نقش مميزی در اعتماد مردم به آثار داستانی/6
شریفزاده: به کتابهای چاپ جدید اعتمادی ندارم/ در دورهای حتی واژههای تکرار شده در ادبیات کلاسیک هم حذف میشد
منصوره شریفزاده، نویسنده و مترجم معتقد است که برخی حذفها در ادبیات داستانی بیمنطق است و سبب بیاعتماد شدن به متن میشود. وی گفت: ممیزان ارشاد در سالهای گذشته واژههایی را حذف میکردند که در ادبیات کلاسیک بارها تکرار شده. باید گذشته و فرهنگمان را با زمان حال مقایسه کنیم و آنگاه به نتیجه خردگرایانه برسیم و درمییابیم که برخی ممیزیها بیدلیل است.
مترجم کتاب «خانه اشباح» افزود: ترجمه جدیدی را از کتاب «به سوی فانوس دریایی» ویرجینیا ولف خواندم و متوجه تغییرات فرم و تکنیک در آن داستان شدم. چون متن اصلی کتاب را قبلاً مطالعه کرده بودم متوجه تفاوت دو کتاب شدم و دوباره متن اصلی را خواندم. بخش قابل توجهی از کتاب حذف شده بود و با این نقایص تکنیک کتاب تغییر یافته بود.
این داستاننویس ادامه داد: دلیل منطقی اینگونه ممیزیها را در نمییابم و با این وضع هم اثر نویسنده آسیب خواهد دید و هم اثر مترجم و اوج این وضعیت را در هشت سال دوره گذشته شاهد بودیم. در یکی از داستانهای مجموعه «خانه اشباح» که سال 91 از سوی نشر قطره منتشر شد، گفتند واژه بوسه را حذف کنم؛ این در حالی است که در اغلب آثار شاعران کلاسیک این واژه به کار رفته است. شعرهای حافظ نمونه بارزی برای این مصداقاند.
نویسنده رمان «چنار دالبتی» اضافه کرد: البته در رمان ویرجینیا ولف واژه «بوسه» نیز به تنهایی نیامده بود و نویسنده در کتابش «بوسه بیشمار» را به کار برده بود. در یکی دیگر از شعرهای حافظ که با مطلع «خوش آمد گل وزان خوشتر نباشد/که در دستت به غیر ساغر نباشد» شروع میشود میخوانیم: «با یار لب شکر گلاندام/ بی بوس و کنار خوش نباشد.»
شریفزاده گفت: لازم نیست کشورمان را برای اصلاح ممیزی با کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم. همین که گذشته مردم و فرهنگمان را با حال حاضر مقایسه کنیم به نتیجهای خردگرایانه میرسیم و در خواهیم یافت که بسیاری از ممیزیها دلیل خاصی ندارد.
وی توضیح داد: باید در نگاه به این آثار تغییراتی ایجاد شود. به گمانم بهترین شیوه این است که ممیزی کتاب را به خود نویسنده و مترجم واگذار کنیم. به گمانم این کار از عهده اهل قلم برمیآید. بارها از برخی دوستانم خواستهام که کتابهای چاپ قدیم را به من بدهند چرا که اعتمادی به کتابهای چاپ جدید ندارم.
شريفزاده متولد سال 1332 است و نخستين مجموعه داستانش با عنوان «مولود ششم» با محوریت مسایل و مشكلات زنان در سال 1363 منتشر شد.
نخستین رمان این نویسنده و مترجم ادبیات با عنوان «چنار دالبتی» نیز در سال 1381 به چاپ رسید.
گردآورى مجموعه «بيست داستان از بيست نويسنده زن ايرانى» و ترجمه آثار «اطلسىهاى لگدمال شده» اثر ويليامز، «پيروزى تخممرغ» اثر «آندرسن» و «فرهنگ اصطلاحات ادبى» اثر «مارتين گرى» برخی از آثار شریفزاده هستند.
«سرمهدان میناکاری»، و «عطر نسکافه»، «دختران گیتی»، «داستانهای اشباح» و «بند کفش» نیز از آثار داستانی این داستاننویس در عرصه ترجمه و تالیف است.
پیشینه این پرونده در خبرگزای کتاب
فتوگوی عباس مخبر محمد سلمانی لیلی گلستان مجتبی ویسی و پرویز شهدی را در این باره بخوانید.
نظر شما