سه‌شنبه ۱ مهر ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۶
کتاب انشا به مدرسه آمد/ پایان رمان، آغاز اختلاف با خودم است/ از همان راهی که آمدی برگرد

امروز سه‌شنبه یکم مهر 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، فرهیختگان، آرمان و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با محمد محمدعلی و دکتر فریدون اکبری شلدره از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز سه‌شنبه یکم مهر 1393 روزنامه های ایران، شرق، فرهیختگان، آرمان و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب را منتشر کرده‌اند.

کتاب در روزنامه ایران

کتاب انشا به مدرسه آمد
روزنامه ایران در صفحه کتاب با دکتر فریدون اکبری شلدره، رئیس گروه زبان فارسی سازمان پژوهش و برنامه ریزی کتاب‌های درسی گفت و گو کرده که در آن می‌خوانیم: اگر به عنوان روی جلد کتاب انشا برای سال های هفتم و هشتم توجه کنید با عنوان «آموزش‌ مهارت‌های نوشتاری» روبه‌رو خواهید شد که در زیر آن با اندازه کوچکتری و در میان پرانتز آمده: «نگارش و انشا»
اینکه نگارش و انشا را عنوان اصلی قرار ندادیم و اندازه فونت آنها را کمی کوچکتر در نظر گرفتیم به این دلیل است که ما نگاهی کاملاً آموزشی در ارتباط با این کتاب داریم. کتابی که آن را با رویکردی مهارتی تدوین کرده‌ایم تا در نهایت دانش‌آموز را به کسب مهارت‌های نوشتاری برساند. اینها مهم‌ترین کلید واژه‌های ما هستند. از آنجا که بسیاری از دوستان این مسأله را نمی‌دانند بر اساس ذهنیت گذشته خود اهداف ما را تعبیر و تفسیر می‌کنند. بخش قابل توجهی از نقدهای مطرح شده نیز به همین مسأله باز می‌گردد.
رویکرد ما در این کتاب آموزشی است. در دهه‌های 20 و 30 تا سال 1340 کتاب‌های نظام آموزشی ما کتاب‌هایی داشت که هم مخصوص دانش‌آموزان آن منتشر شده بود و هم برای معلمان آن روزگار. عنوان این کتاب‌ها نیز «هنرهای زبان» بود. آسیب‌های متعددی متوجه این کتاب بود که ما آنها را هم در نظر گرفتیم و کتاب جدید را با رویکرد مهارتی تدوین کردیم.
ما آگاهانه و بر اساس تجربه‌ها و مطالعات گذشته و همچنین بررسی سیر آموزشی انشا در کشور این شیوه را برگزیدیم؛ شیوه‌ای که در سال‌های گذشته اجرا می‌شد برگرفته از نگاهی هنری بود، نگاهی که آسیب‌های بسیاری متوجه آن بود. ما سعی کردیم از این آسیب‌ها دور بمانیم.
در رویکرد مهارتی خواست ما این است که نوشتن را همچون خوب شنیدن، خوب سخن گفتن و خوب دیدن به دانش‌آموزان یاد بدهیم. خوب نوشتن هم مانند نمونه‌هایی که به آن اشاره شد با تمرین و آموزش صحیح به دست می‌آید.

«رُب» داریم کتاب بخر!
روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشتی درباره ایجاد فروشگاههای زنجیره ای برای فروش کتاب منتشر کرده که می گوید: امیرمسعود شهرام‌نیا، مدیرعامل مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران گفته: «یکی از برنامه‌هایی که در دستور کار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است به‌وجود آمدن فروشگاه‌های زنجیره‌ای در همه استان‌هاست. تلاش ما این است که این کار دولتی نباشد... این فروشگاه‌های زنجیره‌ای در استان‌های اصفهان، خراسان و قم به اجرا نزدیک شده‌اند و اخیراً با خوزستان مذاکراتی در این خصوص صورت گرفته و در اراک نیز این امر مورد بحث قرار گرفته است.» یعنی می‌شود روزی برسد که در هر خانواده ایرانی، وقتی مرد خانواده می‌خواهد برود بیرون و می‌پرسد: «رب تو خونه داریم؟» جواب بشنود:«رب داریم کتاب بخر!»

کتاب در روزنامه شرق

دو تگ‌نگاری؛ دو نظریه‌پرداز
روزنامه شرق در ستون صفحه اندیشه به معرفی رابرت (باب) جسوپ و نایلینگ سووم، دو نظریه‌پرداز پرداخته که در آن آمده است: رابرت (باب) جسوپ پس از تکمیل مطالعه‌ای درباره فرهنگ سیاسی انگلستان و نوشتن یک کتاب درباره نظریه جامعه‌شناختی اصلاح و انقلاب، در کالج داونینگ به پژوهشگر علوم اجتماعی و سیاسی تبدیل شد. او در سال 2006 به دلیل تالیف کتاب مشترک با همسرش با عنوان «فراتر از رویکرد تنظیم بازار: قراردادن اقتصادهای سرمایه‌داری در جایگاهشان» جایزه گونارمیردال را از انجمن اروپایی اقتصاد سیاسی تکاملی دریافت کرد. کارنامه پژوهشی جسوپ که به‌طور مشخص با تالیف کتاب «نظم اجتماعی، اصلاح و انقلاب» در سن 26سالگی آغاز می‌شود و اکنون تالیف و ویراستاری 48 کتاب، تالیف 212 فصل کتاب، نگارش 242 مقاله در دایره‌المعارف‌ها و مقاله علمی و سیاستی در زمینه نظریه دولت، کورپوراتیسم، رویکرد تنظیم، فوردیسم و پسافوردیسم، اقتصادهای دانش‌بنیان و آموزش‌عالی، حقوق مالکیت، اقتصاد سیاسی انگلستان و آلمان؛ دولت‌های توسعه‌ای شرق‌آسیا، نظریه اجتماعی، واقع‌گرایی انتقادی، نظریه پیچیدگی، رویکرد راهبردی- رابطه‌ای، اقتصاد سیاسی فرهنگی و دولت رفاه؛ اقتصاد سیاسی فرهنگی مدیریت بحران را دربرمی‌گیرد؛ برخی از آثار او به زبان‌های آلمانی، فرانسوی، ژاپنی، ترکی‌استانبولی، کره‌ای و اسپانیولی ترجمه شده‌اند. جسوپ طی چهاردهه اخیر به‌طور گسترده‌ای به جامعه‌شناسی سیاسی و به‌طور خاص به «نظریه دولت» می‌پردازد و آثار مهمی همچون سنت‌گرایی، محافظه‌کاری و فرهنگ‌سیاسی بریتانیا (1974)؛ دولت سرمایه‌داری (1982)؛ نیکلاس پولانزاس (1985)؛ تاچریسم: داستان دولت- ملت (1988)؛ نظریه دولت (1990)؛ انتخاب راهبردی و وابستگی به مسیر در پساسوسیالیزم: پویایی نهادی در فرآیند دگرگونی (1995)؛ آینده دولت: غیرملی‌شدن، بین‌المللی‌شدن و بازملی‌شدن (2001)؛ آینده دولت سرمایه‌داری (2002) و قدرت دولت: رویکرد راهبردی- رابطه‌ای (2007) را به این قلمرو اختصاص می‌دهد.
نایلینگ سووم دو کتاب مهم با عناوین «فراسوی رویکرد تنظیم» و «به‌سوی اقتصاد سیاسی فرهنگی» را با همکاری رابرت جسوپ تالیف کرده است. کتاب اول در سال 2007 جایزه گونار میردال برای بهترین کتاب در حوزه اقتصاد سیاسی را از انجمن اروپایی اقتصاد سیاسی تحول دریافت کرد. او نویسنده اصلی دومین کتابی است که بیانگر گسترش مرزهای نظریه‌پردازی برای ترکیب اقتصاد سیاسی و چرخش فرهنگی است. در سال 2007 جایزه «شورای پژوهش اقتصادی و اجتماعی بریتانیا» را برای سمینار «فرهنگ‌های در حال تغییر رقابت‌پذیری: مفاهیم و سیاست‌ها» کسب می‌کند. او همچنین «جایزه توسعه پژوهش آکادمی بریتانیا» را برای مطالعه تطبیقی بین چین و هند با عنوان «فرهنگ‌های در حال تغییر رقابت‌پذیری: رویکرد اقتصاد سیاسی فرهنگی» در سال 2010 به خود اختصاص می‌دهد.

یخ‌فروشی در آلاسکا
روزنامه شرق در صفحه آخر یاداشتی درباره کتاب منتشر کرده که می گوید: اگر این‌روز‌ها گذرتان به خیابان انقلاب روبه‌روی دانشگاه تهران افتاده باشد، حتما از این‌همه جنب‌وجوش و آمد‌وشد در این راسته، به شعف آمده‌اید. علاوه‌بر کتاب‌فروشی‌هایی که صرفا کتاب‌های درسی دانشگاهی منتشر می‌کنند و این روز‌ها که در آستانه شروع سال تحصیلی جدید هستیم، سرشان حسابی شلوغ است، بساط دستفروش‌هایی که در همین راسته بساط می‌کنند و همه‌جور کتاب ممنوعه یا کمیابی در بساطشان یافت می‌شود نیز، پررونق است. از خاطرات برخی رجل سیاسی و هنرمندان گرفته تا داستان‌هایی که مجوز چاپ تازه ندارند و مجموعه‌ترانه‌های خوانندگان پاپ خارج از کشور که معلوم نیست این کتاب‌ها در کدام زیرزمین چاپ می‌شوند؛ همیشه عده‌ای مشتری دور بساط اینها جمعند و کتاب‌های عرضه‌شده را که اغلب هم کیفیت چاپ نامطلوبی دارند، می‌خرند. با وجود این اوضاع نشر همچنان بحرانی است و تیراژ کتاب‌های ادبی و به‌دردبخور، از هزارنسخه بالاتر نیست. مدیر یکی از انتشاراتی‌های معتبر، نکته نغزی گفته که این‌روز‌ها اغلب در محافل ادبی، بازگو می‌شود. اینکه «حکایت ما ناشران، حکایت یخ‌فروشی در سرزمین آلاسکاست» یعنی جایی که کسی نیازی به یخ احساس نمی‌کند. در این جمله درخشان، واقعیت تلخی نهفته است.

کتاب در روزنامه فرهیختگان

از همان راهی که آمدی برگرد
روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر نقدی درباره رمان «از همان راهی که آمدی برگرد» نوشته فرشته نوبخت منتشر کرده که در آن می‌خوانیم: «از همان راهی که آمدی برگرد» توسط راوی‌های مختلف که هر کدام یکی از شخصیت‌های اصلی داستان هستند، تعریف می‌شود. روی کلمه «تعریف» باید تاکید کرد، چراکه این رمان فقط به «گفتن» قصه می‌پردازد و آنچنان که باید و لازم است تا خواننده شخصیت‌ها و اعمال و رفتار و واکنش‌هایشان را درک کند، به عمق و درون ذهن آنها وارد نمی‌شود.
موضوع داستان «از همان راهی که آمدی برگرد» نو و جذاب است و از جهان‌بینی سانتی‌مانتال و زنانه‌نویسی بیشتر نویسندگان زن، فاصله مناسبی می‌گیرد. شاید همین میل به حفظ فاصله، باعث شده رمان جدید نوبخت، بیش از نیاز حذفیات داشته و خیلی از قسمت‌های رمان، از جمله تعدد راوی‌های هم‌لحن، شخصیت‌پردازی سطحی، عدم ارائه جزئیات ماجرا و اتفاقات و دلایل و نیات پشت آنها، خواننده را متقاعد نکند.

پایان رمان آغاز اختلاف با خودم
روزنامه فرهیختگان در صفحه ادبی و هنر امروز با محمد محمدعلی، نویسنده گفت‌وگو کرده است که در آن آمده است: چاپ‌های متعدد آثار داستانی و غیرداستانی این داستان‌نویس نسل سومی گواه این واقعیت است که همچنان مخاطبان خودش را دارد و با اوضاع و احوال وضعیت نشر و ریزش خواننده و کاهش تعداد نسخه‌ها در هر بار انتشار، این شانس و اقبالی است که کمتر نصیب داستان‌نویس ایرانی می‌شود. «از ما بهتران»، «بازنشستگی»، «چشم دوم»، «دریغ از روبه‌رو» و «رعدوبرق بی‌باران» و «باورهای خیس یک مرده» ، «برهنه در باد»، «قصه تهمینه»، «آدم و حوا» و چند اثر دیگر ازجمله آثار داستانی این نویسنده است.
محمدعلی می گوید: تجربه‌های من حاکی از این است که رمان به دلیل پهنه گسترده‌ترش نسبت به داستان کوتاه و نیمه‌بلند فضاهای ناشناخته‌تری را فراروی نویسنده قرار می‌دهد. این فضاهای ناشناخته شامل به چالش کشیدن درون و بیرون نویسنده است و فقط و فقط هنگام نوشتن قابل دسترسی است. هنگام مصاف قلم و کاغذ و میانجیگری چای و سیگار (برای من) مکشوف می‌شود. داستان کوتاه در یک چارچوب معین‌تر نسبت به رمان حرکت می‌کند. در این نوع، نویسنده اغلب شروع و میانه و حتی پایان را در ذهن خود ورز می‌دهد و به عبارتی رسیدن به شکلی واضح و مبرهن امکان‌پذیر است. اما در رمان تجربه‌های من حاکی از رسیدن به دنیاهای ناشناخته بیرونی و درونی است و تجربه‌گرایی من از همین نقطه آغاز می‌شود. من قادرم هنگام پیوستن بخش‌های متفاوت رمان به هم کاملا گذشته خودم را فراموش کنم تا جایی که حتی شده تا چهار پنج ساعت از روی صندلی تکان نخورده‌ام و هیچ به فکر معده و مهره‌های کمرم نبوده ام. در این لحظات ناب من خودم را به مثابه مهندس یا معماری می‌دانم که از صاحب ملک (شخصیت اصلی) می‌پرسد خانه یا محل کارتان را چطوری دوست دارید تا در آن راحت‌تر زندگی کنید. بعد می‌نشینم و خواسته‌های آنها را منطبق با نقشه‌های اصولی تطبیق می‌دهم و گاهی هم البته در پایان کار بین صاحبان کار و مجریان و مهندسان اجرا (که آن هم خودم هستم) اختلافاتی بروز می‌کند. این اهمیت دادن به سلیقه شخصیت‌ها باعث فرم‌های بدیع‌تر و تجربی‌تر می‌شود که شما به آن اشاره کرده‌اید. در حالی که در داستان کوتاه این اتفاقات پیش‌بینی نشده کمتر پیش می‌آید مگر آنکه بخواهیم داستان را به صورت دخالت نویسنده یا دیگر علائم و نشانه‌های پست‌مدرنیستی بنویسیم که بحث جداگانه‌ای می‌طلبد.

الف، ب، پ، ت، تفکر
روزنامه فرهیختگان در صفحه اندیشه با سعید ناجی، موسس گروه فلسفه برای کودکان و عضو گروه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت‌وگو کرده است. گروه فلسفه از زمان تاسیس تاکنون سعی کرده است راه‌حل مبنایی برای متحول کردن نظام آموزشی کشور از حافظه‌مداری به تامل‌مداری و بالابردن قدرت داوری در کودکان ارائه بدهد. گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان برای دستیابی به این اهداف، گروه تحقیقات تجربی و نظری خود را به صورت رسمی در زمینه‌های ترجمه و تدوین کتب فلسفه برای کودکان و بومی‌سازی آنها مطابق با فرهنگ ایرانی پایه‌ریزی کرده است.
ناجی می گوید: نظام تعلیم و تربیت، در کل جهان در حال دگردیسی است. این سیستم از کار افتاده است و نمی‌تواند پاسخگوی زمانه و خواسته‌های کودکان باشد. در حال حاضر رسانه‌ها به‌شدت قدرت پیدا کرده‌اند. داده‌ها و اطلاعات مختلفی از طریق رسانه‌های جمعی به کودکان و نوجوانان انتقال داده می‌شود.
این رشد روزافزون علمی کودکان و نوجوانان را دچار سردرگمی کرده و اخلاقیات آنها را در معرض خطر و تهدید قرار داده است؛ خطری که در زمان‌ها و دوران قبل احساس نمی‌شد. پس آموزش و پرورش؛ چه در ایران و چه در کل جهان نیاز به دگرگونی دارد تا پاسخگوی مشکلات روز باشد و بتواند از تعلیم و تربیتی که صرفا به تقویت حافظه کودکان می‌پردازد و توانایی مقابله با چنین مشکلاتی را ندارد دست بکشد. به نظر من آموزش و پرورش می‌تواند توانایی استدلال و قضاوت کردن را در کودکان ارتقا بدهد تا کودکان بتوانند با مشکلات مواجه شوند و خوبی را از بدی تشخیص دهند؛ یعنی با استدلال نظری این مسائل را بپذیرند نه با توجه به تبلیغ و جوسازی‌هایی که آنها را مجذوب خود می‌کند. وقتی داوری و قضاوت در کودکان نهادینه شود باعث می‌شود آنها هویت خود را بازشناسی کرده و معنای زندگی‌شان را تعریف کنند. این نوع مسائل موجب شد این موضوعات دغدغه اصلی من و پژوهشگاه بشود و در نتیجه پژوهشگاه گروه فلسفه برای کودکان را تاسیس کنیم. این پژوهشگاه به صورت عملی برای کودکان تحقیق می‌کند تا بعدها بتوانیم با کسب تجربه‌های فراوان نسخه مناسبی برای تربیت کودکان ارائه بدهیم.
ناجی افزود: از داستان‌ها برای تقویت تفکر در کودکان بومی استفاده کرده‌ایم البته داستان‌ها را بازنویسی کرده‌ایم چون این داستان‌ها خود نتیجه‌گیری دارند و ما می‌خواهیم کودکان خود به نتیجه برسند و از این طریق ارزش‌ها را برایشان درونی کنیم. این داستان‌ها ویژگی‌های خاصی دارند که در آینده نزدیک در کتابم انعکاس پیدا می‌کند.

یک شاخه گل سرخ تنهایی تقدیم به زادروز آتشی
روزنامه فرهیختگان در صفحه آخر یادداشتی درباره منوچهر آتشی، شاعر به مناسبت تولدش در روز دوم مهرماه 1310 منتشر کرده که می گوید: زمانه با او نساخت. جدا شدن از همسر، مرگ فرزند، بیکاری و فقر به او هجوم آوردند تا شاعر حماسه‌های جنوب را درهم بشکنند و برای ما دو حسرت به جای بگذارند. یکی اینکه ای‌کاش، آتشی هم همچون خاقانی‌شروانی، مصائب و زخم‌های زندگی را می‌زد به جان کلمات و از آنها شعر می‌ساخت، شعر ناب. مثل خاقانی که مرگ همسر و فرزند و عمو و به محبس رفتن و... را بدل کرد به شعرهایی در اوج قله‌ ادبیات ما. اما آتشی چنین نکرد، به شعر پناه نبرد، به چیزهای دیگری پناه برد. این‌طور بود که مثل اخوان ثالث نتوانست از بلایایی مشابه به سلامت بگذرد و شعرش را در اوج نگه دارد.
پیرمرد آخر عمری، خودش را جمع و جور کرد، ققنوس‌وار از خاکسترش برخاست و آمد به پایتخت تا ثابت کند همان شاعر طبیعتِ وحشیِ جنوب است. اما دیگر دیر شده بود، دوره‌ حماسه گذشته بود و شعرخوان جوان امروزی به دنبال جهانی تغزلی بود- با آنها که غرق شبکه‌های مجازی و فراموشی کتابند، کاری نداریم- این بود که شاعر پیر ما به هر محفل و رسانه‌ای راه یافت تا دوباره عرض اندام کند، اما طاعنان و کنایه‌زنان در کمین نشسته بودند تا پیرمرد را وارد خط‌کشی‌های مذموم و موهوم دولتی و غیردولتی کنند، تا او را به چیزی جز شعر و شاعری منتسب کنند. حتی در مرگش هم که به تاریخ بیست و نهم آبان ماه سال 1384 اتفاق افتاد، همین بازی ناجوانمردانه‌ را ادامه دادند و از مرده‌اش هم سهم‌خواهی کردند؛ این بود که حتی محل به خاک سپردنش هم محل مناقشه شد تا سرانجام شاعر خسته در زادگاهش بوشهر به ابدیت خاک بپیوندد. اما حالا روزگاران بلندی از آن ایام گذشته است، از ایام تلخکامی شاعر، بازگشت دیرهنگامش به عرصه شعر و جدل‌های سهم‌طلبانه بر سر زنده و مرده او.

کتاب در روزنامه آرمان

حنجره زخمی‌تغزل
روزنامه آرمان در ستون یادبود صفحه آخر مطلبی درباره حسین منزوی، شاعر منتشر کرده که می گوید: حسین منزوی را باید به راستی سلطان الفبای شاعرانه زیستن در اقلیم  انزوا دانست. اگرچه پس از سال‌ها، اکنون دیگر غزل‌های او جایگاه ویژه و خاص خود را در میان اهالی غزل و مخاطبان آن دارد. با این همه قلمرو جغرافیای انزوای او را می‌توان در فراز و فرود شعرش همسو با تجربه‌های تلخ زیستی و تلخی‌های جهان روزگارزده بررسی کرد. تردیدی نیست که در این بررسی و پژوهیدن، شعر منزوی در برابر این آسیب، که شعر در جهان امروز قابلیت گفتمانی و رونق و رمق خویش را از دست داده، رخصت گام‌نهادن در گستره پر رمز و راز شعر را داشته و دارد. جهان شاعرانه او  از سویی همگام با  شعر شاعرانی چون اخوان ثالث، ابتهاج، فروغ، شفیعی کدکنی، سیمین بهبهانی است و از سویی دیگر نگاره‌های مدرنیستی و بازی‌های زبان‌آزمای شاعری همچون شاملو را برمی‌تابد و باید اعتراف کرد که منزوی در برخی آثارش از همه این شاعران چند گام جلوتر ایستاده است.
شعر منزوی تلفیقی از شعر اجتماعی و شعر ناب عاشقانه است. او از جمله آخرین بازماندگان شعر پارسی بود که تمام تلاشش را برای نگهداشتن حق کلمات به‌کار می‌بست. اگر بود، امروز سالروز 68 سالگی‌اش را جشن می‌گرفتیم. در زادروز او اما می‌توان او را به راستی معجزه شعر معاصر ایران نامید.

کتاب در روزنامه شاپرک

زندگي خالق رمان خرمگس
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره زندگي اتل ليليان وينيچ، خالق رمان خرمگس منتشر کرده که می گوید: اتل در سال 1893، ترجمه‌ آثار کاشين، گوگول، داستايفسکي، شچدرين، اوسپنسکي و گروهي ديگر از نويسندگان روس را آغاز کرد.
پس از آن، نخستين رمان خود، خرمگس را به چاپ رساند. سه سال پس از انتشار خرمگس، رمان ديگر وي به نام جک ديموند چاپ شد. اتل در کتاب اخير خود نيز رياکاري و قساوت خادمان کليسا را برملا و رسوا مي‌سازد. در سال 1904، سومين اثر او به نام اليويالتام انتشار يافت. در سال 1910، رمان ديگري به نام دوستي گسيخته شده نوشت. اين رمان درباره‌زندگي خرمگس در آمريکاي جنوبي است.
در 1911 و چند سال بعد از آن، چند اثر معروف از لرمانتوف، شاعر اوکرايني، را به زبان انگليسي ترجمه و منتشر کرد. وينيچ از موسيقي نيز غافل نبود. چند سمفوني تصنيف کرد؛ اوراتوريوي او به نام بابيلون بخصوص جالب است. از کارهاي ديگر او ترجمه‌ نامه‌هاي شوپن، موسيقيدان معروف لهستاني است.
نويسنده‌80 ساله در 1944 رمان جديد خود را به نام کفشت را بکن به پايان برد. وي در اين اثر نيز بار ديگر به چهره‌ خرمگس متوسل مي‌شود. اين رمان درباره‌ اجداد مادري خرمگس نوشته شده است. سيارک 2032 اتل به افتخار او نام‌گذاري شده‌است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط