رمان «کینکاس بوربا» نوشته ماشادو دِ آسیس رمانی است با یک شخصیت اصلی به نام «روبیائو» که آموزگار فقیری است. او تنها دوست و مرید فیلسوفی نیمه دیوانه به نام «کینکاس بوربا» محسوب میشود که عنوان رمان نیز از نام او برگرفته شده است. این رمان به تازگی به قلم عبدالله کوثری به فارسی ترجمه و به چاپ رسیده است.
کینکاس بوربا در بستر بیماری به تأکید تقاضا میکند که روبیائو پس از او سگش را کینکاس بوربا خطاب کند. در واقع او در حالت روحی خاصی به این باور میرسد که آن سگ یک جور انسان است. این فیلسوف متوفی به تناسخ اعتقاد دارد و به این باور رسیده که روح انسان در سگ حلول کرده است.
علاوه بر ماجرای اصلی این رمان، وقتی روبیائو ثروت، قصر، املاک، زندگی و داراییهای کینکاس بوربا فیلسوف مال خود میکند با مردی آشنا میشود که اسم زنش سوفیاست. شخصیت زن در داستان شخصیت زیبا و به اصطلاح فتان است و به طور تلویحی به سبکسری سوفیا اشاره میشود که به شکلی عجیب و مشتاق همواره میخواهد مورد توجه مردان باشد.
به هر تقدیر سوفیا با عشوهگریهای نیمه آشکار و زیرکانه کاری میکند که روبیائو زودباور عاشق او میشود. در این رفت و آمدها و ارتباطی که روبیائو با آنها پیدا میکند با بلاهت شریک مالی شوهر سوفیا میشود...
در یادداشتی که دیوید تی.هاربلی در انتهای این کتاب نوشته، درباره نویسنده میخوانیم: «ژواکیم ماریا دِ ماشادو دِ آسیس(1908-1839) بزرگترین رماننویس امریکای لاتین در قرن نوزدهم و یکی از شناخته شدهترین چهرههای ادبی است که در سراسر امریکا جلوه کرده است.
مهمترین داستانهای او متونی پیچیده و بسیار اصیل است که با هوشیاری تمام چنان طراحی شده که راه بر تفسیرهای گوناگون باز میکند. همچنان که «آنتونیو کاندیدو» در سال 1970 اشاره کرد نوشتههای عمده ماشادو چندان آکنده از معناهای نهفته است که چند نسل از منتقدان بسیاری از دغدغهها و افکار و تصورات خود را درباره آنچه باید بیان شود در این نوشتهها یافتهاند.»
در پشت جلد کتاب نیز میخوانیم: «کینکاس بوربا مجموعهای اجتماعی، سیاسی و فلسفی است از مدرنیزاسیون شتابزده و ظاهریِ برزیل در اواخر قرن نوزدهم. این رمان در ظاهر نمونهای از رمانهای آن دوران است با مضامینی چون عشق، خانواده، پیمانشکنی، روابط اجتماعی و سیاست. اما در پس این سیمای آشنا رمانی است که خود نقد رمان است، نقد ناتورالیسم تقلیدگر و رومانتیسم احساساتی رایج در آن دوران است...
این رمان برای کسانی نوشته شده که «رسم و راه خواندن را میدانند» کسانی که به دنبال چیزهای «واقعنما» نیستند بلکه خواهان محبت و حیرت ذهن، آزادی تخیل، غافلگیری و خندهای هستند که از انگیزههای ناخودآگاه مایه میگیرد.»
در بخشی از این رمان میخوانیم: «جواب قطعی برای سوالت ندارم اما از ابتذال بدم میآید و بدگویی از مذهب هم نوعی ابتذال است، همین و بس. برای عشای ربانی آمدهام نه اعتراف. حالا هم قصد دارم تو را به خانه برسانم و اگر دعوتم بکنی ناهار پیش شما میمانم. البته اگر هوس نکرده باشی ناهار به خانه من بیایی. میدانی که خانهام توی همین خیابان است.»
رمان «کینکاس بوربا» اثر ماشادو دِ آسیس با برگردان عبدالله کوثری با شمارگان دو هزار نسخه به قیمت 28 هزار تومان از سوی نشر نی راهی بازار کتاب شده است.
نظر شما