتماع، تقابل انسان با طبیعت ، تقابل انسان با خودش . تمام داستان‌ها یک یاچند تقابل را در خود دارند. از دید من نویسنده‌ای موفق است که شیوه ارائه نویی برای داستان داشته باشد. بله رمان من (مجموعه داستان«هیچ چیز اتفاقی نیست») یک نوستالوژی عاشقانه است. شاید مثل خیلی از رمان‌های دیگر اما نحوه پردازش و نوشتار، دیدی که نویسنده در تقابل آدم‌ها با یکدیگر دارد برای من مهم است نه موضوع.
نوشتن درباره نوشتن برای من یک امر لذتبخش است که سویه‌های دیگر آن را در داستان‌های بعدی من خواهید دید. ولی این شخصیت نویسنده که همزمان هم درباره خودش حرف می‌زند و هم شخصیت‌های دیگر رمان خودبه‌خود وارد داستان شد بدون هیچ‌گونه تعمدی. شاید نویسنده می‌خواست در داستان حضور داشته باشد تا با نشان دادن وضعیت‌های مشابه به خواننده نشان دهد ممکن است روزی خود شما هم نوشته شوید. زندگی در عین ساده و عادی بودن بسیار پیچیده است. همینطور دغدغه‌های نوشتن برای شخصیت‌هایی که می‌توان تغییرشان داد. به نظر خواننده‌های داستان نویسنده مثل آفریننده در داستان عمل می‌کند. اما گاهی اوقات شخصیت‌ها خودشان وارد داستان می‌شوند. این ناتوانی نویسنده را می‌خواستم به خواننده ها نشان بدهم.

داستان آدم‌های دوبخشی
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات یادداشتی درباره مجموعه داستانی آدم‌های دو بخشی از نینا‌گلستانی منتشر کرده که شامل ده داستان کوتاه است که این داستان‌ها اغلب دارای روایت کاملا خطی هستند، روایت در داستان یا به صورت خطی و مستقیم است یا به صورت غیر خطی یا غیر مستقیم، یا شکسته روایت می شود. در این مجموعه روایت داستان ها را به صورت کاملا منظم، و به وسیله یک سلسله رویدادهای منظم، در یک زمان خاص و مکان خاص می‌توان دید، بدون هیچ‌گونه پریشانی در روایت، این داستان‌ها کاملا به صورت کلاسیک اتفاق می‌افتند، به این مفهوم که روند حرکتی داستان‌ها، دارای مبدأ و مقصد مشخص است و در مابین این دو، مسیر روشنی را طی می کنند.
نویسنده دنبال خلق جهان دیگر یا متفاوت از ادبیات داستانی نیست. او راوی زندگی روزمره شخصیت‌هایی است که دچار روزمرگی شده‌اند. شخصیت‌هایی که به جز روزمرگی در طول روایت، دنبال دغدغه‌های روشنی از زندگی و هدف مشخصی نیستند ، شخصیت یا تیپ‌های کاملا عادی، لحن و ذهنیت‌های پیچیده‌ای ندارند، همین عادی بودن روایت و شخصیت‌ها باعث می‌شود که مخاطب با لایه‌های پیچیده معنایی و روایی دست و پنجه نرم نکند و با یکبار خواندن همه چیز را بفهمد.
در مجموعه داستان آدم های دو بخشی از زبان به عنوان یک گوهر برای پدید آوردن یک معماری خلاقانه خبری نیست. بعضی داستان‌ها به صورت نمایشی و بعضی داستان‌ها به صورت نقل یک ماجرای ساده اتفاق می‌افتد، با عینیتی کاملا غیراحساسی، در این داستان‌ها اغلب راوی دانای کل کنار می‌رود تا داستان‌ها با مکالمه یا دیالوگ شخصیت‌ها پیش برود.

یادداشت‌های یک شکارچی
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات یادداشتی درباره ادبیات روسیه منتشر کرده که در آن نوشته است: اگر بخواهيد فهرستی از مثلا صد نويسنده بزرگ دنيا در طول همه قرون تهيه كنيد، يقين بدانيد كه در آن فهرست بيشتر از يک نويسنده روسی پيدا می‌‌شود زیرا كشور روسيه به دلايل زيادی از جمله تمدن، جغرافيای وسيع و خاصی كه دارد هميشه از ادبيات غنی و منحصر به ‌فردی برخوردار بوده‌است. مهم‌ترين ويژگی شکل گيری و درخشش ادبیات روسی را بايد شرايط اجتماعی و سياسی روسيه دانست. رمان‌هايی که عمده مسائل آنها برگرفته از وضعيت اجتماعی قرن نوزده روسيه است.
ایوان تورگنیف (1867-1883)، نخستین نویسنده روسی است که به آوازه جهانی دست یافت. تورگنیف که خود در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمده و کودکی و نوجوانی را زیر سلطه مادری مستبد سر کرد. پس از تحصیل در مسکو و برلین به روسیه بازگشت و نخستین بار با خلق یک رشته تصویرهای درخشان و حساس از زندگی روستایی، شهرتی به‌هم زد. ویژگی برجسته رمان هایش فضای شاعرانه، زمینه روستایی، تمایز قهرمان‌های مرد و زن و تصویر زنده شخصیت‌هایی است که نشان دهنده دوره‌های مختلف تکامل فکری سال های 70 – 1840 هستند. چاپ نخستین مطلبش در سال 1852 در نشریه روسی «معاصر» منجر به دستگیری و تبعید او به ملکش اسپاسکویه شد. او در ابتدا با لئو تولستوی و فئودور داستایفسکی رابطه دوستانه‌ای داشت اما بعدها این رابطه به کدورت انجامید، در حدی که در سال ۱۸۷۳ تولستوی به او پیشنهاد دوئل داد! کتاب های معروف او چون «یادداشت‌های یک شکارچی» و «مین بکر» است که انتقاد شدیدی از رژیم غلامی دهقانان است که در دوره تزاری معمول بود.

تعمیر با جراحت‌های اضافه
روزنامه آرمان در صفحه ادبیات یادداشتی درباره کتاب «تعمیر با جراحت‌های اضافه» منتشر کرده که بر یک فرد نبودن شاعر حکایت دارند و حتی آنجا که به نظر می‌رسد شعر در بستری ذهنی شکل گرفته، باز مخاطب با دال‌هایی کاملا بیرونی درگیر می‌شود. دال‌هایی که خود را گاه به صورت مدلول‌های ذهنی خود شاعر نشان می‌دهند؛ اما باز همین مدلول‌های ذهنی، دست ما را در دست همان دال‌های بیرونی می‌گذارند. محمدعلی حسنلو در اکثر شعرهای این مجموعه از فضای ذهنی به نفع دغدغه‌های بیرونی و اجتماعی کمک می‌گیرد. در شعرهایی چون «مدرسه» و «ضربه» این امر مصداق می‌یابد. در شعر «ضربه» ما با یک روایت ذهنی و شخصی رو‌به‌رو هستیم؛ اما همین روایت ذهنی ما را به سمت نگاه و دال‌های سببی و بیرونی این شعر سوق می‌دهند. دال‌هایی که در جامعه قدم می‌زنند، نفس می‌کشند، درگیر می‌شوند و در شعر بروز و حضور می‌یابند. در همین شعر بدون هیچ‌گونه شک و تاملی سطر اول و دوم شعر را برای بیان خشونت انتخاب می‌کند، خشونتی که شاعر آن را در جامعه آشکار می‌یابد و اما عشق و عاطفه را به واسطه ممیزی کمرنگ می‌بیند و در ادامه دو سطر اول جمله نیمه تمام رها می‌شود.

کتاب‌های پنج میلی‌متری
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشتی درباره کتاب‌های پنج میلی‌متری منتشر کرده که این امکان را به هر شهروند ایرانی–که میانگین مطالعه‌اش طبق نظرسنجی‌ها کمتر از یک دقیقه است- می‌دهد تا از هر فرصتی استفاده کند برای مطالعه. تاکنون چهار سری از مجموعه کتاب‌های پنج میلی‌متری منتشر شده. «مردی که به شیکاگو رفت» داستانی از ریچارد رایت نویسنده آمریکایی کتاب نخست این مجموعه است. رایت در این داستان، همراه با قهرمان داستانش که یک سیاهپوست است، ما را به شیکاگو در دهه پنجاه و شصت میلادی می‌برد و صحنه‌های وحشتناک تبعیض نژادی و آزار و اذیت سیاهان را توسط آمریکایی‌های سفید تصویر می‌کند تا خواننده را در همذات‌پنداری با قهرمان سیاهش همراه کند: «تنفر نژادی سطح زندگی سیاهان را پایین‌تر از سفیدها قرار می‌داد و سیاه‌پوستی که همان رویاهایی را داشت که سفیدها، می‌کوشید آگاهی‌اش را از این اختلاف در قلبش پنهان کند، چون این آگاهی او را تنها و هراسان می‌کرد. به دلیل اینکه از یکسو مورد نفرت سفیدها بود و در عین‌حال بخشی از بنیان فرهنگی را تشکیل می‌داد که از او بیزار بود، سیاهپوست در تقابل به تدریج از خود متنفر می‌شد.»

کتاب در روزنامه فرهیختگان

روایتی بکر از فضایی کهنه
روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر یادداشتی درباره مجموعه داستان «کشور چهاردهم» الهام فلاح منتشر کرده که در ذهن مخاطبش مکثی به وجود می‌آورد تا نسبت به این مساله مهم تامل کند که یک نویسنده زن گیلانی تا چه اندازه دستمایه‌های بکر برای نوشتن داستان در اختیار دارد. هر 18 داستان این مجموعه که در نشر نگاه منتشر شده، تاکیدی بر همین مساله است. اقلیم‌های ایران به‌شدت برای داستان‌نویسی‌مان بکر است و غیاب آنها فضا و درونمایه داستان‌های معاصر را به‌شدت تکراری کرده است. الهام فلاح در مجموعه نخستش، داستان آدم‌های یک‌پاره از جغرافیای گیلان را دستمایه نوشتن داستان قرار می‌دهد و از آدم‌هایی برای‌مان می‌گوید که از جنس امروز نیستند، اما شکل و ساختارشان بوی کهنگی به آنها نمی‌دهد و از اتفاق خواندن‌شان را با لذت همراه می‌کند.
در «کشور چهاردهم» دیگر با موضوع فقر و نداری یا به رخ کشیدن خرافات و در غلتیدن در افسانه‌ها و باور‌ها روبه‌رو نیستیم، بلکه نویسنده از تمام این عناصر بهره برده است تا داستان بنویسد. در مجموعه او با نویسنده‌ای روبه‌رو هستیم که علاوه‌بر تسلط بر ساختار، توجهش به لذت‌بخشی به مخاطب نیز هست. فضای داستان‌هایش به کمکش می‌آید تا آوا و موسیقی کلمات را با هم جفت کند. مجموعه داستان «کشور چهاردهم» یادآور مجموعه داستان «قصه‌های هزاوه» رضا مهدوی‌هزاوه است. هر دو نویسنده اقلیم خاصی را جغرافیای داستان‌شان قرار می‌دهند و آدم‌های اقلیم‌های‌شان را در داستان‌ها دستمایه قرار می‌دهند تا برش‌هایی از زندگی‌شان را به تصویر بکشند.
رضا مهدوی با مجموعه‌اش از هزاوه آشنایی‌زدایی می‌کند، اما فلاح با داستان‌های «کشور چهاردهم» مخاطبش را به همان فضاهای روستایی گیلان می‌برد که پیش از این نیز دستمایه داستان‌نویسان گیلانی قرار گرفته است. با این توضیح که داستان‌های او بوی کهنگی نمی‌دهد و مخاطبش را سر شوق و ذوق می‌آورد.

کتاب در روزنامه خراسان

گنجينه اسرار عاشورا
روزنامه خراسان در صفحه ادبیات یادداشتی درباره منظومه «گنجينةالاسرار» عمان ساماني منتشر کرده که عنوان می کند: ادبيات فارسي انعکاس دهنده حماسه حسيني بوده است، به ويژه ادبيات دوره صفوي که با حمايت و تشويق حاکمان و توجه آنان از جمله شاه طهماسب صفوي شاعران به سرودن مرثيه ها و سوگنامه هايي درباره ائمه اطهار(ع) و واقعه عاشورا ترغيب مي شدند. در همين دوره است که ترکيب بند محتشم کاشاني (۹۹۶ق) سروده مي شود و ديگر شاعران نيز هر يک مضمون عاشورا و فجايع و مصايب تحميل شده بر خاندان پيامبر(ص) را در محور اشعار خود قرار مي دهند. از ميان شاعران مرثيه سرا، اثر دو شاعر همواره مطرح بوده است: ۱ - زبدةالاسرار صفي عليشاه اصفهاني ۲ - گنجينةالاسرار عمان ساماني. عمان ساماني با اين که گنجينةالاسرار را به شيوه زبدةالاسرار صفي عليشاه سروده است اما به حقيقت اثر عمان ساماني برتري هاي بارزي بر زبدةالاسرار دارد. گنجينةالاسرار منظومه اي است که در آن عمان ساماني با نگاهي متفاوت به توصيف وقايع کربلا مي پردازد. از نظر شاعر، صحنه کربلا و وقايع آن زمينه اي براي سير و سلوک عارفانه و گذشتن از هفت شهر عشق و بندگي و رسيدن به معبود است . وي با ظرافت تمام رموز و لطايف عرفاني عاشوراييان را به تصوير مي کشد و به دليل داشتن سوز کلام و توصيفات و تأويل عرفاني تأثر برانگيز، مخاطب را به متن ماجرا مي برد. گنجينةالاسرار از زيباترين منظومه هايي است که وقايع کربلا را نه در ظاهر و پوسته بيروني بلکه در عميق ترين لايه هاي آن به صورتي نمادين و عرفاني تأويل و تفسير مي کند و نگرش خواننده را به رفتارها و کردارهاي شخصيت هاي مختلف حاضر در صحنه کربلا عميق تر مي کند.

کتاب در روزنامه شاپرک

شاعری که اشعارش از فهم مردم عامه خارج بود
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي محمدصادق اديب الممالک فراهاني ملقب به اميرالشعرا و متخلص به اميري و پروانه شاعر، اديب منتشر کرده که در آن آمده است: اميري در انواع شعر بسيار تواناست در شيوه سخن سرايي پيرو استادان قديم و هم طراز قاآني و سروش مي باشد. او نيز مانند پيشينيان شاعري را با مداحي شروع کرد و به قصد دريافت صله و تامين معاش قصايد تملق اميز و بلند بالايي در وصف اميران و بزرگان زمان خود سرود.
اديب الممالک مردي است به تمام معني اديب که در لغت فارسي و تازي تبحر دارد و بر ادب و تاريخ و قصص و روايات عرب و عجم مسلط مي باشد و همين امر سبب شده که نه تنها قصايد و مدايح بلکه اشعار سياسي او نيز از دسترس فهم مردم عامه خارج گردد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط