بررسی پژوهشهای منتشر شده درباره لباس ایرانی/1
مهناز آرمین: تاریخ لباس، بخش مهمی از تاریخ تمدن هر کشور است/ کمبود منابع مکتوب در زمینه «تاریخ طراحی لباس ایران»
مهناز آرمین طراح لباس و مد ایرانی در گفتوگو با «ایبنا» اظهار کرد که تاریخ لباس و پوشاک، بخش مهمی از تاریخ تمدن هر کشوری را تشکیل میدهد، بنابراین باید مورد پژوهش قرار بگیرد، اما پژوهشگران ایرانی در زمینه تاریخ تحولات پوشاک و طراحی لباس در ایران ضعیف عمل کردهاند.
اما در این میان، هستند پژوهشگران و طراحانی که با تامل بر پوشاک ایرانی در طول تاریخ تمدن در ایران، نگاهها را دوباره به طرف استفاده از پوشاک با نشانههای هویتی ایرانی برگرداندهاند. هرچند پژوهشهای منتشر شده بسیار اندک است و میتوان این حوزه از پژوهش را حوزه جدیدی دانست، اما با وجود این تاثیر خود را گذاشتهاند. خبرگزاری کتاب ایران کیفیت پژوهشهای منتشر شده در حوزه لباس را با صاحبنظران به بررسی نشسته است که نخستین قسمت آن را در ادامه ملاحظه خواهید کرد.
مهناز آرمین، یکی از طراحان لباس ایرانی است که با بهرهگیری از نشانههای فرهنگی کشور آثار مهمی را در این زمینه تولید کرده است. این هنرمند کار حرفهای خود را در آلمان شروع کرد و در ادامه در شهر استانبول به طراحی لباس پرداخت. طراحی لباسی ایرانی با عنوان «گلستان» و اهدای آن به فدراسیون فوتبال استرالیا به مناسبت برپایی جام ملتهای آسیا 2015 یکی از معروفترین آثار آرمین است. با وی در موضوع کیفیت پژوهشهای صورت گرفته درباره پوشاک و لباس در ایران به گفتوگو نشستیم.
نظر کلی شما درباره پژوهشهای صورت گرفته درباره لباس ایرانی چیست؟
به نظر من یک پژوهشگر حوزه لباس ابتدا باید دورههای تاریخی تکامل لباس و پوشاک را در ایران بشناسد، چرا که «تاریخ لباس» بخشی از تاریخ تمدن کشورهاست، اما پژوهشهای صورت گرفته درباره لباس ایرانی در این زمینه تا حدودی ضعیف عمل کردهاند؛ به عبارتی خالی از مباحث تاریخ تکامل و تحولات لباس در ایران هستند. معدود پژوهشهایی هم که درباره تاریخ پوشاک ایرانی صورت گرفته، فاقد مساله تاریخ طراحی لباس در ایران هستند. دانستن اینکه لباس ایرانی در ابتدا چگونه بوده و در دوران حکومتهای مختلف به چه شکلی درآمده، بسیار کارآ خواهد بود.
به عبارتی ما از این پژوهشها نمیتوانیم طراحان لباس در هر برههای از تاریخ ایران را شناسایی کنیم؟
کاملا درست است. صرفا در برخی منابع تاریخ معاصر، میتوانیم به کسانی که به عنوان مثال لباس پادشاهان قاجار را طراحی میکردند، دست پیدا کنیم، اما در همین منابع خبری از شیوه کار آنها نیست. بنابراین وظیفه پژوهشگران معاصر این است که با رجوع به این منابع و همچنین بهره گرفتن از عکسهای آن دوران یا نقاشیهای بهجای مانده، شیوه کاری این طراحان را استخراج کنند. طراحان امروزی لباس نیز میتوانند با تفکر و تامل بر این شیوهها، راهکارهایی برای بهرهبرداری از آنها پیدا کنند.
آیا این پژوهشها کاربردی بودهاند؟
بسیار کم. اگر کاربردی بودند که اکنون با این همه لباس بیهویت در جامعه روبهرو نبودیم. امروزه بیشتر لباسهایی که ایرانیان استفاده میکنند، ارتباطی با فرهنگ ایرانی ندارد، بنابراین نتیجه میگیریم که پژوهشها کاربردی نبودهاند. ما باید به جایی برسیم که اگر نگویم همه، اما حداقل 90 درصد از ایرانیان از پوشاکی استفاده کنند که بر اساس اِلِمانهای فرهنگی ایرانی تولید شده است و دستیابی به این هدف جز با انجام پژوهشهای کاربردی ممکن نیست.
کتابهای منتشر شده در زمینه پوشاک ایرانی را از منظر کمیت چگونه میبینید؟
تعداد آنها بسیار کم است و از این نظر دانشجویان رشته طراحی لباس با مشکل کمبود منابع مطالعاتی روبهرو هستند. مسئولان نظام آکادمیک ایران رشتههای مرتبط با لباس را طراحی و دانشجویان زیادی نیز جذب کردهاند، اما برای منابع مطالعاتی آنها فکری نکردهاند. اکثر کتابهای منتشر شده نیز حاصل کار پژوهشگرانی است که به صورت دلی و با علاقه شخصی به این قضیه پرداخته و از جایی حمایت نشدهاند.
پژوهشهای میان رشتهای در این حوزه را از نظر کمیت و کیفیت چگونه میبینید؟
نیاز اصلی پیشرفت در هر رشتهای، پژوهشهای میانرشتهای است. در حوزه طراحی لباس، پژوهشها زمانی کاربردی و مفید خواهند بود که به صورت میان رشتهای انجام شوند. همچنین این نوع از پژوهشها جای نقد را باز میگذارند. البته فراموش هم نکنیم که لباس و پوشاک خود یک موضوع میانرشتهای است.
فیلمسازان، عکاسان، جامعهشناسان، نشانهشناسان و حتی اهالی اقتصاد و سیاست، به نحوی درگیر مساله پوشاک هستند، بنابراین باید با آن آشنایی کامل داشته باشند.
به عنوان مثال پوشاک عنصر مهمی برای کار جامعهشناسان است، قطعا جامعهشناسی که قرار است به عنوان مثال روی فرهنگ ایران دوران احمدشاه قاجار کار کند، یکی از مواد خام پژوهشیاش لباسهای باقیمانده از آن دوران و یا تصاویر آنهاست. همچنین میتوان تاثیر لباس و پوشاک بر اقتصاد هر برههای از تاریخ کشورها را نیز بررسی کرد، چرا که در گذشته برای تولید پوشاک، چندین حرفه از ارباب حِرَف، اعم از پارچهباف، رنگرز، خیاط، بازرگان و... با هم همکاری فرهنگی و اقتصادی داشتهاند. همچنین فیلمسازی که موضوع و یا قصه فیلمش در دوران صفویه میگذرد، بهجز آنکه ممکن است از نظرات یک مشاور در کنار خود بهره ببرد، باید خود به شخصه نیز با لباسهای آن دوران آشنایی داشته باشد.
با تمام این اوصاف، اگر قصد داریم تا در زمینه طراحی و تولید پوشاک ایرانی به پیشرفت برسیم و عموم مردم ایران از این پوشاک استفاده کنند، باید پژوهشهای میانرشتهای در این حوزه انجام شود، چیزی که در حال حاضر در آن ضعف شدید داریم.
نظر شما