انتشارات پيدايش رمان «دشت مشوش» از مجموعه «پرونده يک قتل» را به قلم عليرضا رحيمينژاد منتشر کرد.
بیجه قاتل سریالی کودکان پاکدشت، بعد از 20 قتل دستگیر و در ملاء عام اعدام شد، اما پرونده او در اذهان عمومی هرگز بسته نخواهد شد، بیجه که بود؟ چگونه بزرگ شد؟ چرا چنین بیرحمانه کودکان فقیر و بیگناه را میکشت؟ چرا شناسایی و دستگیری بیجه این همه طول کشید؟ این کتاب درباره زندگی دستگیری و اعدام این قاتل دهشتناک است.
پرونده بيجه سريعتر از زمان معمول پروندههای جنايی رسيدگی شد. اعدام او پرونده قضائیاش را مختومه كرد، اما اين پرونده در افكار عمومی و تاريخ جنايی ايران هرگز بسته نخواهد شد. بيجه ديگر نه يک انسان، متهم يا جانی، بلكه يک نماد است؛ نماد قربانيانی كه قربانی میگيرند.
خشت اول، مکان بیدفاع، 70 سال پیش، بی گناه، خاک و آتش، شکار بزرگ، پس لرزه در پایتخت، پرده آخر و بعد از پایان عناوین 9 فصل بهم پیوسته این کتاب است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «محمد قبول کرد و وقتی دوباره برگشت بیجه به او گفت: «خودت برو تخته بیار.» به این ترتیب پسر افغان را به لانه کبوتر کشاند و قتل را بین ساعت 14:10 تا 15 بعدازظهر انجام داد. بیجه جنازه را در لانه کبوتر گذاشت و فرغون را کنار جاده برد. منتظر زمانی مناسب بود تا از شر جسد خلاص شود. پدر کودک یک ساعت بعد سراغ بیجه رفت.
-شما پسر من رو ندیدید؟
بیجه جواب منفی داد. پدر و مادر محمد به پاسگاه رفتند و گم شدن پسرشان را خبر دادند. ماموران موضوع را جدی نگرفتند، این در حالی بود که جسد هنوز در لانه کبوتر قرار داشت و با کمی دقت میشد آن را یافت و قاتل را دستگیر کرد...»
به گفته علیرضا رحیمینژاد، رمان «دشت مشوش» برای مخاطبان نوجوان، جوان و همه افرادی نوشته شده که به نوعی اخبار این حادثه را شنیدهاند و میتواند سبب آگاهیبخشی به آنها شود.
انتشارات پیدایش رمان «دشت مشوش» را در قالب 236 صفحه با شمارگان یکهزار نسخه، به بهای 17 هزار تومان راهی كتابفروشیها کرده است.
نظر شما