«من پیش از تو» نوشته «جوجو مویز» نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی در ایران با استقبال بسیار زیاد خوانندگان در گروههای سنی مختلف روبهرو شده است. اخیراً با اقتباس از این رمان فیلمی جدید تولید شده است. به بهانه اکران این فیلم نگاهی به این کتاب انداختهایم.
«من پیش از تو» قصه دختری به نام «لوسیا» است که نیاز به شغلی برای تأمین نیازهای خانواده دارد و راضی میشود پرستاری مردی ناتوان نشسته بر ویلچر را که بسیار ثروتمند است به عهده گیرد. این مرد که «ویل ترینر» نام دارد، روزگاری تاجری موفق و ماجراجوییهای بسیاری را در زندگی تجربه کرده بود ناگهان دچار حادثهای شد که سبب معلولیت جسمی او شد. بنابراین در نهایت ناراحتی تصمیم عجیب اما قابل درک میگیرد که بر خلاف عقیده خانوادهاش او را آرام میکند.
مشاهده ناتوانی چنین فردی برای خواننده بسیار ناراحتکننده است. خواننده احساسات او را که زندانی جسمش به خوبی درک میکند. اینجاست که «لوسیا» وارد داستان میشود و بارقهای از امید را به او بازمیگرداند.
در آغاز رابطه این دو چندان خوشایند نیست. «ویل» فردی دمدمیمزاج است و هیچ علاقهای دوستی با «لوسیا» ندارد اما به مرور زمان رابطه آنان دچار تغییر میشود. رفتار متهورانه «ویل» خواننده را به یاد آقای «روچستر» در داستان «جین ایر» نوشته «شارلوت برونته» میاندازد. «لوسیا» نیز ظاهراً با موی مشکی و فیزیک کوچکش بسیار شبیه «جین ایر» است.
این داستان جذاب گاهی به کندی پیش میرود اما خواننده را از خواندن کتاب پشیمان نمیکند و مخاطب را حتی به هنگان نخواندن کتاب به فکر وا میدارد.
داستان «جوجو مویز» جز آثار پرفروش بریتانیاست. وی تاکنون موفق شده است دو بار جایزه انجمن داستانهای عاشقانه را از آن خود کند. البته داستان «من پیش از تو» لزوماً قصهای عاشقانه ندارد. اشکهای خواننده به دلیل قصه عاشقانه داستان جاری نمیشود بلکه یاد نعمتهایی که خود دارد و شخصیتهای داستان از آن محروم هستند او را مجبور به اشک ریختن میکند.
«من پیش از تو» داستانی خانوادگی و عاشقانه است اما مهمتر از عشق و خانواده داستان شجاعت و تلاش انسان برای تغییر راه زندگی خود است. اگر چه داستان کمی عاشقانه است اما موضوع اصلی آن عشق نیست و درونمایه اصلی قصه مرگ و زندگی انسان است. «ویل» به دلیل شرایطی که دارد آرزوی پایان زندگی خود را دارد و به نظر موضوع اصلی داستان همین اتفاق است.
«مویز» همه جزئیات زندگی شخصیتهای داستان خود را در اختیار خواننده قرار میدهد و همین موضوع سبب میشود خواننده کمی در آغاز خسته شود اما سپس چنان با مهارت این شخصیتها را به همه ربط میدهد که خواننده از ارتباط آنان دچار کشف و شهودی دلنشین میشود.
پرداختن به اوتانازی کاری دشوار است اما «مویز» به خوبی در کتاب «من پیش از تو» از پس آن برمیآید. شاید به همین دلیل است که خواننده کتاب را بسیار دوست دارد. «لوسیا» فقط در پی متقاعد کردن «ویل» برای ادامه زندگی نیست بلکه تلاش میکند به او دلیلی برای زندگی ببخشد. در بخشی از داستان به «ویل» میگوید:
«وقتی وارد دنیای جدیدت شوی، اولش کمی احساس ناراحتی خواهی کرد.
همیشه وقتی تو را از منطقه امنات بیرون میکشیدم، احساس عجیبی به من دست میداد. ولی امیدوارم تو هم اندکی احساس شادمانی کنی. آن روز وقتی از موج سواری برگشتی، قیافهات همه چیز را لو داد.
کلارک، تو تشنهای. جسارت را در تو دیدم. اما تو سرکوبش کردی، پنهانش کردی، کاری که اغلب آدمها میکنند.
به تو نمیگویم از ساختمان چند طبقه ببر پایین یا کنار نهنگها شنا کن یا این جور کارها (گرچه ته دلم دوست دارم از این کارها بکنی)، اما جسورانه زندگی کن، در زندگیات شجاعت به خرج بده، تلاش خودت را بکن. یک جا ننشین. آن جوراب شلواری راه راه را با افتخار بپوش.....»
داستانهای زیادی درباره موضوع اوتانازی وجود دارد اما همه آنان خواننده را با مفهومی ترسناک و اتفاقت عجیب و غریب روبهرو میکند اما «من پیش از تو» بار دیگر به خواننده یادآوری میکند که قرار نیست این موضوع ترسناک باشد و برای انسانهای رخ دهد که هیچ گونه رفاهی در زندگی ندارند. شاید این موضوع یکی از دلایل استقبال خوانندگان از کتاب «من پیش از تو» باشد.
«جوجو مویز» کار خود را در این کتاب به خوبی انجام داده است. گاهی خواننده با هر شخصیت به طور خلاصه و در یک یا دو صفحه آشنا میشود اما با توصیفات نویسنده بسیار خوب با همین شخصیتها نیز ارتباط برقرار میکند.
این کتاب در ایران نیز با استقبال بسیاری از طرف خوانندگان روبهرو شده است. نشر «آموت» با همکاری «مریم مفتاحی» به عنوان مترجم سال گذشته این کتاب را روانه بازار کرده است. استقبال خوانندگان ایرانی از این کتاب بسیار بالا بود و این داستان طی یک سال به چاپ هشتم رسیده است.
«من پس از تو» دیگر کتاب این نویسنده نیز با شخصیتهای حاضر در کتاب «من پیش از تو» نگاشته شده است. گفته میشود این کتاب در طول انتشار خود در ایران در طی یک ماه به چاپ چهارم رسیده است. این کتاب نیز با ترجمه «مریم مفتاحی» و توسط نشر «آموت» وارد بازار کتاب ایران شده است.
نسخه سینمایی فیلم دو روز پیش برای اولین بار اکران شد. «امیلیا کلارک» که همگان او را با نقشآفرینی در سریال «بازی تاج و تخت» میشناسند نقش «لوسیا» ایفا میکند و «سام کلافلین» نقش «ویل ترینر» را به عهده دارد. فیلمنامه این نسخه سینمایی را نیز خود «جوجو مویز» به نگارش درآورده است. تنها ایرادی که منتقدان به نسخه سینمایی این فیلم دارند این است که نقش «ویل» را فردی ایفا میکند که از نظر جسمی سالم است و بهتر بود فردی برای این نقش انتخاب میشد که شرایط مشابهی با شخصیت «ویل» در داستان دارد.
نظر شما