این کتاب که با تکیه بر اسناد و مصاحبه نوشته شده، در 6 بخش «از او»، «یادداشت‌های روزانه»، «دست‌نوشته‌ها»، «نامه‌ها»، «وصیت‌نامه» و «تصاویر» تدوین شده است.
در خاطره‌ای از محمد اشرف خراسانی، می‌خوانیم: «همین طور که مشغول حرف زدن بودیم، راننده‌لو هم کار خودش را می‌کرد. برای لحظاتی مسعود ساکت شد. صورتش گرفته و در هم شد. رد نگاهش را گرفتم. دیدم دارد به جنازه سربازان دشمن که همراه با توده گل و لای از زیر زمین بالا می‌آید، نگاه می‌کند. به خاطر نمکین بودن زمین، اجساد هنوز سالم بودند. مسعود آهی کشید و گفت: این بیچاره‌ها در دنیا و آخر خاک بر سر شدند. مگر این‌که خدا بخواهد آنان را به دلیل وجود سلطال جوری به نام صدام ببخشد» نمی‌دانستم چه بگویم. آن‌ها دشمن بودند و در حق ما جنایت کرده بودند؛ ولی این قلب مهربان مسعود بود که حتی برای دشمنان هم دلسوزی می‌کرد.»
شهید در بخش دست‌نوشته‌ها اشعاری از شاعرانی چون محمود شبستری و فرخی سیستانی و آیات و روایاتی آورده و در پایان کتاب هم تصاویری از دوران دانشجویی و رزم شهید آخوندی آمده است.
بخشی از وصیت‌نامه مسعود که در پایان کتاب درج شده است، چنین است: «پاسدار حرمت خون شهدا باشید و آن‌ها را هیچ‌گاه از یاد نبرید زیرا آنان بودند که با خون خود نهال انقلاب اسلامی را بارور کردند.»
انتشارات ستارگان درخشان کتاب «مسعود» را با شمارگان سه‌هزار نسخه، در قطع رقعی، 232 صفحه و به بهای 80هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.
برای اطلاعات بیشتر می‌توانید به نشانی زیر مراجعه کنید:
نظر شما