دوشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۰
توصیف پزشک آلمانی از اصفهان و دروازه مرگ تا معجزات حیرت‌انگیز امام رضا(ع)

انگلبرت کمپفر، پزشک آلمانی که در دوره شاه سلیمان صفوی به ایران سفر کرد، سفرنامه مهمی از خود به جای گذاشت و اطلاعات جالبی درباره ایران در روزگار صفویان ارائه داد. کمپفر در این سفرنامه هم از زیارت امام رضا (ع) می‌نویسد و هم توصیف زیبایی از اصفهان، پایتخت شاهان صفوی دارد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)- انگلبرت کمپفر پزشک و طبیعی‌دان اهل آلمان بود که به واسطه سفرهایش شهرت جهانی پیدا کرد. روسیه، ایران، هند، آسیای شرقی و ژاپن مهمترین مقاصد این جهانگرد آلمانی بودند. کمپفر سفرنامه‌ای از دیده‌هایش در سفر به ایران به یادگار گذاشته است. او در این سفرنامه اطلاعات باارزشی از وضعیت برخی شهرهای ایران در روزگار صفویان ارائه می‌دهد که در این گزارش مروری بر آن خواهیم داشت.

معجزات حیرت‌انگیز امام رضا (ع)

کمپفر در بخشی از سفرنامه خود به آداب زیارت ایرانیان در مرقد امام رضا (ع) می‌پردازد و می‌نویسد: «زیارت امام هشتم، امام رضا (ع) رایج‌ترین زیارت در ایران است. زیرا قبر امام رضا (ع) در شهر مشهد واقع در خراسان است. اسم این امام دائم ورد زبان بیماران است و آنان گمان دارند که با توسل به او شفا خواهند یافت. از آن هنگام که شاه عباس اول مدفن امام رضا (ع) را از چنگ ازبکان تارتار خارج کرد این مزار در اثر وقوع معجزات مکرر حیرت‌انگیز سخت مشهور شده است. بیشتر این شهرت در اثر اینست که تعدادی از نابینایان شهرت داده‌اند بر اثر زیارت و توسل به امام رضا بار دیگر نور چشمان خود را باز یافته‌اند. مقداری از تعداد کثیر زائران مشهد طالب شفا یافتن هستند و تعداد دیگر می‌خواهند مراتب ستایش و فرودستی خود را به امام ابراز دارند... به علت تنگی مجال از پرداختن دقیق‌تر و مشروح‌تر به اعمال دینی ایرانیان صرف نظر می‌کنم. این اعمال بیشتر شامل تشریفات و شستشوهایی می‌شود که با سلیقه ما تفاوت فاحش دارد. شاه عباس کبیر برای تسهیل و استفاده کار عامه دستور داد شیخ بهاءالدین محمد اصول عقاید دینی را در کتابی به نام «جامع عباسی» گردآورد.»

گشتی در حومه‌های اصفهان؛ از عباس‌آباد تا جلفا

این جهانگرد در توصیف اصفهان و حومه‌های آن می‌نویسد: «از حومه‌های اصفهان که به مقدار زیاد به نشو و توسعه شهر کمک کرده‌اند باید در وهله اول از دو تا نام برد: عباس آباد در مغرب اصفهان که به نام موسس خود موسم گردیده و جلفا در جنوب که اسم جلفای ارمنستان را برخود دارد. شاه‌عباس ساکنان جلفای فعلی را از سواحل ارس کوچ داد و در آنجا مستقر کرد. این هر دو حومه به خاطر وسعت و خیابان‌های بزرگ و دراز خود از بقیه ممتازند. در مورد جلفا این نکته را نیز به گفته خود اضافه می‌کنم که سکنه آن منحصرا مسیحیان ارمنی هستند.

تعداد آنها برحسب تخمین 30هزار نفر است و جمعا دارای 13 کلیسا و بیش از یک‌صد تن روحانی هستند. وزیراعظم به تازگی در مقابل حقی که به آنها برای پرداختن به آداب و مناسک دینی خود داد مالیاتی جدید نیز به میزان 200 تومان هرسال برایشان وضع کرد. در طرف جنوب جلفا روستاهای گبرها یا پارسیان قرار دارد و اینها زرتشتیان قدیم هستند که آتش را می‌پرستند و به طرف خورشید نماز می‌گذارند و مقررات قدیم مربوط به پاکیزگی را هنوز رعایت می‌کنند. عجیب است که اینها دین خود را هرچند که به زرتشت راجع می‌شود منسوب به ابراهیم می‌شمارند. تعداد اینها 600 خانوار است و همه بزرگوارند.»

«دروازه مرگ»؛ حصار نصف جهان

کمپفر با اشاره به حصاری که گرداگرد اصفهان، پایتخت صفویان کشیده شده بود، می‌نویسد: «حصار شهر که گرداگرد شهر قدیم را با پیج و خم‌هایی احاطه کرده امروز به زحمت دیده می‌شود زیرا عمارات جدید آن را از چشم پنهان کرده است. این حصار نیز به همان صورت ساخته شده که خانه‌های مردم، یعنی با خشت خامی که در برابر آفتاب خشک می‌شود. شهر قدیم دارای هشت دروازه است، نهمین دروازه را که به «دروازه مرگ» موسوم است مردم به علت خرافاتی بودن خراب کرده‌اند تا بتوانند جلوی کشتار بیماری طاعون را بگیرند. غیر از اینها من به تعداد زیادی مدخل پی بردنم که آنها را در حصار به ده پا می‌رسد. هرچه بالاتر می‌رود از این قطر کاسته می‌شود تا اینکه به ارتفاعی باور نکردنی ختم می‌گردد. حصار شهر نه کنگره دارد نه جایی برای دفاع و نه تاسیساتی برای جنگ در آن تعبیه شده است؛ فقط گاه‌گاه با بقایای گودال‌ها یا سدی که در اثر مرور خراب شده است مصادف می‌شویم.»

قلعه طبرک؛ زاردخانه صفویان

سکنه اصفهان از بناهای عمومی، قلعه قدیمی را که  در قسمت مشرق شهر قرار گرفته و به عقیده آنها تسخیر نشدنی است و طبرک نام دارد به خصوص مورد ستایش قرار می‌دهند. همانطور که من قبلا یادآور شدم این قلعه اصولا بیشتر به عنوان زرادخانه مورد استفاده قرار می‌گرفته است. از نظر اروپاییان این ساختمانی است عجیب و خشن که صلابت آن در اثر دو دیوار چینه‌ای موازی با یکدیگر است و ارتفاع آن بیننده را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در بالای این هر دو دیوار، دندانه‌هایی تعبیه شده که از آنجا می‌توان دشمن را هدف تیر قرار داد. در زیر این دندانه‌ها یک ردیف سوراخ‌های سه گوش با فواصل زیادتر دیده می‌شود که از آن می‌توان ریگ داغ یا آب جوش بر سر دشمن ریخت و او را مستاصل کرد. برای حفاظت محاصره شدگان از شر نیزه‌های پرتابی زوبین در بالا، روی هر سوراخی پوششی به شکل بینی گذارده‌اند. در همه جا ساختن قلعه بر حسب احتیاجات جنگی محل در جریان است.»

معماری هنرمندان اصفهان

کمپفر که مدت زمانی را در اصفهان سپری کرده در توصیف این شهر می‌نویسد: «اصفهان دارای یک بیمارستان و بیش از یک‌صد مسجد و مدرسه و تعداد بی‌شماری حمام و مسافرخانه است. تمام این تاسیسات عمومی از نظر معماری برجسته، زیبا و هنرمندانه از سایر بناها ممتاز است.  به خصوص این امر درباره بناهایی که در طرفین مقر شاه ساخته شده، میدان شاه و همچنین چهار باغ صادق است؛ در سراسر ایران نمی‌توان به چیزی برخورد که از نظر جمال و خارق‌العاده بودن با اینها برابری بتواند کرد.

شهر دارای میدان‌های بسیاری است که در زمره مشهورترین آنها میدان کهنه واقع در شهر کهنه و میدان نو، بزرگ یا میدان شاه در قسمت جنوب غربی اصفهان را می‌توان ذکر کرد. مشخص میدان کهنه که چهارگوش است و 300 قدم طول و صد قدم عرض دارد، کارگاه‌ها، دکه‌های هنرمندان، جعبه آینه‌ها، قهوه‌خانه‌هاست که آن را احاطه کرده است و از آن گذشته بقایای قصور قدیمی و سه مسجد مشهوری که بلافاصله در نزدیکی آن قرار دارد قابل ذکر است.

از این سه مسجد باید قبل از همه از مسجد جمعه یاد کرد که با گنبد بزرگ و شبستان‌هایی که ستون‌های متعددی دارد، لقب طاق معلق گرفته است. مسجد دوم از کاشی‌هایی به رنگ آبی پاکیزه و دلربا پوشیده شده است چنانکه بیننده می‌پندارد آن را از یک قطعه سنگ ساخته‌اند و لقب «سنگ وصله دار» خود به خوبی نمودار این تاثیری است که در بیننده به جای می‌گذارد. خیال می‌کنند که گور هارون خاخام اعظم یهود در این مسجد است و این بدان دلیل است که در این مسجد نام هارون را بر خود دارد. سوای سه کتیبه موجود در سرپوشیده آن، رقم سنگ قبر این مرد مقدس نیز که مورد احترام مسلمانان و مسیحیان هر دو است قابل ذکر است. به همین دلیل نگهبانی مهربانی که در مدخل بقعه نشسته و از طرف مقامات رسمی به این کار منصوب شده است مرا درست مانند اماکن متبرکه‌ای که مورد احترام مشترک مسیحی و مسلمان است به درون راه داد. سومین مسجد که مقابل آن قرار دارد به نام علی (ع) موسوم است و به خاطر برج‌های بلند آجری خود که بزرگترین برج اصفهان است شهرت یافته است.» 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها