علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتاخانههای عمومی کشور با ابراز خرسندی از برگزاری این نشست، عنوان کرد: امیدوارم شاهد این باشیم که به همت شاعران و عزیزان فعال در موسسه شهرستان ادب، جریان کتابخوان شعر راه بیفتد و به جریان شعر متعهد کمک کند؛ شعری که چند سال است رهبر معظم انقلاب در نیمههای ماه رمضان شعرا را به آن توصیه میکند تا به دور از فضاهای غیراخلاقی و بی تعهدی باشد.
وی در ادامه به معرفی کتابی با عنوان «چاه وصال» اثر میرزا احمد سند، به تصحیح دکتر حسن ذوالفقاری پرداخت و گفت: این کتاب از سوی انتشارات غیر فعال «اهل قلم» که حدود 20 سال پیش کتاب اشعار جوانان را چاپ میکرد، منتشر شده؛ همینطور مجله اهل قلم که برخی شاعران عزیزی که امروز اینجا حضور دارند میتوانند اشعار و تصاویر آن روز خود را در آنها پیدا کنند.
دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور درباره این کتاب توضیح داد: میدانید که بعد از نظامی درباره لیلی و مجنون کتابهای بسیاری نوشته شده؛ در دوران قاجار شاعری به نام میرزا احمد سند داریم که شاعر برجستهای نیست و اشعار او هم چندان جزو شاهکارهای ادبیات ما به حساب نمیآید. او داستان لیلی و مجنون نظامی را ادامه داده و روایتی درست کرده که دارای نکتهای قابل توجه است که قصد دارم توجه شما را به آن نکته جلب کنم.
مختار پور با اشاره به بخشهایی از این داستان ادامه داد: میدانید که لیلی و مجنون بر اساس افسانهها دختر عمو و پسر عمو بودند که خانوادهها آنها را دور از هم نگه میداشتند تا دست از پا خطا نکنند. شاعر در این مثنوی روایت میکند که یک شب خانواده مجنون به یک عروسی خانوادگی دعوت میشوند و برای اینکه مجنون در غیاب آنها سراغ لیلی نرود، تصمیم میگیرند که مجنون را با دلوی به درون چاه خشک شدهای در باغ اجدادی خود بفرستند و با خیال راحت به عروسی بروند. از قضا خانواده لیلی هم همین تصمیم را میگیرند و اتفاقاً به همان چاه فکر میکنند.
وی افزود: مجنون در تاریکی در اعماق چاه نشسته که یکباره میبیند که ماه وارد چاه میشود. مجنون غش میکند و لیلی آنقدر گریه میکند که سرانجام مجنون از خیسی اشک او بیدار میشود. اینکه یک عاشق و معشوق فراغ کشیده در تاریکی شب و در انتهای یک چاه به هم رسیدهاند، چه تصویر و ذهنیتی در ما ایجاد میکند؟ جوانهای امروزی باید به این نکات توجه کنند. آنجا میرزا احمد سند میگوید «نه بوسی نه کناری در میان بود، که عشق پاک آنجا پاسبان بود» میگوید آنها دست از پا خطا نکردند، چرا که عشق آنها عشقی پاک بود. جامعهای که در آن عشق پاک باشد خلاف نمیکند، بیحرمتی و بی عصمتی نمیکند.
در این نشست کتابهای «دانشگاه نامه» نوشته عباس احمدی، توسط ناصر فیض؛ «گاهی حواست نیست» مجموعه سرودههای علی داوودی، توسط محمدمهدی سیار؛ «عشق ناگهان است» مجموعه سرودههای افسانه غیاثوند، توسط علیمحمد مؤدب؛ «تار و پود» نوشته سیدمهدی موسوی، توسط میلاد عرفانپور؛ «از نتایج سحر» نوشته محمدرضا سنگری، توسط حمیدرضا شکارسری؛ «دستخون» نوشته علیمحمد مؤدب، توسط محمود اکرامی؛ «لحظه جهان» مجموعه سرودههای قربان ولیئی، توسط فریبا یوسفی و «نرگس هنوز» مجموعه سرودههای م.مؤید، توسط اسماعیل امینی معرفی و تجربه خواندن آنها با حاضرین به اشتراک گذاشته شد.
همچنین در پایان این نشست، علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد، محمد الهیاری فومنی معاون توسعه کتابخانهها و کتابخوانی نهاد، اسماعیل شفاعی سرپرست معاونت اداری و مالی نهاد، علی نیکنام مدیرکل کتابخانههای عمومی تهران، محمدهادی ناصری طاهری مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل نهاد، علی رمضانی مدیرکل منابع نهاد، اسماعیل جانعلیپور مدیرکل فرهنگی نهاد، از ارائه دهندگان نخستین نشست کتابخوان تخصصی شعر تقدیر کردند.
نظر شما