اثر داستانی «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» نوشته عطیه عطارزاده در نشر چشمه چاپ شد.
اولین رمانِ عطیه عطارزاده یک کارِ تجربی است. «راهنمای مُردن یا گیاهانِ دارویی» داستانی خاص دارد. رمان روایتی است از یک دختر جوان که چشمانش نمیبینند و درخانهای همراه مادرش در کارِ خشککردن، ترکیب و آمادهسازی گیاهانِ دارویی بای فروش در بازار است. او در تاریکی چشمانش توانسته با استفاده از قوای دیگر به درکِ جذابِ اشیا و ابزاری برسد که با آنها کار میکند. همهچیز برایش در ساختار و وجوهِ گوناگون این گیاهان و البته رابطه با مادرش خلاصه شده، تا این که روزی برای یک مراسمِ خانوادگی از خانه پا بیرون میگذارد و باز که میگردد خیلی چیزها درونش عوض شده است... عطیه عطارزاده با استفاده از موقعیتِ خاصِ شخصیتش و فضای گوتیکی که برای او طراحی کرده، به لایههای پُرآشوبِ ذهنی نزدیک میشود که میل به خشونت و عشق در آن توأمان وجود دارد. این دوگانگی بزرگ و محوری رمان را به سمتی میبرد که برای کمتر مخاطبی پیشبینی شدنی است و میتوان گفت او را با امرِ غریبِ ذهنِ راوی و رابطهاش با امور بیرونی تنها میگذارد. راهنمای مُردن با گیاهان دارویی یک رمانِ متفاوت و قصهگوست. رمانی که در آن تنهایی یک مفهوم برآشوبنده است و رهایی از آن راههای عجیب و گاه خونینی دارد.
پیش از شروع رمان، نقلی از ابنسینا به این شرح آمده است:«مرگ آن است که نَفس، اعضا و جوارح را رها کرد و به حال خود بگذارد. همانطور که یک صنعتگر هنگام استراحت ابزارِ کارِ خود را رها میکند؛ و این حقیقت آن زمان برای شما روشن میشود که نفس و چگونگی وجودش را بشناسی. انسان ترکیبی است از یک نظام تجردی و یک نظام مادی؛ نظام تجردی انسان روح و نظام مادی انسان بدن نامیده میشود. آنگاه که روح متعلق به بدن است و بدن در جهت خواستههای خود از آن بهره میبرد، به آن نفس گفته میشود. پس روح و نفس یک حقیقت واحدند و به دو اعتبارِ متفاوت نامگذاری شدهاند. نظام مادی انسان نیز دارای دو اعتبار است: آن زمان که با نفس در ارتباط است به آن بدن میگویند و هنگامی که این ارتباط قطع شد دیگر به آن بدن گفته نمیشود، بلکه از لفظ جسد استفاده میکنند.»
عطیه عطارزاده سال 1363 به دنیا آمده است. او فارغالتحصیل کارشناسی سینما از دانشگاه هنر، کارشناسی ارشد سینما از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد مستندسازی از دانشگاه بریستول انگلستان است.
پیشتر مجموعه شعر «اسب را در نیمهی دیگرت برمان» و به عنوان برگزیده جایزه شعر خبرنگاران در سال 1395 معرفی شد.
نظر شما