آسیبشناسی نشر دولتی حوزه دفاع مقدس/1
شهبازی: وقتی نشر دولتی سوددهی ندارد بهتر است تعطیل شود/ استقبال از برخی کتابهای ناشران خصوصی با موضوع دفاع مقدس
محبوب شهبازی، مدیر اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران میگوید: اکنون فضای رقابتی میان ناشران دولتی و خصوصی حوزه دفاع مقدس وجود ندارد و اگر ناشر دولتی نتواند به مرحله خودکفایی و سوددهی برسد، بهتر است کار ناشر متوقف شود.
هر چند کتابهای دفاع مقدس توانستند با بهره از نشر دولتی جایگاه خوبی را در انتشار کتاب از آن خود کنند اما این روزها دیگر چندان به نشر دولتی کتابهای حوزه دفاع مقدس به چشم یک «فرصت» نگاه نمیشود و در واقع این موضوع، از چالشهایی است که آثار حوزه دفاع مقدس با آن مواجه است.
با برخی مدیران دولتی نشر حوزه دفاع مقدس، از جمله محبوب شهبازی، مدیر اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران در این باره گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
آقای شهبازی این طور به نظر میرسد که ناشران دولتی مجال تنفس را از ناشران خصوصی گرفتهاند. شما چه فکر میکنید؟
من قبول ندارم که ناشران دولتی، مانعی برای ناشران خصوصی حوزه دفاعمقدساند. اتفاقا ناشران دولتی گرفتار بروکراسی خودشان هستند و چون اقتصاد بازار را بلد نیستند مسائل خودشان را برای ورود به چرخه اقتصادی نشر دارند. آنها به این دلیل که ناشرانی حرفهای نیستند، نمیتوانند در زمینههای فنی، توزیع، مصرف و تولید کتاب کار چندانی انجام دهند. از طرفی چون ثبات مدیریتی ندارند، نمیتوانند بسیاری از اهداف انتشارات خود را پیش ببرند. به هر حال اینها معایبی است که ناشران دولتی با آن دست و پنجه نرم میکنند و ناشران خصوصی با آن مواجه نیستند. البته ممکن است از جانب دولت نیاز باشد که ساختارهایی برای حمایت از ناشر خصوصی شکل بگیرد و میدانی برای مانور بیشتر آنها ایجاد کنیم.
برای ایجاد چنین فضایی، رقابت موجود میان ناشران دولتی و خصوصی را عادلانه میدانید؟
به عقیده من، اکنون ناشران دولتی و ناشران خصوصی در فضای رقابتی نیستند. لازم است از فربهی و تنبلی ناشران دولتی کاسته شود. اتفاقا ناشران خصوصی از چنین فضایی میتوانند به عنوان فرصت و به سود خود استفاده ببرند زیرا چابکتر و سبکترند. ناشران خصوصی به این دلیل که برای انتشار کتابهای خود پول پرداخت میکنند با وسواس بیشتری به انتشار کتاب میپردازند در حالی که ناشران دولتی شاید مراعات چندانی در این زمینه نکند. بنابراین آنها در مقابل هم یا رقیب هم نیستند. باید فضای تعاملی در این زمینه ایجاد کرد. اتفاقا به نظر من ناشران خصوصی در بخش فنی و شکلی بسیار موفقاند. یعنی در واقع، دستشان باز است و میتوانند از نیروهای حرفهای برای بخشهای فنی خود بهره بگیرند. در مقابل، ناشران دولتی نیز میتوانند در بحث توزیع کمکحال ناشران خصوصی باشند. ناشران دولتی نیز میتوانند از ناشرانی که در حوزه جنگ تحمیلی و دفاع مقدس به صورت خصوصی کار میکنند حمایت کنند.
شما در حالی از نبود این فضای رقابتی صحبت میکنید که اتفاقا ناشران خصوصی از رقابت ناعادلانه شکایت دارند و در حقیقت، وجود شبکههای منظم توزیع و ظرفیت مخاطب سازمانی را زمینهای مناسب برای فروش کتابهای ناشران دولتی میدانند.
ببینید! این حس رقابت از آنجا ناشی میشود که ناشران خصوصی گمان میکنند سهم دولت در کتابخوانی و نشر به میزان حضور آن در بخش اقتصادی است. ما در حوزه اقتصادی همواره میکوشیم به سمت خصوصیسازی پیش برویم و آن را پیشرفت تلقی میکنیم. در حالی که به اعتقاد من حوزه نشر کتاب و کتابخوانی، بکر است و در واقع مردم چندان کتاب نمیخوانند که بخواهیم نگران دولتی شدن فضای نشر باشیم.
به نظر میرسد به دلیل بودجههای فرهنگی که معمولا در تمامی سازمانها لحاظ میشود، ناشران دولتی از امکان مالی بیشتری برای تبلیغ خود برخوردارند. میدانید که تبلیغ و اطلاعرسانی کاری هزینهبر است و کمتر ناشر خصوصیای از پس آن بر میآید.
مردم ظاهرا اقبال بیشتری به ناشران خصوصی حوزه دفاع مقدس نشان میدهند و برخی کتابهای حوزه دفاع مقدس که از سوی این ناشران منتشر شده، چاپهای مجدد زیادی را تجربه کرده است. برنامههایی برای شناخت چگونگی و زمینههای تعامل ناشران خصوصی و دولتی حوزه دفاع مقدس داریم. من از تمام ناشران خصوصی علاقهمند به حوزه دفاع مقدس دعوت میکنم در این برنامهها و جلسهها حضور یابند.
به اعتقاد من، دست ناشران دولتی به ویژه در بحث ابتکارات تبلیغاتی بسته است. ما شاید «نبایدهایی» داریم که در بخش خصوصی نیست. مثلا روشهای تبلیغاتی که ناشران خصوصی میتوانند استفاده کنند، به دلیل بروکراسیهای اداری ما امکانپذیر نیست. به لحاظ شکلی و محتوایی دست آنها بازتر است. ناشران خصوصی ابتکار عمل بیشتری در این زمینهها میتوانند داشته باشند. بنابراین، در تعامل ناشران دولتی و خصوصی میتواند برنامههای مشترکی برای تبلیغات شکل بگیرد.
ناشران خصوصی معتقدند به دلیل کلان بودن بودجههای دولتی، ناشران وابسته به دولت از امکانات بیشتری برخوردارند. شما اینطور فکر نمیکنید؟
اگر در بحث تولید و انتشار کتاب رقابتی بیندیشیم، نمیتوانیم فقط به نوشتن و انتشار کتاب فکر کنیم. به نتیجه رساندن کتاب در بازار نشر مهم است. در غیر این صورت، اعتبار ناشر دولتی نیز زیر سوال میرود. نمیتوان چرخه نشر را معیوب در نظر گرفت اگر نوشتن و چاپ کردن کتابها مهم است، باید توزیع کتاب هم خوب باشد. علاوه بر این، باید بازخورد کتابها نیز سنجیده شود. انتشارات «شاهد» به عنوان ناشر دولتی، چنین تصوری از نشر کتاب دارد.
کتابهای انبار خورده، همواره به عنوان یکی از چالشهای نشر دولتی مطرح است. نظر شما در این باره چیست؟
این مساله را نمیشود به همه ناشران دولتی تعمیم داد. همانطور که گفتم، برخی ناشران، فقط دو مساله را مدنظر قرار میدهند. به همین دلیل، با انبارهای پر از کتاب آنها مواجهیم.
برخی ناشران دولتی حوزه دفاع مقدس انتشاراتی موازی با انتشارات خود به عنوان ناشر خصوصی راه انداختهاند و آن را راه برونرفت از دولتی بودن مطرح میکنند. انتشارات شاهد بنا ندارد وارد چنین جریانی شود؟
معنایی ندارد بخواهیم با همان شناسنامه، نشر موازی راه بیندازیم. شناسنامه نشر شاهد روشن و آشکار است. نشر شاهد، بِرند خوبی است و از سال 1368 در حوزه تخصصی خود، آثار خوب و ارزشمندی منتشر کرده است. بیش از 100 عنوان کتاب انتشارات ما در جشنوارهها و جایزههای ادبی مختلف حائز رتبه برتر شدهاند؛ البته با فراز و نشیبی هم در این سالها روبهرو بودهایم و تصمیماتی برای خروج از شرایط رکود فعلی داریم.
کمی بیشتر درباره این تصمیمات توضیح دهید.
تصمیم داریم زمینه آشتی نویسندگان پیشین نشر شاهد را با این انتشارات فراهم کنیم. احمد دهقان، محمدرضا بایرامی و... برخی نویسندگان قدیمی نشر شاهد هستند که مشقهای خود را در این انتشارات نوشتهاند. حتی باید بگویم قویترین نویسندگان حوزه دفاعمقدس از نشر شاهد برآمدهاند. ما سعی داریم از تمام این ظرفیتهای فکری استفاده کنیم.
تجدید چاپ کتابهای فاخر و برگزیده نشر شاهد دیگر برنامه ماست. میخواهیم این کتابها از مهجوریت درآیند. بنابراین، ضرورتی نمیبینیم که در کنار این بِرندِ جاافتاده (شاهد) انتشارات دیگری را راهاندازی کنیم. معتقدم همه چیز باید آشکار و روشن باشد. باید در انتشارات شاهد خودمان را تقویت کنیم. و حرفهایتر عمل کنیم. ما به اقتصاد چاپ کتاب هم توجه داریم. معتقدم اگر نتوانیم به مرحله خودکفایی و سوددهی برسیم، باید کار انتشارات را متوقف کنیم. اجازه نداریم که پول بیتالمال را هدر دهیم.
آیا در تربیت نویسندگان حوزه دفاعمقدس کار تازهای انجام دادهاید؟ کلاسهای آموزشی یا کارگروههای نویسندگی؟
متاسفانه اکنون چنین برنامهای نداریم اما قبلا در نشر شاهد این اتفاق رخ میداد. نویسندگانی چون علیرضا جزینی و برخی نویسندگان مطرح دیگر در حوزه دفاع مقدس در همین دورهها آموزش دیدهاند. مدتی به دلیل برنامههای اقتصاد مقاومتی این دورهها منحل شد اما اکنون پیشنهادهایی برای برگزاری دوباره آن داریم. شاید یکی از مشکلات که نشر دولتی با آن دست و پنجه نرم میکند همین بودجههاست. ما محدودیت مالی زیادی برای انتشار کتاب و برپایی چنین دورههایی داریم. در سال 94 فقط توانستیم 47 کتاب منتشر کنیم.
در شبکههای توزیع چطور؟ نشر شاهد از همه ظرفیتهای خود در توزیع استفاده میکند؟ آیا همه فروشگاههای نشر شاهد در استانها فعالاند؟
ما (نشر شاهد) 26 کتابفروشی در سراسر کشور داشتیم که زیر نظر «موسسه فرهنگی هنری شاهد» که مجموعهای مستقل از نشر شاهد است، فعالیت میکردند. آنها ساختاری غیرحرفهای داشتند و به تدریج از کارکرد اولیه خود فاصله گرفتند. به همین دلیل با تشکیل کارگروهی تصمیم بر آن شد که این فروشگاهها به دو فروشگاه محدود شوند و فقط دو فروشگاه یکی خیابان کریمخان و دیگری در خیابان انقلاب اسلامی به توزیع آثار انتشارات شاهد بپردازند و به نوعی نیز پاتوق اهل کتاب باشند. کار توزیع آثارمان در شهرستانها را به شبکه توزیع سراسری سپردیم.
نظر شما