دوشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۴
نگاهی به مقوله دین و سیاست از منظر امام رضا (ع)

کتاب «دین و سیاست از منظر امام رضا (ع)» تالیف رضا وطن‌دوست از سوی بنیاد پژوهش‌های اسلامی راهی بازار نشر شد. عملکرد سیاسی امام رضا (ع) و تدبیر الهی آن حضرت در برابر حکومت عباسی و نقشه‌های حیله‌گرانه مامون، موضوع محوری این کتاب است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «دین و سیاست از منظر امام رضا (ع)» در 10 فصل به قلم رضا وطن‌دوست از سوی بنیاد پژوهش‌های اسلامی منتشر شده است. «کلیات»، «دین و سیاست در اسلام»، «دین و سیاست در اندیشه سیاسی امام رضا (ع)»، «امامت و رهبری در نگرش سیاسی امام رضا (ع)»، «امام رضا (ع) و دعوت سیاسی به ایران»، «سیاست مدبرانه امام رضا (ع) در برابر سیاست مامون»، «تحلیلی بر عهدنامه ولایتعهدی»، «آثار سیاسی – فرهنگی حضور امام رضا (ع) در ایران»، «مبارزه امام رضا (ع) با انحراف‌های فکری» و «غروب غریبانه و دیدگاه‌ها نسبت به شهادت امام رضا (ع)» فصل‌های ده‌گانه کتاب حاضر هستند.
 
در فصل دوم و در صفحه 71 درباره «همخوانی دین و سیاست در اندیشه عالمان مسلمان» آمده است: «بیشتر دانشمندان اسلامی عقیده دارند که دین با سیاست همگرایی دارد. طرفداران این دیدگاه معتقدند که دین به‌صورت مجموعه قوانین الهی، براساس نیازهای دنیوی و اخروی انسان تشریع شده است و افزون بر زندگی معنوی، در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نیز حضوری جدی دارد. اگر دین نتواند نیازهای دنیا و آخرت انسان‌ها را تامین کند، ناقص است. ابونصر فارابی در کتاب «السیاسة المدنیة» آنگاه که از مدینه فاضله گفت‌و‌گو می‌کند، الگوی حکومت آرمانی را منحصر به سیاستی می‌داند که صبغه مکتبی داشته،  به وسیله انسان‌های الهی ارائه می‌گردد.»
 
نویسنده در ادامه این بحث اشاره کرده که ابن‌سینا از جمله کسانی است که جدایی دین و سیاست را امری ناممکن خوانده است؛ با این توضیح که از نظر ایشان، از یک‌سو نیاز جامعه به قانون امری ضروری و غیرقابل انکار است و از سوی دیگر، این دین است که می‌تواند تنظیم روابط اجتماعی در گستره اقتصاد،‌ سیاست، حقوق و فرهنگ را برعهده بگیرد.
 
محمد غزالی نیز در اشاره به پیوند دین و سیاست با تعبیری همچون: «الملک و الدین توأمان» بر این موضوع تأکید کرده است. خواجه نصیرالدین طوسی از جمله کسانی است که از پیوند دین و سیاست حمایت کرده و به پیروی از فارابی و ابن‌سینا، از دو جهت دین را به سیاست مربوط دانسته است؛ یکی از آن جهت که قانون سیاست و الگوی نظام اجتماعی را دین ارائه می‌دهد و دیگر از این جهت که جامعه و حکومت به وسیله فردی اداره می‌شود که به تأیید الهی از دیگران ممتاز است و امام نامیده می‌شود.
 
در فصل سوم کتاب و در صفحه 107 آن در تشریح «نگرش امام رضا (ع) به سیاست» می خوانیم: «برای دستیابی  به اندیشه‌های سیاسی آن حضرت، از دو شیوه می‌توان بهره گرفت: نخست از طریق واژه‌های مرتبط به امر سیاست که در سخنان آن حضرت آمده است. برخی از این واژه‌ها که خود می‌تواند کلیدهایی در فهم اندیشه سیاسی آن امام عزیز باشد، عبارتند از: رسالت، نوبت، ولایت، امامت، خلافت، حجت، اولوالأمر، منصوب، بیعت، رئیس،‌ملوک، حاکم،‌ سیاست، دولت، حکومت، طاغوت، جور، سلطه اشرار،‌ امت، رعیت، هجرت، شهادت، عدالت، ظلم، مستکبر،‌مستضعف، شورا، امر به معروف و نهی از منکر،‌حریت و آزادی، حقوق اقلیت‌ها و ... . شیوه دوم که می‌توان از این راه به اندیشه‌های سیاسی امام رضا (ع) پی برد، بررسی سخنان آن حضرت است که محتوا و مفاهیم سیاسی دارند.»
 
در ادامه مباحث کتاب در صفحه 203 درباره «سیاست حیلت‌گرانه در دعوت از امام رضا (ع)» آمده است: «مأمون که سخت با مشکلاتی مواجه بود، طرح دعوت از امام رضا (ع) و وارد کردن آن حضرت به دستگاه خلافت را در انداخت تا بتواند دشواری‌های حکومتی را حل کند یا آن‌را به پایین‌ترین حد برساند. مرموز بودن نقشه مأمون از آن‌رو بود که پیشنهاد او از دو حال بیرون نبود؛ یا امام رضا (ع) پیشنهاد مأمون را می‌پذیرفت یا رد می‌کرد. بدیهی بود امام هر طرف را که می‌گرفت، مأمون از آن سوءاستفاده می‌کرد، چراکه در صورت پذیرش خلافت از سوی امام، هم به شخصیت حضرت لطمه وارد می‌شد و به دنیاطلبی متهم می‌گردید و هم در نگاه عموم، حکومت عباسیان مشروعیت و قداست می‌یافت که برای مأمون توفیق بزرگ و هدفی عالی به‌شمار می‌آمد؛ و اما اگر امام به پیشنهاد مأمون تن نمی‌داد و آن‌را رد می‌کرد، باز هم به هدفش می‌رسید، زیرا او در برابر علویان و هواداران امام رضا (ع) می‌توانست بگوید: دیدید که من برای انتقال قدرت و تفویض حکومت به امام رضا (ع) آمادگی خود را اعلام کردم، ولی او چون مرد سیاست نبود و برای ورود به عرصه سیاست و مدیریت کلان جامعه آمادگی نداشت، از پذیرش خلافت سر باز زد و اکنون چاره‌ای ندارم که خود با مشورت با آن حضرت، مدیریت مملکت را برعهده بگیرم.»
 
در نقطه مقابل این بحث در صفحه 240 درباره «سیاست امام رضا (ع) در پذیرش ولایتعهدی» می‌خوانیم: «هرچند مأمون مردی زیرک و سیاست‌مداری کارکشته بود و در تفویض ولایتعهدی به امام رضا (ع) نقشه‌ای حساب‌شده و زیرکانه در سر می‌پروراند، اما باید توجه داشت که در سوی دیگر این صحنه، وجود شخصیتی کم‌نظیر و برخوردار از سیاست الهی همچون امام رضا (ع) قرار داشت که توانست سیاست‌های حیلت‌گرانه مأمون و نقشه‌های شیطانی او را نقش بر آب کند و او را در برابر عمل انجام شده قرار دهد.»
 
نخستین چاپ کتاب «دین و سیاست از منظر امام رضا (ع)» در 415 صفحه با شمارگان 500 نسخه به بهای 16 هزار و 500 تومان از سوی بنیاد پژوهش‌های اسلامی راهی بازار نشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها