یکشنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۰
زنانی که افسانه مردسالاری را برساخته‌اند

شماره یازدهم و دوازدهم فصلنامه «نقد کتاب تاریخ» از سوی موسسه خانه کتاب منتشر شد. در این شماره کتاب‌های سال 95 مورد ارزیابی منتقدان قرار گرفته است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، فصلنامه «نقد کتاب تاریخ» شماره یازدهم و دوازدهم منتشر شد.حبیب‌اله اسماعیلی، سردبیر فصلنامه در «سرسخن» می‌نویسد: «آمار نشر به طور عام در حوزه‌های مختلف و در حوزه تاریخ به طور خاص گواه دو موضوع است: ابتدا ذائقه فرهنگی و علمی جامعه و دیگر سیاست‌های حمایتی رسمی.»

«نقد و بررسی کتاب ایران در زمانه پادشاهی» یکی از جلسات نقد سرای اهل قلم خانه کتاب است که در این شماره از فصلنامه منعکس شده است در سطوری از این نقد با استناد به سخنان دکتر ابراهیم توفیق می‌خوانیم: «یک نکته دیگر که شما آگاهانه از آن پرهیز کرده‌اید، اما من جای آن را خالی می‌بینم این است که نگاه سفرنامه‌نویسان نسبت به مناطق ایران را تفکیک نکرده‌اید؛ با توجه به ملاحظات لحظه حال که این سوءبرداشت صورت نگیرد که برخورد تبعیض‌آمیزی نسبت به این یا آن منطقه صورت گرفته است. من این را به‌خوبی می‌فهمم، ولی از منظر پژوهش تاریخی، فکر می‌کنم مهم بود که مثلا ببینیم وقتی سفرنامه‌نویسان به ایالت فارس می‌روند از چه نگاهی چه چیزهایی می‌بینند. آیا تفاوتی دارد با وقتی که به خراسان می‌روند یا وقتی که به آذربایجان یا کردستان می‌روند.»(ص8)
 
کتاب «از کاوه تا کسروی» اثر دکتر علیرضا ملایی‌توانی است. عباس جداری‌کریمیان در نقدی بر این کتاب آورده است: «در تاریخ معاصر ایران چه در اواخر دوره قاجار، چه در زمان سلطنت پهلوی و چه پس از آن، هیچ‌گاه باور و اندیشه‌های مذهبی از جریان سیاسی ـ اجتماعی ایران جدا نبوده و سکولاریسم تدر معنای واقعی آن هیچ‌گاه در ایران ظهور نکرده است. از سوی دیگر موارد اشاره شده از سوی نویسنده درخصوص زنان، بیشتر جنبه اجتماعی و عرفی دارد تا مذهبی، و بسیاری از محدودیت‌های زندگی زنان در ایران بیشتر متوجه فرهنگ و تربیت اجتماعی ایرانیان و ضعف‌های آن در این زمینه می‌شود تا باورهای مذهبی آنان.»(ص55)
 
گرفتاری مولف در دام تعمیم‌های ناروا
محمد جلال‌ماخانی نیز کتاب «قزوین در انقلاب مشروطیت» تالیف مهدی نورمحمدی را از صافی نقد گذرانده و در رابطه با برخی نقایص آن با اشاره به تعمیم‌های ناروا می‌نویسد: «در بررسی‌های تاریخی، در هر دوره مورخان و پژوهشگران سعی می‌کنند ضمن کاوش در زمینه تحولات تاریخی، وقایع را با تعمیم‌ها و نظریات تبیین کنند و از چگونگی و چرایی آن واقعه خبر دهند. نورمحمدی نیز بر همین سبیل سعی نموده است، اما گاه در دام تعمیم‌هایِ ناروا گرفتار شده است.

وی در فصل اول، ورود زندانیان سیاسی به قزوین را زمینه‌ساز بیداری مردم قزوین می‌داند. اگرچه این برداشت از گزارش‌ منقول از خاطرات حاج‌سیاح نمی‌تواند غلط باشد، اما صرف یک «خبر واحده» نمی‌تواند مورد استناد قرار بگیرد (ص 25 ـ 28) و یا بار دیگر نورمحمدی صرف یک «خبر واحده» دیگر از خاطرات حاج‌سیاح با روایتی از رؤیای حاج‌سیاح، تصمیمِ میرزارضا کرمانی برای قتل ناصرالدین‌شاه را با شیوه‌ای رمانتیک، طراحی شده در قزوین می‌داند(ص 28 ـ 29)، گویا وی قصد دارد خلأ توجه خود به قزوین را با چنین روایت‌های همدلانه‌ای از این شهر پرکند.»(ص63)
 
دکتر آمنه ابراهیمی کتاب «زنان در گفتمان پزشکی ایران» را از نظر گذرانده و در رابطه با تصاویر ارائه شده از زنان آورده است: «به‌هرحال اثر موردنظر با وجود در نظر گرفتن گفتمان‌های درهم‌تنیده فرهنگی از جمله گفتمان پزشکی، جامع همه نگارش‌های به زن و روشن‌داشت جایگاه او از نظر جنسی نیست. الهگی و تقدس، سرچشمه زندگی و زاینده و زیبا و آبادکننده جهان، مریم و آسیه و فاطمه و رابعه، خدمتکار، محجوب و خویشتندار و خردمند و هوشیار و باوفا، حوا، شفادهنده و جادوگر، فتنه و شیطان، ضعیف و نیازمند مراقبت، مکار و هوسران، ناقص عقل و بی‌وفا، همه تصاویری است از زن که گفتمان‌هایی متعدد و درهم‌پیچیده را در بستر جامعه برساخته‌ است؛ تصاویری که چون رمزگان‌هایی بنیادین در فرهنگ ما جایگاه زن را همچون امری اعتباری، تابع نوسان شرایط و نگرش‌های مختلف می‌کند؛ تصاویری که بی‌تردید در وجه مثبتش از سوی زنان مورد توجه قرار گرفته؛ زنانی که با پذیرش عرصه خصوصی، خود افسانه مردسالاری را برساخته‌اند.»(ص63)
 
تأثیر دانش‌آموختگان مدرسه سعادت در نهضت مدرسه‌سازی
«انقلاب مشروطه از آغاز تا انجام» از بهمن انصاری از جمله آثاری است که فریده درزی در مطلبی با عنوان «مشروطه، سرآغاز بیداری توده‌ها» به آن توجه کرده است. در سطوری از این نقد آمده است: «به‌طورکلی نویسنده در این اثر بیشتر سعی کرده برخی فکت‌های تاریخی را مطرح کند، آن هم به‌صورت مختصر و گذرا. وی بدون آن که تحلیلی در این زمینه ارائه کند، بیشتر به تکرار مکررات پرداخته و در اثر مذکور هیچ‌ اظهارنظر جدیدی مطرح نشده که برای خواننده جذابیت داشته باشد.»(ص135)
 
مرجان مهدوی‌مقدم کتاب «مدرسه سعادت» اثر عبدالکریم مشایخی را مورد نقادی قرار داده است. در قسمتی از این نقادی می‌خوانیم: «در ادامه نویسنده میزان دقیق درآمد مدرسه از راه‌های مختلف را بدون منبع بیان کرده و سپس با تکیه بر اسناد موجود، به تأثیر و نقش دانش‌آموختگان مدرسه سعادت در نهضت مدرسه‌سازی در جنوب ایران پرداخته است. اما با تکیه بر کدام اسناد موجود؟ این اسناد در کجا نگهداری می‌شوند؟ چرا هیچ ارجاعی ذکر نشده است؟

مطلب بعد، رد این روایت است که مدرسه سعادت بوشهر دومین مدرسه ساخته شده در ایران می‌داند. اما کدام صفحات قبل؟ آیا این مطلب مثل سایر قسمت‌های این مقدمه فقط کپی بخش‌های پراکنده از دیگر کتاب‌های نویسنده مقاله نیست؟»(ص141)
 
جهت‌گیری جانبدارانه‌ مولف از روم
کتاب «سازمان پرورش افکار و هنرستان هنرپیشگی» تالیف جلال ستاری با قلم نقادانه خدیجه کارگر اسفندآبادی و آرزو رحیمی هر دو دانشجوی دکترای علوم سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. در سطوری از این نقد آمده است: «تلاش‌های محقق برای گردآوری مطالب قابل ستایش است و در نوع خود کاری بس دشوار و ارزشمند تلقی می‌شود. اما از نظر فصل‌بندی، ویراستاری و سبک نگارش اثر، با نواقصی روبه‌روست که از جذابیت آن می‌کاهد و آن را به‌صورت متنی گردآوری شده برای انتشار درمی‌آورد. در تأیید این نقد:
1ـ نظم و انسجام بین فصول وجود ندارد. برخی بخش‌ها، همانند بخش یک، بیشترین حجم را به خود اختصاص داده است.
2ـ بزرگ‌ترین نقص کتاب، رفرنس‌نویسی است. منابع بیشتر رفرنس‌های درون‌متنی در انتهای کتاب آورده نشده است. در قسمت منابع تنها چند منبع ذکر شده و از کتابی با این محتوای علمی بالا، انتظاری فراتر از این می‌رود.
3ـ بیشتر مطالب فصل دو از روزنامه اطلاعات جمع‌آوری شده است و برای کتابی با این ارزش علمی، رفرنس‌های بهتری انتظار می‌رفت.»(ص155)
 
مسعود آدینه‌وند کتاب «سازمان چاپارخانه ایران در عصر قاجار» از ویلم فلور را برای نقد برگزیده است که در این نقد و نظر با اشاره به برخی اشتباهات روی داده در ترجمه آورده است: «در متن ترجمه این مقاله، علاوه بر وجود اشتباهات نگارشی و ویرایشی، در مواردی اسم برخی از افراد و مأموران خارجی و اصطلاحات خاص اشتباه نگاشته شده‌اند که به چند نمونه از این اشتباهات اشاره می‌شود. مترجمان در صفحه 5 جایی که میرزا عبدالحسن‌خان ایلچی را به‌جای میرزا ابوالحسن‌خان ایلچی نوشته‌اند که به فتحعلی‌شاه قاجار پیشنهاد تأسیس یک نظام پستی منظم را به داده است، شاه به صدراعظم خود یعنی میرزا شفیع مازندرانی دستور بررسی داده است. مترجمین اسم این دومین وزیر دوره قاجار را به‌صورت «میرزا شافی» قید کرده‌اند که این نیز یک اشتباه فاحش بوده و «میرزا شفیع» درست است.»(ص192)
 
دکتر کلثوم غضنفری، استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران و سجاد بهرامیان با بررسی کتاب «در میانه روم:فرات میانه، میان‌رودان و پالمیراتحت نظارت روم» ذکر می‌کنند: «یکی از نخستین نقدهایی که می‌توان به کتاب وارد دانست، مربوط به‌عنوان آن است. مؤلف عنوان را به گونه‌ای انتخاب کرده که از همان ابتدا ذهن خواننده بیشتر متوجه رومی‌ها و قدرت و حضور آنان در مناطق موردنظر می‌شود، در صورتی که امروزه براساس اسناد و شواهد تاریخی موجود می‌دانیم این مناطق به تفاوت و توالی در دست ایرانیان و رومیان بوده است. ظاهرا ترکیب جمعیتی این مناطق هم بدین‌گونه بوده است و شواهد موجود، حکایت از وجود مردمان و نیروهای هر دو طرف در آن دارد. افزون بر این، نویسنده در متن کتاب و در خلال مباحث ارائه‌شده در آن جهت‌گیری جانبدارانه‌ای دارد و مسائل را بیشتر از جانب روم می‌نگرد تا ایران. او هنگامی که در مورد رومی‌ها به بحث می‌پردازد، هم از کنش و هم از واکنش آنان در منطقه سخن می‌گوید، اما وقتی به ایران می‌رسد فقط به واکنش آنان می‌پردازد.»(ص246)

فصلنامه «نقد کتاب تاریخ» (شماره یازدهم و دوازدهم) در 282 صفحه و به قیمت 10 هزار تومان از سوی انتشارات موسسه خانه کتاب به چاپ رسیده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها