پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۳ - ۰۷:۱۵
عاشورا به روایت تقویم روز شمار/ نشر دولتی دغدغه مخاطب ندارد

امروز پنجشنبه پانزدهم آبان 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، شهروند، آرمان، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب منتشر کرده‌اند. گفت‌وگو با دکتر صادق آیینه‌وند، دکتر حسن کامشاد و مرضیه مرآت‌نیا از موضوعات خواندنی روزنامه‌های امروز است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- زینب کامرانی: امروز پنجشنبه پانزدهم آبان 1393 روزنامه‌های ایران، شرق، شهروند، آرمان، مردم سالاری و شاپرک مطالبی از دنیای کتاب را منتشر کردند.

کتاب در روزنامه ایران

واقعه عاشورا به روایت تقویم روز شمار
روزنامه ایران در صفحه پنجشنبه بازار کتاب با دکتر صادق آیینه‌وند گفت‌وگو کرده که کتاب «نخستین روزشمار جامع تاریخ عاشورا» زیر نظر این استاد برجسته تاریخ اسلام تألیف و تدوین شد. او ترجمه دهها عنوان کتاب را در کارنامه‌اش دارد که «علم تاریخ در گستره تمدن اسلامی» و «قیام‌های شیعه در تاریخ اسلام» از آن جمله است و اکنون نیز کتاب «سیره و سخن رسول‌الله» را در دست آماده‌سازی و چاپ دارد.
دکتر آیینه‌وند می گوید: جلد دوم کتاب «نخستین روزشمار جامع تاریخ عاشورا» با تکیه بر دویست منبع معتبر و دست اول تاریخ اسلام اعم از شیعه و سنی در چهار بخش تألیف و تدوین شده است. بخش اول کتاب، تحت عنوان مدخل تحقیق، شرح حال کوتاهی از مورخان و معرفی اثرشان که در این پژوهش مورد استناد و استفاده قرار گرفته‌اند، آمده است. بخش دوم مربوط می‌شود به سفر کاروان امام حسین‌(ع) از مکه، که از هشتم ذیحجه سال60 هجری قمری آغاز می‌شود تا عصر روز نهم محرم سال61 قمری و این مقطع از تاریخ به صورت روزشمارانه مورد بررسی و کنکاش قرار می‌گیرد. در بخش سوم نقشه‌های مربوط به مسیر حرکت امام‌(ع) از مکه به سمت کربلا با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و اطلس‌های تاریخی استخراج و به صورت رنگی در کتاب آمده است. در بخش چهارم کتاب، از افرادی که در تاریخ عاشورا به نوعی نقش داشتند، بیوگرافی مختصری ارائه کرده‌ایم تا مخاطبان با پیشینه و نقش افراد مؤثر در تاریخ عاشورا اعم از سپاهیان کوفه و رجال بنی‌امیه و یاران امام‌حسین‌(ع) بیشتر آشنا شوند. البته ویرایش جدید جلد اول این مجموعه که به بررسی حوادث کربلا از تاریخ 15 رجب تا 8 ذیحجه سال60 هجری قمری می‌پردازد نیز به چاپ رسیده است.

پای کتاب به روستاها باز می‌شود
روزنامه ایران در صفحه کتاب با مرضیه مرآت‌نیا، دبیر جشنواره «روستاهای دوستدار کتاب» گفت‌و‌گو  كرده است که  او بیان می کند: بنا به نامگذاری امسال توسط رهبر معظم انقلاب با عنوان اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی یکی از طرح‌هایی که در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد مطرح شد طرح انتخاب روستای دوستدار کتاب بود. عدالت محوری در فرهنگ و ترویج فرهنگی کتاب و کتابخوانی در روستاها و همچنین فرهنگی شدن محیط روستاها و تخصیص اوقات فراغت کودکان و نوجوانان روستایی به کتاب از مهم‌ترین اهداف این طرح است که برای نخستین بار در کشور به صورت ملی اجرا می‌شود. با توجه به اینکه روستاها درصد قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند این خلأ بسیار احساس می‌شد. ضمن اینکه فعالیت‌های کتابخوانی بسیاری به صورت خودجوش در روستاها شکل گرفته که دیده نشده و مغفول مانده است.
با شکل‌گیری این طرح با درخواست و پیشنهادهای بسیاری از روستاهای کشور مواجه شده‌ایم که ایده دارند، طرح می‌دهند یا در بسیاری از روستاها شاهدیم که کودکان و نوجوانان به طور خودجوش کتابخانه‌هایی را تأسیس کرده‌اند. بنابراین فکر کردیم نتایجی که از این طرح به شهرها ارسال می‌شود می‌تواند قابلیت الگوبرداری برای کلانشهرها هم داشته باشد. مرداد ماه امسال هم تفاهمنامه‌ای بین یونسکو و معاونت فرهنگی ارشاد منعقد شد که در بخشی از این تفاهمنامه که محوریت آن مشارکت و همکاری در توسعه و ترویج کتابخوانی است طرح روستاهای دوستدار کتاب و پایتخت ایران هم گنجانده شد. طبق گفته مدیر کارگروه فرهنگ سازمان ملی یونسکو این طرح در قالب برنامه‌های فرهنگی کمیسیون ملی یونسکو در ایران به سازمان جهانی یونسکو ارسال شده و ما امیدواریم بتوانیم مشارکت این سازمان را هم جلب کنیم.

با خوشه‌های دستچین، از باغ می‌آید
روزنامه ایران در صفحه کتاب یادداشتی درباره پیشگامان عرصه گسترش کتابخوانی در روستا منتشر کرده که در آن آمده است: در سال‌های پس از جنگ و دوران سازندگی، توجه و عنایت به مسائل فرهنگی شهرها و ساختن مدرسه‌های روستایی بیشتر شد لیکن این توجه تنها شامل ساخت و ساز بناها بود تا بنیان‌های فکری و فرهنگی. اما در این وادی بوده‌اند آموزگارانی روستایی اعم از زن و مرد که تنها از روی اعتقاد شخصی و عشق و علاقه به کودکان محروم روستاها و شهرها با ترویج کتابخوانی یا برپا داشتن کتابخانه‌هایی کوچک و غیررسمی در محیط‌های آموزشی سعی و اهتمام بر آن داشتند که فرهنگ کتابخوانی در میان کودکان و نوآموزان ریشه بدواند و این رسمی قدیمی در میان معلمان روشنگر از دیرباز بوده و آنها بی‌آنکه در انتظار یاری و همکاری مقامات رسمی فرهنگی و آموزشی و پرورشی باشند به رسالت خویش در ترویج فرهنگ کتابخوانی کوشیده‌اند.
از نمونه‌های درخشان این قبیل شیدایان و عاشقان فرهنگ کتابخوانی در روستاها می‌توان به دو چهره تابناک کتابخوانی در روستا، صمد بهرنگی آموزگار روستاهای آذربایجان و محمد بهمن بیگی اشارت داشت. بهرنگی در سال 1344 کتاب «کند و کاو در مسائل تربیتی ایران» را چاپ کرد. او در کنار تلاش فراوان در مدارس روستایی برای داستان‌نویسی کودکان آن دیار با شور و شیدایی بیشتری به گردآوری آثار فولکلوریک روستاها می‌پرداخت و توانست آثاری همچون «افسانه‌های آذربایجان (با همکاری بهروز دهقانی) (1344 و 1347) در دو جلد و «تلخون» (1349) «کوراوغلو و کچل حمزه» (1348) و «افسانه محبت» (1346) را پدید آورد. «ماهی سیاه کوچولو» یکی از بهترین نمونه‌های ادبیات کودکان است که با زبانی تمثیلی و بهره‌گیری از عناصر «فابل» (داستان‌هایی از زبان حیوانات) نگاهی اجتماعی نیز به مسائل داشته که جنبه‌های تمثیلی آن را پررنگ‌تر کرده است. این اثر درخشان در سال (1347) برنده نشان طلای نمایشگاه بین‌المللی کتاب کودک بولونیا شد و پس از مرگ بهرنگی به یکی از پرشمارگان‌ترین آثار ادبیات کودکان بدل شد و شاید اغراق نباشد اگر بگوییم تاکنون بیش از صدبار به شکل‌های مختلف و به وسیله ناشران داخلی و خارجی تجدید چاپ شده است. مجموعه بی‌نظیر «قصه‌های بهرنگ» نیز که مجموعه‌ای بی‌بدیل از ادبیات آگاهی‌دهنده برای کودکان است مجموعه‌ای خواندنی است که بارها تجدید چاپ شد.
محمد بهمن بیگی در سال 1352 (1973 میلادی) جایزه بین‌المللی یونسکو، برای تلاش مستمرش درباره آموزش عشایر به وی تعلق گرفت. او در نوشته‌های درخشانش همانند مجموعه داستان «بخارای من، ایل من» (1368) و «اگر قره‌قاچ نبود» (1374) به شرح خاطرات خود از دوران پربار آموزش کودکان عشایر پرداخته است.

مشروطه‌خواهی توانا، ادیبی نامدار
روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشتی درباره ملک‌الشعرای بهار به بهانه سالروز تولدش منتشر کرده که در آن می خوانیم: ملک الشعرای بهار از جمله شاعرانی است که توانست همزمان هم در عرصه شعر و هم سیاست صاحب نام و عنوان شود. «بهار» مشروطه خواهی توانا، ادیبی نامدار و استاد دانشگاهی اثر‌گذار بوده است. او نتوانست تحولی در شعر معاصر ایجاد کند اما آثار گذشتگان را بخوبی تصحیح کرد. با وجود این معتقدم که ملک الشعرای بهار بیشتر سخنوری توانا بود تا شاعر، چراکه نتوانست وارد دنیای مدرن شود.

سرآمد روزگار خود
روزنامه ایران در صفحه آخر یادداشت دیگری درباره ملک‌الشعرای بهار منتشر کرده که در آن آورده است: او در واقع فرزند مشروطیت بود و بیش از 4 دهه، پس از آن زمان، هرکدام از سروده‌هایش، بخشی از تاریخ اجتماعی ایران است. «بهار» را با هیچ کس از معاصران خودش نمی‌توان مقایسه کرد. اشعار هیچ شاعر غزلسرا و قصیده‌سرایی، تا این حجم، در خدمت مسائل سیاسی و اجتماعی قرار ندارد. «بهار» در عرصه‌های گوناگون فعالیت کرده است؛ در کار شعر به قله دست یافت. در کار تصحیح متون، «تاریخ سیستان»، «مجمل‌التواریخ و القصص» و «جوامع الحکایات» را به انجام رساند. در عرصه نقد ادبی، هنوز پس از گذشت بیش از 6 دهه، کتاب «سبک‌شناسی» وی، سرآمد نقد ادبی است.

کتاب در روزنامه شرق

قلم و قدم در راه عدالت و آزادی
روزنامه شرق در صفحه اول یادداشتی درباره «آلبر کامو» به مناسبت روز تولدش منتشر کرده که عنوان می کند: یکی از مهم‌ترین موضوع‌هایی که در آثار و آرای آلبر کامو می‌توان سراغ گرفت، تاکید بر آزادی و عدالت است. دوره کامو، دوره مبارزه است و کامو نیز مدتی کوتاه در حزب کمونیست فعالیت کرد. اما برای کسی که دغدغه اصلی او در فضای مبارزه، تلاش برای استقرار عدالت و آزادی بود و از هیچ‌کدام چشم نمی‌پوشید و جداسازی این دو را فریبکارانه می‌دانست، قرارگرفتن در چارچوب تنگ کار و اندیشه حزب، ممکن نبود. کامو در یکی از سخنرانی‌هایش با نام «نان و آزادی» در کانون کار «سنت اتیین» تاکید داشت که اگر امروز آزادی در بخش پهناوری از جهان در حال عقب‌نشینی است به این سبب است که نگهبانان بردگی تا این اندازه وقیح و مسلح نبوده‌اند و مدافعان آزادی به‌دلیل اندیشه نادرستی که درباره مبارزه دارند به آزادی پشت کرده و همه اینها موجب شده تا سوسیالیسم قیصری و نظامی صحنه را در دست بگیرد و این پندار که قبل از همه‌چیز عدالت اهمیت دارد و بعد نوبت به آزادی می‌رسد را با استدلال‌هایی سست و البته بیش از آن، با کاربرد زور، تحمیل کند اما در این زمانه فریاد کامو به گوش می‌رسد: «هرگز راضی نشویم که حتی به‌طور موقت آزادی قربانی شود، یا از عدالت‌خواهی جدا شود» زیرا بنا به نظر او، جداسازی آزادی از عدالت، به جدایی اندیشه از کار منتهی خواهد شد.

کتاب در روزنامه شهروند

نفس اماره‌ام را به شما تقدیم می‌کنم
روزنامه شهروند با دکتر حسن کامشاد به بهانه انتشار «حدیث نفس» گفت‌وگو کرده که می گوید: بهار گذشته که در ایران بودم، صبح جمعه‌ای به جمع دوستداران که هر هفته به دیدن نجف دریابندری می‌روند، پیوستم. ایرج پارسی‌نژاد که یک‌یک حاضران نشسته دور اتاق را به دیگران معرفی می‌کرد، در معرفی من نامی از «حدیث‌نفس» برد. احمد سمیعی که من همیشه شیفته قلمش بودم، اظهارنظر کرد که «حدیث‌نفس» عنوان پسندیده‌ای نیست چون نفسِ اماره را به‌ذهن متبادر می‌کند. شوخی، جدی، گفتم غرض عینا همین بوده است و همه خندیدند و حالا محرمانه به شما می‌گویم که در پیشکش کتاب به چند دوست نزدیک در صفحه اول نوشته‌ام: «نفس اماره‌ام را حضورتان تقدیم می‌کنم! تا چه قبول افتد و چه در نظر آید»
اگر در دوهفته‌ای که در ایران بودم «از مردم شهر و آنچه در آن می‌گذرد» تصویری به دست نداده‌ام، فراموش نکنید که من آن دو هفته را اکثرا در اتاق انتظار آقای وزیر گذراندم. فزون بر این کم و بیش ٤٠ سالی است که در ایران نزیسته‌ام و از شما چه پنهان همه‌چیز به نظرم عجیب و باورنکردنی می‌آمد.

کتاب در روزنامه آرمان

نشر دولتی دغدغه مخاطب ندارد
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشتی درباره نشر دولتی منتشر کرده که در آن آمده است: بر كسی پوشیده نیست كه نشر دولتی به دلیل پشتوانه‌های اقتصادی كلانی كه دارد، نگران بازار نیست و از طرف دیگر می‌تواند با قدرت و نفوذی كه در بازارهای نشر دارد، هر وقت كه بخواهد بازار را از آن خود كند. همانطور كه می‌دانید در ساختار اداری سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها، تقریبا بلا استثنا انتشاراتی‌هایی تعبیه شده كه بعضا حتی بدون پیمودن مسیر نشر یك كتاب، اقدام به انتشار و توزیع كتاب در بازار‌های نشر می‌كنند. ناشران خصوصی نیز همواره به این اتفاق معترضند؛ زیرا معتقدند ناشران دولتی نباید وارد عرصه رقابت با ناشران خصوصی شوند كه توانایی مالی‌شان به مراتب پایین‌تر از آنهاست.
در پایان این مطلب آمده است: در حال حاضر بخش قابل توجهی از كتاب‌ها، با تیراژهای پایینی در حد 500 جلد منتشر می‌شوند. این در حالی است که برخی از کتاب‌ها که توسط نهادهای دولتی – دقیقا موضوعی که شما در پی آن هستید- منتشر می‌شوند، در تیراژهای 7 یا 8 هزارتایی به بازار می‌آیند. دلیلش هم روشن است؛ آنها دغدغه‌ای برای بازگشت سرمایه ندارند! و غالب فعالیتشان تنها جنبه نمایش و ارائه آمار دارد.

کتاب در روزنامه مردم سالاری

تلاش مي‌كنيم تا مردم كتاب خواندن ياد بگيرند
روزنامه مردم سالاری در صفحه کتاب و رسانه گزارشی از سروناز با هرانر و مهدي يزداني، مبتكران «كتابرانه» به مناسبت آغاز فاز جديدي از فعاليتشان منتشر کرده که معروفيت‌شان به خاطر پرايدي است به نام كتابرانه كه مسافر را از سطح شهر جمع مي‌كند، به آنها كتاب مي‌فروشد و از كتابخوان‌ها كرايه نمي‌گيرد. اين زوج جوان حالا به سراغ تجربه‌اي جديد رفته‌اند، يك نمايشگاه دائمي كتاب در غرب تهران كه قرار است همان كار كتابرانه را بكند ولي در يك مكان ثابت. آنها انتشارات «كتابرانه» را هم به تازگي راه‌انداخته‌اند كه كتابهايش بزودي از كتابخانه‌ها سر در بياورد. سروناز خودشان را اينطور معرفي مي‌كند: «ما آدم‌هاي متفاوتي هستيم كه كارهاي عادي را به روشي غيرعادي انجام مي‌دهيم.» سروناز و مهدي كارشان را از كتاب خواندن در مهدكودك‌ها آغاز كرده اند. بعدها هم سروناز كه فوق‌ليسانس ادبيات انگليسي داشت، به آموزش زبان انگليسي در موسسه عصاي سفيد مشغول شد. تجربه‌اي تازه و بسيار دشوار. خودش در ‌اين‌باره مي‌گويد: «روزهاي اول حالم خيلي دگرگون مي‌شد. از ديدنِ اين همه نديدن، ناراحت مي‌شدم. روش تازه‌اي پيدا كرده بودم. صدايم را ضبط مي‌كردم كه در كلاس پخش مي‌شد. براي بچه‌ها شازده كوچولو مي‌خواندم و برايشان كتاب‌ها را تحليل مي‌كردم. اين كار نگاه تازه‌اي به بچه‌ها مي‌داد. شاگرد سي و چند ساله‌اي داشتم كه چشم‌هايش را به خاطر حادثه‌اي در كارخانه از دست داده‌بود. او مدتي بعد از اين كلاس‌ها دوباره به همان كارخانه برگشت و زندگي‌اش را از سر گرفت.»
مهدي درباره گشايش اولين نمايشگاه ثابت كتابرانه مي‌گويد: «در نمايشگاهمان هم درست مثل كتابرانه چند كتاب برگزيده در ويترين خواهيم چيد و چند جمله مهم از هر كتاب را زيرش مي‌گذاريم. ما دنبال اين هستيم كه مردم به اينجا بيايند، كتاب را آگاهانه انتخاب كنند و آن را بخوانند. در فروشگاه‌هاي بزرگ هميشه آدم‌هايي هستند كه جنسي را به شما معرفي كنند و برايتان يك ساعت حرف مي‌زنند. حق هم دارند چون پورسانت خوبي گيرشان مي‌آيد ولي كسي نيست كه براي فروختن يك جلد كتاب چند هزار توماني براي تو يك ساعت حرف بزند. چون صرفه اقتصادي ندارد. ما قرار است همان آدمهايي باشيم كه درباره يك كتاب ساعت‌ها با تو حرف مي‌زنند، كساني كه هنوز وجود ندارند.»

جوان‌ترين برنده جايزه نوبل
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلبی درباره آلبر کامو، نويسنده، فيلسوف و روزنامه‌نگار الجزايري- فرانسوي‌تبار منتشر کرده که بیان می کند: او در سال 1942 رُمان «بيگانه» و مجموعه مقالات فلسفي خود تحت عنوان «افسانه سيزيف» را منتشر کرد. کامو نمايشنامه «کاليگولا» را در سال 1943 به چاپ رسانيد و در سال 1943 کتابي را به نام نامه‌هايي به يک دوست آلماني نيز به صورت مخفيانه به چاپ رسانيد. او در سال 1947 رمان «طاعون» و در 1956 رمان «سقوط » را منتشر کرد. کامو در سال 1957 به خاطر «آثار مهم ادبي که به روشني به مشکلات وجدان بشري در عصر حاضر مي‌پردازد» برنده جايزه نوبل ادبيات شد. آلبر کامو پس از روديارد کيپلينگ جوان‌ترين برنده جايزه نوبل و همچنين نخستين نويسنده زاده قاره آفريقا است که اين عنوان را کسب کرده‌است. همچنين کامو در بين برندگان نوبل ادبيات، کمترين طول عمر را دارد و دو سال پس از بردن جايزه نوبل درگذشت.

کتاب در روزنامه شاپرک

منتقد ادبي
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره آناتول فرانس منتشر کرده که در آن آمده است: آناتول فرانس در سال 1876، نمايشنامه منظوم عروسيهاي مردم کورنت را منتشر كرد. رمان جنايت سيلوستر بونار را در سال 1881 وی را به شهرت رساند. مسأله اساسي که در همه آثار آناتول فرانس مورد هجو و انتقاد قرار گرفته، عالم مسيحيت و جامعه نوين آن است.
آناتول فرانس از سال 1885، به عنوان منتقد ادبي در روزنامه «تان» مشغول به كار شد. وي مقاله‌هاي انتقادي خود را که در اين روزنامه چاپ مي شد، در يك مجموعه پنج جلدي به نام زندگي ادبي فراهم آورد كه اولين جلد آن در 1888 منتشر شد.
آناتول فرانس در سال 1912 رمان خدايان تشنه‌اند را منتشر کرد که از معروفترين آثار آناتول فرانس به شمار مي‌رود. اودر 1921 جايزه نوبل ادبيات را گرفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط