چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۰۰
وضعیت کتاب در حوزه صنایع دستی به مرز هشدار رسیده است/ هر سال دریغ از پارسال!

بهمن نامورمطلق، معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری وضعیت کتاب در حوزه صنایع دستی را در مرز هشدار می‌داند و معتقد است: در زمینه صنایع دستی باید یک دانشنامه نوشته شود، زیرا کتاب‌های این حوزه یا ناقص هستند یا غیربومی. از طرفی در آثار این حوزه باید تحولی جدی صورت گیرد و یک برنامه‌ریزی مناسب برای سامان دادن به منابع مکتوب در صنایع دستی نیاز است، چون اگر غیر از این باشد در این حوزه مشکلات جدی خواهیم داشت.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- بزرگداشت روز جهانی صنایع دستی (10 ژوئن برابر با 20 خرداد) بهانه‌ای شد تا تعامل این صنعت را در حوزه نشر بررسی کنیم. حضور دکتر بهمن نامورمطلق به عنوان چهره‌ای اهل پژوهش در معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بسی جای خوشحالی است، اما حتی با حضور چنین چهره ارزشمندی مشکلاتی از جمله کمرنگی رابطه صنایع دستی با کتاب به سمت و سویی در حال حرکت است که خود نامورمطلق را نیز متاثر کرده و با ابراز نگرانی وی از این مساله همراه است، اگرچه در سایر بخش‌های این صنعت اتفاق‌های خوبی رخ داده، اما در بخش تالیف کتاب مصداق ضرب‌المثل هر سال دریغ از پارسال را دارد.

آقای دکتر نامورمطلق برای پرسش نخست لطفا بفرمائید کتاب تا چه اندازه می‌تواند در حفظ صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور ما موثر باشد و آن را به نسل آینده منتقل کند؟

این بستگی به آن دارد که منظور شما چه نوع کتابی باشد. برخی کتاب‌ها، کتاب‌های مستندنگاری هستند و اگرچه ما تلاش داریم به شیوه کتاب‌های مجازی هنرهای سنتی و دستی کشورمان را ثبت کنیم و با ثبت این میراث آن را برای آیندگان نگه داریم و همین‌طور به عنوان میراث ملی آن را به ثبت برسانیم اما برخی کتاب‌ها تحلیلی هستند که به آنها برای تحلیل هویت نیاز داریم، همچنین برخی کتاب‌ها در حوزه نقد به ما کمک می‌کنند تا بتوانیم آن را آسیب‌شناسی و با کمک این کتاب‌ها ضعف‌ها و مشکلات را در حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی اصلاح کنیم. کتاب دیگری که در این رابطه می‌توان به آن اشاره کرد؛ کتابی است که در توصیف خلق هنرهای سنتی و کالاهای آن است که در آن به توصیف هنرمندان و وضعیت آنها می‌پردازد و باید این کتاب‌ها ثبت شود، اما برخی کتاب‌ها که در حوزه نقد به نگارش درمی‌آیند به ما برای اصلاح معایب و پرورش خلاقیت‌های هنری کمک می‌کنند. این نوع کتاب‌ها چه به صورت کتاب کاغذی و چه به صورت مجازی برای ما مفید هستند. بنابراین برای ماندگاری و پویایی صنایع دستی و هنرهای سنتی به کتاب نیاز داریم، زیرا کتاب تجلی تفکر، تحلیل است و بدون تحلیل و تفکر کاری پیش نمی‌رود و ما دچار تکرار خواهیم شد. پویایی نشر کتاب در این حوزه باعث می‌شود ما از تکرار پرهیز کنیم و هر آینه خلاقیت‌ها و نوآوری‌هایی داشته باشیم. از این رو در حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی هم به کتاب‌هایی با رویکرد خلق، نقد و تحلیل نیاز داریم به طوری که باید بگویم این حوزه با کتاب در هم تنیده شده و به نوعی نماینده، تبلور و دلیل شکل‌گیری و تولید این صنعت در طول تاریخ است. زمانی که کتاب در یک جامعه نباشد به آن معناست که تفکر در آن جامعه تعطیل شده و کاری در آن انجام نمی‌شود.

اگر صنایع دستی دوره‌های درخشان ایران در کتاب‌ها ثبت می‌شد و برای آیندگان باقی می‌ماند چقدر می‌توانستیم در این مساله پیشگام باشیم؟

کتاب تنها به دلیل مطالبی که در آن به نگارش درمی‌آید، دارای اهمیت نیست، بلکه کتاب یک دوره و یک تفکر را نمایندگی می‌کند؛ مانند دوره‌هایی که از آن به عنوان دوره تاریخ درخشان کشور ما یاد می‌کنند و درخشانی این دوره‌ها به این دلیل بوده که کتاب‌های بسیاری در این دوره نوشته شده است. این کتاب‌ها یک دوره درخشان تاریخ ما را نمایندگی کردند و آثار این دوره حاکی از پویایی و فعالیت پربار آن دوره‌ها بوده است. در قرون چهار و پنج هجری و دوره صفوی کتاب‌های خوبی منتشر شده، به طوری که وقتی این کتاب‌ها را مطالعه می‌کنیم، درمی‌بابیم این دوره‌ها، همان دوره‌های طلایی فرهنگ و تمدن ما بودند. بنابراین اگر ما در این زمان بتوانیم کتاب‌های خوب و ماندگاری را خلق و چاپ کنیم، در آینده درباره این دوره درخشان خواهند گفت. در عین حال تعدد کتاب مهم نیست، بلکه کیفی بودن و تاثیرگذاری و مرجع شدن آن اهمیت دارد. اما متاسفانه در حوزه علم در دهه‌های اخیر دچار کمیت‌زدگی شدیم. تعدد مقاله‌های علمی و پژوهشی و تاکید بر انتشار آنها در خارج از کشور برای ما مهم‌تر از آن شده که دنبال این باشیم که در این مقاله‌ها و کتاب‌ها به دنبال چه هدفی هستیم و آیا در آثار خودمان مطلب یا نظریه تازه‌ای را ارائه می‌کنیم؟ آیا با این آثار عرضه شده مولف یا نظریه‌پرداز علمی می‌شویم؟ این نکته مهمی است که می‌تواند بیانگر این مطلب باشد که ما با نشر کتاب به یک جامعه مولف تبدیل شدیم، حتی اگر با انتشار دو کتاب این موضوع ممکن شده باشد. این موضوع بسیار ارزشمندتر از این است که ما ده‌ها عنوان کتاب چاپ کنیم و در این کتاب‌ها چیزی جز تقلید تفکرات دیگران نباشد.
 
آیا امسال نیز مانند سال گذشته قدردانی از پژوهشگران حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی در برنامه‌های این روز پیش‌بینی شده است؟ برنامه رونمایی کتاب جایی در بزرگداشت این حوزه دارد؟

درباره قدردانی از پژوهشگران و نویسندگان در این حوزه چند پیشنهاد به دست ما رسیده بود که متاسفانه پس از بررسی پیشنهادی‌های رسیده کتابی که شایسته تقدیر باشد را نیافتیم. متاسفانه امسال ما نمی‌توانیم از کتابی رونمایی یا از نویسنده‌ای تجلیل کنیم. از این رو کتابی که در این حوزه مولفانه و تاثیرگذار باشد و از طرفی به کتاب مرجع این حوزه تبدیل شود در میان کتاب‌های منتشر شده سال گذشته پیدا نکردیم. این مساله اسفبار است و نشان‌دهنده این است که در سال گذشته حداقل در حوزه صنایع دستی و هنرهای سنتی، جهان ما، جامعه زایایی در حوزه تفکر و حوزه کتاب  نبوده است. امیدوارم سال‌های آتی جامعه ما فرصت پیدا کند تا علاوه بر مسائل هسته‌ای، سیاسی و اقتصادی به مسائل فرهنگی در زمینه انتشار کتاب‌های حوزه صنایع دستی بیشتر توجه کند و به کتاب و تالیف مولفانه و نظریه‌پردازانه آن تلاش بیشتری کند. بنده تا حدودی از جامعه‌ای که در یک سال نتواند یک کتاب خوب در یک حوزه منتشر کند، بیمناک هستم و این مساله به دلیل این است که حواس جامعه ما به مسائل غیرفرهنگی معطوف شده و مسائل هسته‌ای و منطقه‌ای باعث بی‌توجهی به فرهنگ شده است که به نظر من این بی‌توجهی وضعیت خطرناکی را در آینده ترسیم می‌کند.

 بنده اعتقاد دارم تنها راه حل خروج از مشکلات جامعه امروز ما، فرهنگ و اندیشیدن است و کتاب نماینده اندیشه است. متاسفانه ما در حوزه فرهنگ و اندیشه کارهای بزرگی حداقل در بخش هنر و صنایع فرهنگی در سال گذشته انجام ندادیم. موسسات پژوهشی ما ناکارآمد شدند و اطلاعات کافی و حوصله فکر کردن را ندارند. از این رو شرایط جامعه ما به شکلی است که شرایط مناسبی به دلیل وجود این مشکلات برای فکر کردن تا حدودی وجود ندارد. بستری برای نوشتن کتاب‌های ارزشمند فراهم نشده و من امیدوارم در سال‌های آینده با یک آرامشی که در منطقه ایجاد شود و برداشتن تحریم‌های ناعادلانه از کشور ما وضعیت را به گونه‌ای فراهم کند که کتاب‌های موثر تالیف شود و ما دلمان به مقاله‌ها چندان گرم نشود. ما در چند سال گذشته مدعی رشد علمی و تغییر رتبه ایران در دنیا شدیم. در این 10 سالی که مدعی رشد علمی هستیم باید دید تا چه اندازه مقاله‌های ارائه شده ما در عرصه دنیا تاثیرگذار و خط دهنده و نظریه‌پردازانه بوده است؟ و یا تالیف این مقاله‌ها حداقل سرنوشت مردم خودمان را تغییر داده است حتی اگر به تاثیرگذاری در دنیا کاری نداشته باشیم.

شما تا چه اندازه به پژوهش در حوزه صنایع دستی اهمیت می‌دهید؟

بنده می‌دانم هیچ امری بدون پژوهش و تحقیق پایه و اساس منطقی نخواهد داشت و بدون این‌که دانش‌نگاری بشود، هیچ فعالیتی آینده‌دار نخواهد بود. این از لحاظ تئوری است، اما اگر از لحاظ عملی بخواهید بدانید که در حوزه صنایع دستی چه کارهایی می‌شود انجام داد، باید بگویم کار جدی صورت نمی‌گیرد، زیرا اعتبار لازم برای فعالیت‌های پژوهشی را در اختیار نداریم تا کارهای مورد نیاز را انجام بدهیم. 
 
با توجه به این‌که شما از افراد اهل قلم هستید و با وجود مشکلاتی که درباره اعتبار برای انجام کارهای پژوهشی برشمردید، تا کنون در صنایع دستی چه‌قدر تلاش کردید تا این حوزه بر پژوهش مبتنی باشد؟

ما در سازمان بخشی داریم که به پژوهش اختصاص دارد و آن پژوهشگاه میراث فرهنگی است و معاونت‌های سازمان اصولا معاونت‌های غیرپژوهشی هستند و همین طور حمایتگر. بنابراین وظیفه اصلی معاونتی که بنده به عهده دارم کارهای پژوهشی و علمی نیست و از طرفی اعتبار فعالیت‌های پژوهشی نیز به ما داده نمی‌شود و اعتبار برای امور پژوهشی متعلق به پژوهشگاه و پژوهشکده‌های میراث فرهنگی است. با این حال ما تلاش کردیم مباحث علمی را در این معاونت تا اندازه‌ای گسترش بدهیم و به همین منظور  هماهنگی‌هایی را در دانشگاه‌ها انجام دادیم به طور مثال همایش‌ها و هم‌افزایی‌هایی با دانشگاه‌هایی داریم که دانشکده یا گروه صنایع دستی دارند و به اصلاح بخش آموزش صنایع دستی پرداختیم. همین‌طور درباره کتاب‌های درسی مرتبط با صنایع دستی صحبت و مشکلات آن را بررسی کردیم و امکاناتی که دانشجویان نیاز دارند برای ترم تحصیلی و برای ارتقاء کیفیت شیوه آموزش در رابطه با منابع هنرهای سنتی و صنایع دستی را مورد بررسی قرار دادیم.

غیر از این فعالیت و ارتباط با دانشگاه‌ها، زمانی که با کتاب خوبی مواجه شدیم سعی کردیم که برای انتشار آن کمک کنیم و گاه به صورت غیرمستقیم کتاب‌های خوبی را که نیازمند چاپ بوده به ناشران علاقه‌مند در این حوزه معرفی کردیم، اما توقع ما برای پژوهش در حوزه صنایع دستی بسیار بیشتر از این مواردی است که اشاره کردم. بنده معتقدم در این زمینه باید یک دانشنامه نوشته شود، زیرا کتاب‌های حوزه صنایع دستی یا ناقص هستند یا غیربومی. از طرفی در آثار این حوزه باید یک تحول جدی صورت گیرد و یک برنامه‌ریزی مناسب برای سامان دادن به منابع مکتوب در صنایع دستی نیاز است، چون اگر غیر از این باشد در این حوزه مشکلات جدی خواهیم داشت. ما در حال حاضر از نظر مواد اولیه منابع مکتوب درباره پیشینه و جزئیات صنایع دستی و هنرهای سنتی از بُعد زیبایی‌شناسی و مخاطب‌شناسی نسبت به سایر کشورهای جهان عقب افتاده هستیم. اکنون دقیقا در جایگاهی قرار داریم که پژوهش در سیاستگذاری و خلاقیت تقریبا جدا هستند و این شیوه در حال حاضر آسیب‌های زیادی را به جامعه صنایع دستی و هنرهای سنتی وارد می‌کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها