پنجشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۰
خاطرات رجال سیاسی ایران درباره 12 فروردین 1358/  بازخوانی جمله معروف امام (ره) درباره روز جمهوری اسلامی

12 فروردین در تقویم ایرانی روز جمهوری اسلامی نامگذاری شده است، به همین مناسبت به مرور خاطرات رجال سیاسی در آن برهه پرداختیم و خاطرات علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد هاشمی را به دلیل انعکاس بیشتر از این رویداد تاریخی مرور کردیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، 12 فروردین روزی است که مردم به پای صندوق‌های رای آمدند و به جمهوری اسلامی آری گفتند. از میان خاطرات انقلابیون و رجال سیاسی اگر بگوییم تنها خاطرات «محمد هاشمی» تدوین فاطمه یابنده و کتاب «انقلاب و پیروزی» خاطرات علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی «کارنامه و خاطرات سال‌های 1357 و 1358)» به کوشش عباس بشیری جزئیات بیشتر و مفصلی از این روز منعکس کرده بودند، گزافه نگفته‌ایم. بسیاری از رجال یا به آن اشاره نکرده‌اند یا بسیار گذرا در حد چند خط از آن گذشته‌اند.

بنابراین دو کتاب فوق را مبنا قرار دادیم و برای مروری بر جزئیات 12 فروردین، روز جمهوری اسلامی صفحات متعلق به این روز را رصد کردیم و برخی نکات را از آن بیرون کشیدیم.

هاشمی رفسنجانی با اتکا به گزارش مسئولان وقت درباره جزئیات رای داده شده به جمهوری اسلامی می‌نویسد: «در پایان دو روز را‌ی‌گیری و شمارش آرا برای تعیین نظام سیاسی کشور،‌ آقای [احمد] صدر حاج سید جوادی وزیر کشور دولت موقت‌ (که مجری رفراندوم بود) طی گزارشی مقدماتی از نتیجه انتخابات، اعلام نمود که بیش از 98 درصد از واجدین شرایط [معادل بیست میلیون و دویست و هشتاد و هشت هزار و بیست و یک نفر]، برای دادن رای و نظر خود در این رفراندوم شرکت کردند و بیش از 97 درصد آنها [معادل بیست میلیون و یکصد و چهل و هفت هزار و پنجاه و پنج]، رای «آری» دادند. در نتیجه از ساعت 12 شب یکشنبه 12 فروردین ماه 1358 هجری شمسی، رژیم کشور ایران با پیام امام خمینی،‌ رسما جمهوری اسلامی اعلام گردید.» (ص 255)
 
رای آگاهانه مردم ایران به جمهوری اسلامی

رئیس مجمع تشخیص مصلحت با اشاره به برخی نظرات مخالف درباره رای دادن به جمهوری اسلامی آورده است: «از همان روز رای‌گیری و بعدها در ماه‌ها و حتی یکی دو سال اول پیروزی انقلاب،‌ برخی اشخاص و بعضی گروه‌ها،‌ تلاش داشتند که چنین القاء کنند که «مردم آن روز آگاه نبودند و مخالفی نبود و چون امام گفتند،‌ مردم به جمهوری اسلامی رای دادند» اما واقعا این‌طور نبود. آن روزها، هم مردم آگاه بودند، هم تبلیغات مخالفان جدی بود و حتی ارگان اجرایی انتخابات یعنی استانداری‌ها،‌ فرمانداری‌ها و بخشداران،‌ اکثرا در اختیار طرفداران نهضت آزادی بود که قاعدتا با آن نظراتی که داشتند،‌ از مخالفان اسم «جمهوری اسلامی» برای نظام جدید تلقی می‌شدند. آن روزها تعداد نشریاتی هم که علیه این فکر حرف می‌زدند،‌ خیلی بیشتر از نشریاتی بود که از این فکر حمایت می‌کردند.

ده‌ها گروه چپ‌گرا و ملی‌گرا و انواع انجمن‌های ریز و درشت،‌ همگی مجله یا روزنامه داشتند و اکثر اینها مخالف بودند و می‌گفتند که حکومت جمهوری یا جمهوری دموکراتیک، چپی‌ها می‌گفتند جمهوری خلق یا چیزهایی از این قبیل،‌ این‌طور نبود که مخالفت‌ها و حرف‌های مخالفان به گوش مردم نرسیده باشد و دیگران نفهمیده باشند. رادیوهای خارجی هم به‌شدت فعال بودند که حرف‌های همین مخالفان را با تحلیل و توجیه به گوش مردم برسانند. مخالفان حتی این‌قدر حساس بودند که وقتی در شورای انقلاب مطرح کردیم در ورقه‌هایی که پخش می‌کنیم،‌ می‌خواهیم کلمه آری به حکومت اسلامی را به رنگ سبز بنویسیم،‌ مخالفت کردند و مدعی شدند که «رنگ سبز مردم را فریب می‌دهد و می‌گفتند شما می‌خواهید رنگی بیاورید که خود آن تبلیغ است؛ این قدر اینها حساس و مراقب بودند،‌ و برای تغییر وضعیت فشار می‌آوردند.» اما سرانجام با حضور میلیون‌ها انسان عاشق امام و انقلاب آن نتیجه جالب توجه و غیر منتظره، که نشان از آگاهی مردم بود،‌ به‌دست آمد و انقلاب در مسیر تثبیت جایگاه خویش نخستین گام را،‌ محکم برداشت.» (ص 265)

مخالفت امام با نظریه حکومت اسلامی

محمد هاشمی درباره بحث‌هایی که پیش از برگزاری رفراندوم دارد، سراغ برخی نظریه‌پردازی‌ها می‌رود و در این رابطه می‌نویسد: «بحث تعیین نظام در حقیقت از مسائل اولیه‌ای بود که بعد از پیروزی انقلاب مطرح شد و در 12 فروردین 58 به رأی گذاشته شد. الفاظ یا عناوینی که پیشنهاد داده می‌شد هر کدام معانی خاص خود را داشتند و بار ویژه‌ای با خود حمل می‌کردند. عده‌ای بحث حکومت اسلامی را مطرح می‌کردند. آنچه در ذهن طرفداران این نظریه وجود داشت، رسیدن به نوعی خلافت بود که بعد از صدر اسلام در دنیای اسلام به‌وجود آمد. مانند حکومت‌های عباسی به این معنا که یک شخص به‌عنوان حاکم تعیین شود. در حقیقت همان بحث استبداد دینی یا حکومت دینی، امام با این نظریه به‌شدت مخالفت کردند. در نقطه مقابل، گروه‌های مختلفی که در مبارزه شرکت داشتند مثل گروه‌های چپ، ملی‌ـ مذهبیون و... که خواهان جمهوری دموکراتیک بودند و از واژه اسلام یا اسلامی استفاده نمی‌کردند. جمهوری دموکراتیک بار و معانی خودش را داشت. اول این‌که مفهوم اسلامی و ارزش‌های اسلام را نداشت اما بر جمهوریت یا حکومت مردمی تأکید داشت. دوم آن‌که دموکراتیک هم الگویی بود از جوامع سوسیالیستی و مارکسیستی که لائیک بودند.» (ص 278)

رئیس پیشین صداوسیما درباره نظریه جمهوری اسلامی از منظر امام خمینی (ره) آورده است: «عده‌ای نیز به‌ویژه در حواشی مرزها خواهان حکومت فدرالیته و متمایل به خودمختاری بودند. بنابراین افراط و تفریط در این قضیه وجود داشت. اما امام واژه «جمهوری اسلامی» را مطرح کردند. «جمهوری» به معنی حکومت مردمی و جمهوریت است؛ یعنی در همه امور مردم نظر بدهند. «اسلامی» به معنی این‌که مکتب این کشور مکتب اسلام است و در چارچوب ارزش‌های اسلامی قرار می‌گیرد. به همین دلیل ایشان بحث جمهوری اسلامی را مطرح کردند یعنی حکومت یا دولت مردمی بر مبنای تعالی اسلامی این موضوع در بند سوم قانون اساسی درج و تأکید شده است. جمهوریت و اسلامیت نظام دو رکن تفکیک‌ناپذیر هستند. به هر حال در قدم اول امام مثل سایر موارد نهضت، نقش رهبری خودشان را خیلی خوب ایفا کردند و با هوشیاری با حکومت اسلامی‌ (که معنی استبداد دینی را داشت‌) مخالفت کردند که ارزش‌های اسلامی آن از بین نرود.

جمله معروف امام خمینی(ره) درباره روز جمهوری اسلامی

جمله امام در این رابطه معروف است که فرمودند: «رأی من به جمهوری اسلامی است، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد». مردم هم در حقیقت پیرو امام بودند و در نهضت همیشه از رهنمودهای ایشان استفاده می‌کردند. بنابراین وقتی این دو واژه را به رأی گذاشتند نظر امام یعنی «جمهوری اسلامی» با رأی بسیار بالایی در روز 12 فروردین 58 به تصویب مردم رسید. در این زمینه بحث‌های زیادی از سوی مخالفان مطرح شد. از جمله اینکه در حقیقت مردم جمهوری اسلامی را انتخاب نکردند. امام آن را برای مردم انتخاب کردند. اما نکته اینجاست که اولا تنها جمهوری اسلامی مطرح نبود. بحث‌های زیادی انجام شد و مردم نیز می‌توانستند رأی ندهند. به هر حال اکثریت قاطع مردم (99 درصد شرکت‌کنندگان) به جمهوری اسلامی رأی دادند. این موضوع برای مخالفین جمهوری سنگین تمام شد. چراکه متوجه شدند در بین مردم وزنی ندارند. بنابراین شروع کردند به طرح چنین مسائلی که این رأی بر مردم تحمیل شده بود، حتی امروزه نیز شنیده می‌شود که مخالفان می‌گویند امام «جمهوری اسلامی» را نیز قبول نداشتند و در رودربایستی آن را پذیرفتند. اگر ایشان در این زمان زندگی می‌کردند،‌ حکومت اسلامی را انتخاب می‌کردند.» (ص 279)

 درباره نقش رسانه‌ها در گرم کردن رفراندوم و انعکاس نظرات موافق و مخالف در خاطرات «محمد هاشمی» می‌خوانیم: «با تمام این مسائل امام همانند سایر قضایا که نقش تعیین‌کننده‌ای داشتند و نهضت را اداره می‌کردند،‌ در این مورد نیز نقش رهبری خود را به‌خوبی ایفا نمودند. در آن زمان هم، فضای کشور آزاد بود. در رسانه‌ها،‌ رادیو، تلویزیون و تریبون‌ها هر کس استدلال خودش را بیان می‌کرد و نظرش را در مورد ایده‌ای که داشت مطرح و تحلیل می‌نمود. بحث می‌شد و مخالفان هر نظریه یا منتقدان مطالب زیادی در رسانه‌ها منعکس می‌کردند. این‌طور نبود که شب بگویند جمهوری اسلامی فردا مردم رأی بدهند. مردم با اعتمادی که به رهبر خود داشتند،‌ بهترین گزینه را انتخاب می‌کردند. در نتیجه باید گفت صاحبان دیگر نظرات،‌ نفوذ چندانی در بین مردم کشور نداشتند. این موضوع نیز از شیوه مبارزه گروه‌های مختلف ناشی می‌شد. امام از ابتدای نهضت بر شیوه مبارزه مردمی تأکید داشتند و در نهایت نیز با کمک و حضور مردم، انقلاب به پیروزی نشست و مردم با رأی خودشان حکومت را تعیین کردند.» (ص 280)

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها