به مناسبت 29 اردیبهشت برابر با 18 می روز جهانی موزه و میراث فرهنگی
موزه و موزهداری بزرگترین دستاورد فرنگرفتگان/ نخستین متن مکتوبات موزهای ایران متعلق به دوره قاجار است
کتاب «موزه و موزهداری در ایران (به روایت اسناد)» به مرور موزه پرداخته و با مطالعه برخی سفرنامهها به تاثیرپذیری شاهان قاجار در تاسیس موزه اشاره کرده است. از طرفی نخستین متن مکتوبات موزهای ایران در زمان قاجار متعلق به میرزا ابوطالبخان است که نخستین سیاح ایرانی است که به اروپا، آفریقا و آسیا سفر کرده است.
البته نمیتوان کتمان کرد که در میان قشر مرفه نیز وسایلی مانند کتابهای قدیمی، جواهرآلات و برخی وسایل شکار نیز نسل به نسل نگهداری شده است تا به نسل امروز برسد. بنابراین گزافه نیست اگر بگوییم ایرانیان از گذشتههای دور با نگهداری اشیاء قیمتی به شکل سنتی آشنا بودند. بنابراین حفظ ميراث فرهنگی، وظيفهای همگانی و هميشگی است. آموزش همگاني برای حفظ ميراث فرهنگي از راه رسانهها و مطبوعات، و بالا بردن فرهنگ نگهداری از آثار باستانی، از عوامل مهم حفاظت از ميراث فرهنگی است.
حیرت سیاحان ایرانی از آرایش شهرهای فرنگیان
کتاب «موزه و موزهداری در ایران (به روایت اسناد)» تالیف ندا رسولی به بررسی حکایت شکلگیری موزه در ایران بر اساس اسناد به جامانده میپردازد که در صفحاتی از این کتاب، خاطرات و مشاهدات جهانگردان اروپایی از اشیاء قدیمی و قیمتی در ایران و نوع نگاه سیاحان ایرانی که از موزههای اروپایی دیدن کردند، توجه خوانندگان را به خود جلب میکند تا با مرور این خاطرات بتواند پیشینهای از موزهداری در ایران را دریابد.
در رابطه با تاثیر سفرهای اروپاییان به ایران و برعکس مسافرت ایرانیها به اروپا میخوانیم: «سفرنامهها و خاطرات، مهمترین منابع برای کشف رویدادهای مربوط به موزه و موزهداری بزرگترین دستاورد فرنگرفتگان، روزنامه خاطرات و سفرشان بود. اهمیت سفرنامهها در تاریخ موزهداری اهمیت ویژهای دارد و بدون مطالعه آن نمیتوان به اندیشه حاکم بر اوضاع آن زمان پی برد. در این خصوص نیز میتوان اندیشه سیاحان و سیاستمداران را نیز مورد بررسی قرار داد. سیاحان ایرانی وقتی که پا به فرنگ گذاشتند، واله و شیدای فرهنگ و تمدن غرب میشدند، آنچه آنها در آنجا میدیدند از آرایش شهرها، حتی روستاها و عظمت موسسههای صنعتی و فرهنگی، آنقدر برای آنها حیرتآور بود که بیشترین بخش اغلب سفرنامهها را مشاهدات آنها اشغال میکرد.» (ص 52)
شیرهخانه؛ عمارات بزرگ کاخ همایونی محل نگهداری هدایا
شاردن، سیاح فرانسوی که در زمان صفویه به ایران سفر کرد، در خاطراتش به نکاتی از موزه اشاره کرده و مینویسد: «ژان شاردن، جواهرفروش و جهانگرد فرانسوی بود که کتاب 10 جلدی وی با عنوان «سفرهای سر ژان شاردن» به عنوان یکی از بهترین کارهای پژوهشگران غربی درباره ایران و شرق نزدیک برشمرده میشود. این کتاب در ایران با نام «سیاحتنامه شاردن» منتشر شده است. مواردی که «سیاحتنامه شاردن» را بسیار پراهمیت جلوه میدهد توجه وی به ریز مسائلی است که در تمام کتاب توجه خواننده را به خود جلب و وی مباحثی را مطرح میکند که در دنیای امروز از مهمترین چالشها و دغدغه خاطر بسیاری از مسئولین موزهها و مجموعههای خصوصی و دولتی است. شاردن در این سفرنامه، تحلیل جالبی از اوضاع و احوال آن روزگار ارائه میدهد.» (ص 55)
شاردن در رابطه با رسوم نگهداری اشیاء باارزش در دربار صفویه با اشاره به مقامات مرتبط با آن میگوید: «در ایران رسم چنان است که ارمغانهای تقدیمی به حضور شاهنشاه را به یکی از عمارات بزرگ کاخ همایونی که شیرهخانه نام دارد انتقال میدهند. سوغاتها را به آبدارباشی که مباشر کل این ساختمان بود، تسلیم کردند و آنگاه در روزهای بعد توسط بازرگانان و خبرگان ماهر، آنها را ارزیابی نمودند. بعد از این تشریفات هر قطعه از هدایا و تحف را میان ماموران مخصوص شاهنشاه که متصدی قسمت مربوطه بوده، تقسیم میکنند. فیالمثل قالیها را تحویل مخزن مخصوص کارخانههای فرشبافی شاهنشاه میکنند.» (ص 55)
همچنین شاردن در سفرنامه خود به قلعه اصفهان و قلعه طبرک مطالبی را ذکر کرده است. در قستمی از سفرنامه وی میخوانیم: «آئینهها، لوسترها (چهل چراغها)، طپانچهها، تابلوها و دوربینها به خزانه کل قلعه اصفهان تحویل گردید. در این گنجینه تحف و هدایای بیشماری از این نوع اشیاء که اروپائیان و از جمله مسکویها (روسهای دوره تزار)، ترکهای عثمانی و ارامنه طی دویست سال به پادشاهان ایران تقدیم داشتهاند، محفوظ شده، اما به مرور زمان و گردش دوران همهشان خودبهخود در زیر گرد و غبار فرسوده و نابود میگردند. چون این اشیاء به هیچ وجه در ایران مورد استفاده قرار نمیگیرد و از طرف دیگر منافی شئونات شاهنشاه است که آنها را به فروش برسانند یا به دیگران بدهند، لذا محکوم به فنا گشته است.» (ص 56)
نخستین متن مکتوبات موزهای ایران در زمان قاجار
دکتر ژرار فوریه نیز در کتاب «سه سال در دربار ایران» به رفت و آمد در دربار ناصرالدینشاه قاجار اشاره کرده و در سطوری از جزئیات راهاندازی موزه سلطنتی مینویسد: «19 نوامبر - 25 ربیع الاول «اعلیحضرت امروز به قولی که در راه، در باب نمودن موزه به من داده بود وفا کرد و ناظر خود مجدالدوله را مامور نمود که با من همراه باشد، ... پس از تماشای تخت گرانبهایی که نادرشاه از هند به ایران آورده بود و نیز تختطاووس، از دری که با در اتاق شورا در یک طبقه واقع شده، داخل موزه شدیم. موزه تالار بسیار طویل و مرتفعی است که طاق آن را هلالی زدهاند و در دو طرف ما بین هر دو دهانه طاق، پنج اتاق فرعی است، در یک طرف چند پنجره دارد و در طرف دیگر عین نقشها آنها را روی دیوار کشیدهاند.» (ص 62 )
سیاحان ایرانی دوره قاجار در فرنگ، اغلب به دیدار موزهها میرفتند، از این رو در روزنامههای سفر این افراد، موزه جای جدی پیدا میکند و باید نخستین نوشتههای موزه و موزهداری را در میان متون سفرنامه سیاحان کشورمان جستوجو کرد. در این رابطه در یکی از سفرنامههای ایرانی آمده است: «میرزا ابوطالب نیز نخستین سیاح ایرانی است که در سال 1312 ه. ق برای سیاحت به اروپا، آفریقا و آسیا رفت. وی در سفرنامه خود به معرفی موزهها و مجموعههای شخصی انگلیس و فرانسه میپردازد. «گزارش میرزا ابوطالبخان از فرنگ و از موزهها و مجموعههای شخصی، نخستین متن مکتوبات موزهای ایران در زمان قاجار است که وی در این مکتوبات واژه موزه را وارد زبان فارسی کرده، اما در توصیف و طبقهبندی اشیاء و نمایش و مانند آن از زبان فارسی استفاده کرده است.» (ص 71)
ایوانی با نام میوزیم از عجایب عالم
میرزا ابوطالب در بخشی از سفرنامه خود آورده است: «از جمله عمارت نامدار دوبلن، یکی کالج، یعنی مدرسه است که تمام سنگی است... یک حجره صد گز طول و بیست گز عرض مخصوص کتابخانه است. بر دیوارهای اطراف آن از پائین تا بالا به تدریج تخته نصب و چهل هزار کتاب، از انواع علوم در آن انتظام چیدهاند، از آن جمله «خمسه نظامی» و «شاهنامه» و چند کتاب فارسی دیگر ... در ایوانی دیگر میوزیم است از عجایب عالم...» (ص 72)
پنجمین شاه قاجار در کتاب «روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر اول فرنگستان» تالیف فاطمه قاضیها در بازدید از موزه ارمیتاژ مینویسد: «همه چیزها عجیب غریب و دیدنی بودند، به خصوص اشکال مجسمه مرمر که به طورهای مختلف ایستاده، خوابیده ، زن، بچه ساخته بودند. آدم حیرت میکرد. یک زن مرمر بزرگ ایستاده بسیار خوشگل «ده روز هم کفایت نمیکرد.» از یک دقیقه ملاحظه هیچ چیز فهمیده نمیشد. متصل اتاق به اتاق، دالان به دالان گردش میکردیم. بعد پله زیادی پائین رفته همه اطراف پلهها از ستونهای سنگ سماق بلند و کلفت بود.» (ص 82)
شکلگیری اولین اتاق موزه در ایران
«نخستین موزه سلطنتی و دولتی در ایران که توسط ناصرالدینشاه تاسیس گردید در داخل عمارات سلطنتی و در یکی از تالارهای وسیع عمارت خروجی گلستان بود که بنای آن بین شمسالعماره و گوشه شمالشرقی باغ قرار داشت، این موزه را باید نخستین موزه سلطنتی و دولتی ایران دانست... عشق و علاقه ناصرالدینشاه به موزه و اشیاء آن به قدری بوده است که به گفته اعتماد السلطنه قریب به پانزده سال خود مهر و موم درب موزه را انجام میداد...» (ص 90 و 105)
میرزایحیی دولتآبادی درباره سرنوشت برخی اشیاء قیمتی موزه سلطنتی پس از مرگ ناصرالدینشاه در کتاب «حیات یحیی» مینویسد: «اتاق موزه یا تالار موزه که به دستور ناصرالدینشاه تاسیس شد، در دوره سلطنت مظفرالدینشاه، سال حدود 1314 ه.ق به سبب بدهکاریهای خارجی بیشتر آن به فروش رفت و عالیترین آثار ایران به دست بیگانگان سپرده شد. فرمانفرما برای راه انداختن چرخ دولت و راضی نمودن شاه و همراهانش به خزانه ناصرالدینشاه دست درازی کرده و معدودی سکه طلا و نقره در در آنجا دیده بیرون آورده و چون کافی نبوده از فروختن پارهای از جواهرها، مرواریدها دریغ ننموده حتی آنکه صندلیهای طلای موزه همایون را شکسته برای سکه به ضرابخانه میفرستد فنجان و نعلبکی فیروزه را که از جواهرهای پرقیمت است به قیمت نازل میفروشد. قدحهای طلای مینا شده دارای صورت جنگهای امیرتیمور گورکان را که ممکن است هر یک از آنها بهای سنگین در بازارهای اروپا و آمریکا فروخته شود در هم شکسته و طلایش را سکه مینماید و یا آنکه محرمانه ضبط نموده و به وزن آنها طلای ساده میدهد.» (ص 110)
طبق آنچه که مرور شد در ایران نگهداری اشیاء قدیمی مرسوم بوده و حتی در دوره صفویه در قلعه طبرک برخی آثار دارای برچسب بودند. اما اینطور نبوده که اشیاء به شکل موزههای مدرن اروپایی چیده شوند و بازدید عمومی داشته باشند.
نظر شما