کتاب در روزنامه ایران
سوگوارههایی در رثای سبکروحان عاشق
روزنامه ایران در صفحه شعر مطلبی درباره مرثیه سرایی آیینی از سنتگرایان ادبی تا نوگرایان منتشر کرده که در آن میخوانیم: سوگوارههای شهیدان کربلا، جایگاهی ویژه دارد که قدمت ِ این نوع از شعر آیینی، بیشتر، از دوره مکتب اصفهان است که به دلیل همدوره بودنش با سبک هندی، به تساهل برخی تاریخنگاران، با این سبک یکی انگاشته شده و گاه با عباراتی همچون «سبک اصفهانی یا سبک هندی» در آثار ادبی یکصد ساله اخیر روبهرو بودهایم.
در ادامه مطلب آمده است: شیوه عمان، از دراماتیزه کردن روایت، فراتر میرود و در نهایت، مخاطب با قابهایی روبهرو میشود که امروزه در نقد نو، به قابهای سینمایی مشهورند چون به خواننده یا شنونده شعر این امکان را میدهند تا به شکلی عینی، خود را در فضا و در جریان وقایع ببیند و در نتیجه، زاویه دید خود را در صحنه انتخاب کند و از آن منظر به رویدادها بنگرد. [محمدعلی مجاهدی، در مقایسه این اثر با اثری متقدمتر مینویسد: اگرچه زبدئالاسرار صفی اصفهانی بر گنجینه اسرار عمان سامانی قدمت زمانی دارد و صفی اصفهانی در منظومه عاشورایی خود برای نخستین بار با قرائت عرفانی از فرهنگ خوننگار کربلا به تجزیه و تحلیل عارفانه این رخداد بینظیر تاریخی پرداخته (پیش از او هیچ شاعر فارسیزبانی در این وادی خطیر و خطرخیز، گام استوار و اساسی برنداشته) ولی حضور اصطلاحات فراوان فلسفی، حکمی، عرفانی و سلوکی در منظومه عارفانه و عاشورایی او از یک سو و غموض بیانی و افتوخیزهای کلامی او در تبیین این مقولههای مجرد ذهنی ـ که طبعاً ناملموس و نامحسوساند ـ از سویی دیگر، دامنه تأثیرگذاری این اثر را کوتاه و محدود کرده است؛ به گونهای که فقط اهل فن از آن بهره وافر میگیرند و لاغیر، ولی گنجینه عمان سامانی به خاطر شیوه بیانی بیدلانهای که دارد مقولههای دور از دسترس عرفانی را به عینیت جامعه منتقل میکند.]
کتاب در روزنامه شرق
از سازمانهای مردمنهاد تا توسعه
روزنامه شرق در صفحه اندیشه یادداشتی درباره کتاب «نظریهها و تجربههای توسعه» برای مباحث پیچیده مربوط به چگونگی فهم و دستیابی به توسعه، درآمدی فهمیدنی و روشن منتشر کرده که به تحول اندیشهها و سیاستهای توسعه میپردازد و بر ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی و فضایی توجه دارد. کتاب این نکته را روشن میکند که نمیتوان توسعه را بهعنوان مفهومی بیطرف دید زیرا با نابرابریهای قدرت در سطوح محلی، ملی و جهانی گره خورده است. استفاده از قابها، جدولها و تصاویر به دانشجویان در فهم پیچیدگیهای اندیشههای توسعه کمک میکند و چگونگی اجرای نظریههای توسعه را در دنیای واقعی نشان میدهد. هر فصل با چکیده مباحث، موضوعاتی برای مباحثه، پیشنهادهایی برای مطالعه بیشتر و پایگاههای اینترنتی مفید به پایان رسیده است. مقدمه: توسعه چیست، مدرنیزاسیون، کینزینها و نئولیبرالیسم، ساختارگرایی، نئومارکسیسم و سوسیالیسم، توسعه مردمی «ابعاد اجتماعی و فرهنگی توسعه»، محیط زیست و نظریه توسعه، جهانیشدن و توسعه: مسایل و راهحلها و نتیجهگیری، عناوین فصلهای این کتاب است.
نظریه جامعهشناسی پس از قرننوزدهم
روزنامه شرق در صفحه اندیشه یادداشتی درباره کتاب «نظریه جامعهشناسی» منتشر کرده که در آن آمده است: کتاب «نظریه جامعهشناسی»، جورج ریتزر که اخیرا با ترجمه هوشنگ نایبی در اختیار مخاطبان این حوزه قرار گرفته، در زمره کتابهای نسبتا جامعی است که میکوشد بیان و توصیف کاملی بر نظریههای جامعهشناسی از آغاز تا آخرین تحولات نظری آن ارایه دهد. ریتزر در این کتاب در تلاش است با ترکیب مباحث نظریهپردازان کلاسیک و اصلی (مارکس، وبر، دورکیم و زیمل) با مهمترین نظریهها و نظریهپردازان معاصر مواجه شود. این کتاب با مرور نظریه جامعهشناسی، سیمای گذشته و حال آن را برای مخاطبان ترسیم میکند و در آن تبیین مبسوط نظریهها همراه با زندگینامه بسیاری از مهمترین متفکران این حوزه است. بر همین اساس، نویسنده میکوشد در فصل نخست، تاریخچه جامعهشناسی را همراه با نظریات کارل مارکس، امیل دورکیم، ماکس وبر و جورج زیمل مرور کند. در فصلدوم نظریات مدرن جامعهشناسی از جمله کارکردگرایی ساختاری، نوکارکردگرایی، نظریه تضاد، نظریههای نومارکسیستی، نظریه سیستمها، نظریه مبادله، شبکه، نظریههای فمینیستی معاصر و... را بررسی میکند و در فصول بعدی که به تحولات تلفیقی متاخر در نظریه جامعهشناسی اختصاص دارد، نظریههای معاصر مدرنیته، جهانیشدن و فراساختارگرایی در کنار نظریه اجتماعی پستمدرن و فراپستمدرن، نظریههای نامتعارف و... بررسی میشود.
کتاب در روزنامه شهروند
روي جاده اندوه
روزنامه شهروند در صفحه ادبیات یادداشتی درباره سرودن شعر آیینی در ايران منتشر کرده که عنوان میکند: هیچ شاعری در هیچ دوره تاریخی در ادبیات فارسی وجود ندارد که شعری عاشقانه یا دینی نگفته باشد (منظور از عشق هم مذکر آن است و هم مونث آن و منظور از دین تمام ادیان است). بروز و ظهور شیعه و قدرتگیری آن و حوادث و وقایعی که در طول تاریخ بر این مذهب رفته است، همگی برای جامعه شعر دستاویزهایی شدهاند تا سروده بشوند. حال چه در تأیید آنها و چه در رد آنها. بیشک اما واقعه کربلا و محرم و عاشورا و هفتاد و دو تن از یاران امام حسین علیهالسلام، پررنگترین بخش این سرودهها را در بر میگیرد و پس از بروز اسلام در ایران هر پادشاهی که بر سر کار آمد سعی بر این داشت که عقبه خود را به بزرگان و امامان برساند تا بدین واسطه مقبولیتی برای خود رقم بزند. حتی محمود غزنوی و اسیرزاده که روزن به روزن جهان را جستوجو ميكرد و قرمطی میجست، با تمام سماجتش باز هم سعی میکرد عقبه خود را به اسلام برساند و بدینطریق ولیعهدی دینی نیز بر مردم زمانه خود داشته باشد و داشته باشند و همین امر ابزاری بود برای دست شاعران که به ساختن اشعار دینی بپردازند البته این نگرش تا دوره صفویه که مصادف است با قدرتگیری پادشاهی شیعی با افت و خیزهایی روبهرو بود ولی در این دوره به اوج خودش میرسد تا جایی که پادشاهان بنا به هر دلیل شاعران را از مدح خود منع و به ستایش و مدح ائمه و بهخصوص امام حسین(ع) امر میکردند.
در ادامه مطلب آمده است: مطالعه تاریخ و کتب دینی از اوجب واجبات است که متاسفانه کمتر شاعری عمر سر مطالعه چنین متونی صرف میکند و بیشتر در پی کشف کردن تصاویر جدید است. به جرأت میگویم که جای تأسف دارد که شعر آیینی امروز ایران در حد نازک خیالیهای دوره هندی و شعر هندی که شاعرانش شعر را در حد خم ابرو و زلف یار میدانستند، مانده است. تکنیک و نوع برخورد یکیست. در این دوره دینی و در دوره هندی عاشقانه. در حالیکه شعر آیینی و مذهبی بیشتر از هر چیزی نیازمند عقبه مطالعاتی بسیار قوی و صدالبته صحیح و بيتحريف میباشد و در مرحله بعد است که ذوق شاعر با دانستههایش گره میخورد و اثری خلاقانه خلق میکند.
آفتاب در فانوس
روزنامه شهروند در صفحه ادبیات یادداشتی درباره غزل عاشورایی و آیینی در قلم حسین منزوی منتشر کرده که در آن آورده است: بی تردید از احیاگران بزرگ غزل در روزگار ما - بهویژه در شاخه تغزل سعدی وار – «حسین منزوی» است که با همان اثر نخستش «حنجره زخمی تغزل» و با ٢٢ غزل آن به این مهم دست یافته است. ایشان سالهایی پیش از آنکه به خوان هشتم مرگ ـ برسند در شعر آیینی مذهبی هم آثاری آفریدند. این آثار، اگرچه از آثار هم ردیف خود بالاتر نمینشینند و در مقایسه با دیگر سرودههای خود شاعر چندین سر و گردن هم نازلترند، با این همه در نوع خود قابل تأملند. این شعرهای آیینی نخستینبار در مجموعهای با عنوان«فانوسهای آفتابی» در زادگاه شاعر و بعدها در بخش پایانی مجموعهای که انتشارات نگاه از ایشان چاپ کرده است، منتشر شد. جدا از آن سرودهها، در میان غزلهای شگفت و شگرف شاعر «از کهربا و کافور» غزل عاشورایی شکوهمندی هست.
کتاب نخست منزوی با آنکه در استحکام مثل دیگر آثار او نیست، در نوگرایی و نوآوری در میان کارهای او شاخصتر است اما شاعر «از شوکران و شکر» بعد از آن رفتهرفته به آرایههای ادبی و استحکام و... توجه بیشتر نشان میدهد و بدینترتیب، نوآوری در کارهایش با این توجه، اوج و حضیض پیدا میکند. شاعر در این غزل مورد نظر نیز از آرایهها غافل نیست آن هم بیشتر از نوع بهکارگیری سنتی؛ از جمله کنار هم قرار دادن اختر و خورشید، تقابل باغ و کویر، نظم و پراکندگی، تلمیح به سوختن خیمهها در عاشورا و...، واجآرایی«س» و...که با توجه به مضمون شعر تا حدود بسیاری به سود آن تمام شده است.
منزل به منزل روايت عاشورا
روزنامه شهروند در صفحه ادبیات یادداشتی درباره مقتلنویسی گستره حادثه و داستان منتشر کرده که در آن نوشته است: حادثه عاشورا دارای چنان عظمتی در تاریخ اسلام و بهویژه جهان تشیع است که همچنان با وجود سالها گذر از این حادثه اما همچنان در ذهن مخاطب خود جای خویش را حفظ کرده است. شاید به جرات بتوان راز این ماندگاری را (از نگاهی فرا دینی) پیوند خوردن این حادثه عظیم در دل ادبیات و تلاش مورخان و نویسندگان شیعه در حفظ این برهه تاریخی در متنها و اشعار خود دانست.
ادبیات در این حوزه گویی امر اصلی خود بر ثبت واقعه تاریخی را انجام داده است. هرچند با تمام اضافاتی که بر این حادثه وارد شده است اما همچنان اصل ماجرا به قوت خویش در دل این صفحات باقی مانده.
از اولین مقاتلی که نوشته شد میتوان به مقتل ابومخنف اشاره کرد. این مقتل بیشتر از تاریخ طبری بهعنوان منبع استفاده کرده. اگرچه این اثر تلاشی قابل احترام برای حفظ تاریخ عاشورا و شهادت امام مظلوم، اما کمبود اطلاعات تاریخی یکی از بزرگترین مشکلات این اثر است. نکتهای که دامن گیر خود تاریخ طبری نیز هست. بهطور مثال در مورد شهادت ابوالفضل العباس هیچ اشارهای در تاریخ طبری وجود ندارد.
و اما یکی از مقاتل مهم تشیع، که بسیار محل رجوع است و از نثر زیبایی نیز برخوردار است مقتل لهوف است. این مقتل توسط سید ابن طاووس نوشته شده است.
کتاب در روزنامه مردم سالاری
طنزنويس بزرگ ايرلندي
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلبی درباره جورج برنارد شاو، نمايشنامهنويس سبک کُميک، منتقد ادبي و مصلح اجتماعي ايرلنديتبار و برنده جايزه نوبل1925 منتشر کرده که بهعنوان توانمندترين نمايشنامه نويس بريتانيايي پس از شکسپير و نافذترين رسالهنويس پس از جاناتان سوييفت، هجونويس ايرلندي، ياد ميکنند. او در 1895م، به عنوان منتقد تئاتر، براي مجلّه «ساتوردي. ريويو» قلم زد. او به ايبسن، ارادت داشت و به طرفداري از او کتاب «جوهره ايبسن گرايي» را در 1891م نوشت.
اوّلين نمايش نامه او به نام «خانه مردانِ زنْ مُرده» به طور تحريکآميزي به مسئله خانسالاري ميپردازد. در 1898م، نمايش «مطبوع و نامطبوع» را با مقدّمهاي تهاجميدرباره سانسور تئاتر منتشر کرد. از نمايشهاي ديگر او ميتوان به: کانديدا، جزيره ديگر، جان بول و معمّاي دکتر پيگمالپون اشاره کرد. شاو، در تاريخ نيز آثاري دارد. وي در اين آثار، از طريق مقايسه زمان حال و گذشته و ايجاد لحظههاي کُميک (شاد) با قرار دادن شخصيتهاي تاريخي در زمان حاضر و تکرار عملکرد آنها، به بيان تاريخ ميپردازد. شاو، اين نويسنده قدرتمند ـ که در1925م جايزه نوبل ادبيات را از آنِ خود ساخت ـ، در دوم نوامبر 1950م، در سنّ 94 سالگي درگذشت.
کتاب در روزنامه شاپرک
پارسي نغز
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي و اثار علي اصغر حکمت منتشر کرده که در آن آمده است: حکمت همچنين از مشاهير فرهنگ و ادب فارسي بود که آثار بسيار گرانبهايي به خصوص در زمينههاي ادبي، تاريخي و فرهنگي از خود برجاي گذاشته است که عبارتند از: امثال قرآن مجيد، شرح احوال جامي، رساله در باب امير عليشير نوائي، پارسي نغز (مجموعهاي است از برگزيدههاي پارسيگويان)، تصحيح کشفالاسرار؛ ميبدي، با نگاهي به مردان پارس.
حکمت در شهريور 1312 به تهران احضار شد و در کابينه ذکاءالملک فروغي ابتدا کفيل و بعد وزير معارف و رئيس دانشگاه شد. در کابينه جم نيز وزير فرهنگ بود، دوران پنج ساله وزارت فرهنگ علياصغر حکمت را بايد دوران تحول فرهنگي در اين وزارتخانه نام نهاد. وي نخستين رئيس دانشگاه تهران و بنيانگذار کتابخانه ملّي ايران است.
نظر شما