کتاب «نطقها و نامههای علی مطهری در مجلس هشتم و نهم» منعکسکننده بعضی از نطقها، نامهها و مصاحبههای وی است.
افراط مولفان «احمدینژاد، معجزه هزاره سوم»
مطهری در مقدمه کتاب مینویسد: «کتاب حاضر مشتمل بر برخی نطقها و نامهها و مصاحبههای اینجانب در طول نمایندگی دورههای هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی است. نظر به اینکه احساس کردم جهتگیری اکثر آنها مسائل ملی و در ارتباط با اصول و مبانی و آرمانهای انقلاب اسلامی است و انتشار این مطالب میتواند مفید واقع شود، اقدام به چاپ و انتشار آن شد، ضمن اینکه چاپ این نطقها، نامهها و مصاحبهها به ترتیب تاریخ قرار گرفتهاند، این کتاب میتواند سیری در حوادث اجتماعی و سیاسی سالهای 1378 تا 1394 ایران نیز باشد؛ علاوه بر اینکه موجب ثبت برخی وقایع اجتماعی و سیاسی جمهوری اسلامی در تاریخ نیز میشود.»(ص9)
علی مطهری، در برههای از مجلس هشتم به دلیل کثرت اشتباههای محمود احمدینژاد(در آبانماه سال 90) درصدد برآمد تا از وی سوال کند. بر همین مبنا طرح سوال از رئیسجمهور کلید خورد اگرچه این سوال به دلایلی صورت نگرفت اما وی در شرح ماوقع آورده است: «خراب کردن آقای احمدینژاد به وسیله یک سوال، به واسطه خدمات زیادی که ایشان داشته یک تصور جاهلانه است، گرچه این خدمات زیاد همراه با خطاهای زیاد بوده است. مرحوم جلال آلاحمد کتابی دارد به نام «خدمت و خیانت روشنفکران». جسارت نمیکنم و کلمه خیانت را به کار نمیبرم، اما به جاست کتابی با عنوان «خدمتها و خطاهای احمدینژاد» نوشته شود و چه بهتر که این کتاب توسط افرادی نوشته شود که افراط کردند و کتاب «احمدینژاد، معجزه هزاره سوم» را نوشتند.»(ص32)
واکنش مطهری به تعابیر کیهانی
روزنامه کیهان در مطلبی به علی مطهری پرداخت و از حمایت بعضی جوانان اصلاحطلب تعابیر کیهانی کرد. مطهری برای روشن کردن افکار عمومی و پاسخ دادن به برخی برچسبهای کیهان میگوید: «نمیدانم روش «چزاندن» و یا متهم ساختن هر کسی که با کیهان اختلاف دارد چه لذتی برای شما دارد و یا تا کنون جه نتیجهای جز دور کردن افراد از رهبر بزرگوار انقلاب(به دلیل جایگاه شما) داشته که دستبردار نیستید.»(ص53)
نماینده مجلس هشتم در پاسخ به نامه حجتالاسلام پناهیان به این نکته اشاره میکند: «باید هشیار بود وقتی که کسانی به طرزی غیرمعمول جایگاه ولایتفقیه را بالا بردند(جایگاهی که هیچیک از بزرگان و از جمله رهبر انقلاب آن را نمیپذیرند» و بیش از اندازه «ولایت، ولایت» کردند، شاید انگیزههایی از جمله در دو مورد زیر در کار باشد: افرادی هستند که پروندههای رسیدگی نشده دارند و میخواهند در جامعه حالتی روانی به وجود آورند که نام آن یادآور ولایت فقیه باشد و هر نوع مخالفت با آنها نفی رهبری تلقی شود تا بلکه بتواند از این طریق از به جریان افتادن پروندههایشان جلوگیری کنند. دومین گروه کسانی هستند که در شرایط کنونی میخواهند از طریق مبالغه در جایگاه ولایت فقیه، با استفاده از احساسات پاک جوانان انقلابی، پست و مقامی برای خود دست و پا کنند و البته خوشبختانه جناب پناهیان از هیچکدام از این دو گروه نیستند.»(ص70)
در قسمتی از متن استیضاح شیخالاسلامی، وزیرتعاون و کار و رفاه اجتماعی مطهری با چنین جملاتی دلیل انتصاب مرتضوی را زیر سوال میبرد: «در نصب اولیه، قطعنظر از ممنوعیت نصب قاضی معلق به سمت دولتی، صلاحیتهای فردی آقای مرتضوی برای تصدی صندوق تامین اجتماعی و مادر شرکت عظیم وابسته به آن، یعنی شستا، توسط آقای وزیر نادیده گرفته شده است. ایشان فردی را به این مسئولیت منصوب کرده است که تخصص و تجربه مناسب را ندارد و از این رو برخلاف قانون مدیریت خدمات کشوری عمل شده است.»(ص101)
سخره گرفتن قانون در دولت محمود
همچنین در ادامه به متن نطق جلسه استیضاح وزیر کار میرسیم. در سطوری از این نطق، مطهری در اصرار بر استیضاح وزیر مینویسد: «مساله این است که یک قانونگریزی و بلکه قانونستیزی بزرگ و حتی به سخره گرفتن قانون در طول چندین ماه رخ داده است. در اینجا مجلس چه باید بکند؟ آیا میتواند به بهانه تعامل یا پایان عمر دولت سکوت کند و از استیضاح صرفنظر کند؟ آن هم دولتی که در همین ماههای پایانی ظرف مدت کوتاهی دو وزیر را عزل کرده است.»(ص105)
نماینده مجلس هشتم در چند نکته در استیضاح وزیر کار به مطالبی از جلسه دفاع رئیس جمهور از احمدینژاد میپردازد و در بیان رفتار غیرعادی احمدینژاد آورده است: «برخی از این دوستان نادان ولایت میگویند مقصر اصلی استیضاحکنندگان هستند که دست به این اقدام زدند. مانند این است که فردی از خیابان رد شود و راننده متخلفی او را زیر بگیرد و بعد بگوییم اصلا چرا آن فرد از خیابان رد شد تا این اتفاق بیفتد؟! مدعیان سیاه بودن یکشنبه 15 بهمن برای مجلس، همچنین، استناد میکنند به سخن رهبری درباره پرهیز سران قوا از اختلاف. باید گفت این سخن چه ارتباطی با ماجرای آن روز دارد؟ در جلسه استیضاح یک وزیر، رئیسجمهور به جای آنکه از وزیر خود دفاع کند، از برداشتهای متفاوت خود از برخی اصول قانون اساسی سخن میگوید و سپس این استیضاح را بدون دلیل، ناشی از امور پشتپرده معرفی میکند و به عنوان نمونه محتوای یک لوح فشرده را، که قبلا به صورت غیرقانونی ضبط شده، در صحن مجلس برخلاف قانون پخش میکند.»(ص116)
اعلام جرم غیرقانونی علیه نماینده مجلس
رد صلاحیت آیتالله هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری علی مطهری را به واکنش وامیدارد و در مکتوبی خطاب به رهبری مینویسد: «رهبر گرامی، آیتالله خامنهای دامت برکاته/ با اهداء سلام، در خصوص رد صلاحیت آیتالله هاشمیرفسنجانی برای انتخابات ریاستجمهوری توسط شورای نگهبان به عرض میرساند این رد صلاحیت که با دو دلیل ناموجه ناتوانی جسمی و نقش داشتن در فتنه سال 88 انجام شده است آسیب جدی به انتخابات آینده وارد خواهد کرد و حماسه سیاسی موردنظر جنابعالی را محقق نخواهد ساخت. حدس قوی دارم که اگر امامخمینی هم، به فرض حیات، با نام مستعار در انتخابات شرکت میکردند صلاحتیشان رد میشد چون ایشان هم گاهی انتقاداتی داشتند.»(ص125)
سخنان و انتقادهای نماینده مجلس هشتم خطاب به رئیس قوه قضائیه منجر به اعلام جرم علیه وی میشود. مطهری در رد این اعلام جرم با اشاره به وظیفه و اختیارات نماینده مردم ذکر میکند: «نماینده مردم تهران در مجلس اعلام جرم دادستان تهران علیه خود را غیرقانونی دانست. علی مطهری در نوشتاری که درباره اعلام جرم دادستان علیه خود در اختیار ایسنا قرار داده آورده است: «اعلام جرم دادستان علیه من غیرقانونی است. طبق اصول 84 و 86 قانون اساسی نماینده مجلس حق دارد درباره همه مسائل کشور اظهارنظر کند. البته روشن است که این اظهارنظر نباید همراه با توهین و افترا باشد. در نطق من هم توهین یا افترا وجود نداشت، فقط انتقاد به رئیس قوه قضائیه بود که به جای شعار دادن درباره فتنه به حل آن بپردازد. همچنین از ایشان خواستم درباره احکام سختگیرانه زندانیان سیاسی سال 88 پاسخگو باشد و اینکه احکام باید بازبینی شود.»(ص151)
حذف مخالفان تنها چشمانداز مقالهنویس رسالت
روزنامه رسالت در مطلبی به انتقاد از فرزند شهیدمطهری درباره پیگیری موضوع حصر اشاره میکند. وی نیز در پاسخ به تفاوت نقد از نظام و رهبری با دشمنی و چاپلوسی آورده است: «مشکل سرمقالهنویس روزنامه رسالت این است که فکر میکند اگر کسی انتقادی به نظام داشت باید به نحوی حذف شود، به این معنی که یا ساکت بماند یا با حصر خانگی دچار مرگ زودرس تدریجی شود و یا به نحوی به دنیای دیگر رخت بربندد. به عبارت دیگر مردم باید سه دسته باشند، یا متملق و چاپلوس و مجیزگو و یا ساکت و یا منتقدانی که تحتنظر بوده و حق اظهارنظر ندارند و خلاصه همه باید یک حرف بزنند، در غیراین صورت ریزش انقلاب محسوب میشوند. این طرز فکر با بیان رهبر انقلاب که در 14 خرداد 92 به رعایت احترام مخالفان توصیه کردند، سازگار نیست.»(ص172)
مطهری این مکتوب را هم به پاسخ اظهارت سیدحمید روحانی اختصاص داده است. در این مجال تلاش میکند که میان بیان واقعیات جامعه و شاد کردن دل رهبر به ظاهر تفاوت قائل شود: «جناب آقای سیدحمید روحانی، موید این حرف، سخن پایانی جنابعالی در آن جلسه است که برای آنکه اظهار لحیهای کرده باشید جملاتی گفتید که تعفن ناشی از تملق و چاپلوسی شما بسیاری از حضار جلسه را متاذی کرد. خیرخواه مقام رهبری کسانی هستند که واقعیات جامعه را به اطلاع ایشان میرسانند نه کسانی که سهوا و به خیال خود برای شاد کردن دل ایشان، یا عمدا و به طمع دنیا مطالب بیارزش و یا غیرواقعی و احیانا تملقآمیز را مطرح میکنند. نحوه رفتار با امام و پیشوا را که باید در نحوه رفتار شهید آیتالله مطهری با امامخمینی جست وجو کرد.»(ص179)
عاقبت حریمشکن، دروی طوفان است!
نماینده مجلس نهم باز هم درباره مخالفت با نظر رهبر و نوع نگاه امام جمعه مشهد دست به قلم شده و درباره نوع استنباط وی مینویسد: «جناب آقای علمالهدی دامتبرکاته، امام جمعه مشهد/ با اهداء سلام، در سایتهای خبری دیدم مطالبی در ارتباط با سخنان اینجانب در دانشگاه فردوسی مشهد فرمودهاید که لازم است مطالبی را به عرض برسانم. یکی اینکه فرمودهاید: «کسی حق ندارد نظر مخالف خود را در مقابل نظر رهبری قرار دهد»(نقل به مضمون). گذشته از اینکه این سخن با سیره پیغمبر اسلام و علی علیهالسلام سازگار نیست و امیرالمومنین، در بیان حقوق و وظایف متقابل حاکم و رعیت، از ضرورت نصحیت حاکم توسط مردم در علن و خفا گفتهاند(النصیحه فی المشهد و المغیب) با سیره و نظر رهبر همخوانی ندارد.»(ص208)
علی مطهری در سفر به شیراز با مشکلاتی از سوی برخی افراد روبهرو شد که در این سفر برایش وقایع تلخی را رقم زدند و وی از برنامه سخنرانی در دانشگاه شیراز بازماند. وی مانند همیشه با جدیت به پیگیری این مهم پرداخت. در این میان امام جمعه شیراز با الفاظ خویش درباره این حادثه اظهارنظر کرد که واکنش مطهری را در پی داشت: «جناب اقای اسدالله ایمانی، امام جمعه شیراز/ با اهداء سلام، در خطبه نمازجمعه در ارتباط با حادثه تلخ سوءقصد به اینجانب در شیراز، گفتهاید: «اگر کسی حریم ولایت و خبرگان رهبری را شکست آیا باید انتظار داشته باشد که دیگران حریم او را نشکنند؟ اگر باد را کاشتید مگر نه این است که طوفان درو میکنید؟ با این دو جمله از ضاربان اینجانب حمایت و کارهای آنها را تائید کردهاید. خوشحالم که نقش خود را در این حادثه آشکار کردید و طبعا هیات تحقیق وزارت کشور باید به شما به عنوان متهم بپردازد.»(ص263)
کتاب «نطقها و نامههای علی مطهری در مجلس هشتم و نهم» در 226 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به بهای 18 هزارتومان از سوی نشر نی وارد بازار کتاب شد.
نظر شما