دوشنبه ۱۲ تیر ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۰
نویسنده باید با شخصیت‌های داستانش زندگی کند

کتاب‌های «مطلقا تقریبا» ،«کلاف پر گره» و «چیزی درباره جرجی» از جمله آثار ترجمه شده لیزا گراف به فارسی هستند‌ که به قلم فریده خرمی و نیلوفر نیکزاد ترجمه شده‌اند. در ادامه متن گفت‌وگوی اختصاصی ایبنا با لیزا گراف را می‌خوانید.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، لیزا گراف نویسنده آمریکایی مقیم نیویورک است، وی برای اولین‌بار در هشت سالگی به توصیه مادرش نوشتن را آغاز کرد، گرچه آن روزها هرگز فکر نمی‌کرد که روزی نویسنده شود و دوست داشت در رشته پزشکی تحصیل کند. لیزا گراف برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفت و علاقه وصف‌ناپدیر او به نوشتن باعث شد که او حتی در دوران تحصیل در دانشگاه هم به نوشتن ادامه دهد. گراف چهل و دو ساله تاکنون موفق به دریافت جوایز متعددی شده است.
 
کتاب «چیزی درباره جرجی» ماجرای کودکی را شرح می‌دهید که به علت ریز جثه بودن، میان یک‌سری محدودیت‌ها گرفتار شده، آیا برای شرح داستان چنین کودکی تحقیق خاصی انجام دادید؟
بله، علاوه بر مطالعه یک‌سری کتاب، مطالب زیادی را هم به صورت آنلاین مطالعه کردم. به‌طور کلی گشت و گذار در اینترنت یک راه عالی برای یافتن اطلاعاتی است که برای نوشتن داستان به آن‌ها نیاز پیدا می‌کنم اما برای نوشتن این کتاب مجبور شدم یک مجموعه از برنامه‌های تلویزیونی را هم تماشا کنم که در آن‌ها راجع به افراد کوتوله صحبت می‌شد، به‌ویژه تماشای مصاحبه مجری یک برنامه تلویزیونی با  مردی که با این مشکل بزرگ شده بود اطلاعات زیادی در اختیارم گذاشت.

سخت‌ترین قسمت نگاه کردن به دنیا از دید یک کودک چیست؟
به‌نظرم، این قسمت از کار اصلا سخت نیست. به‌عنوان یک نویسنده باید برای مدتی خودم را غرق در زندگی شخصیتی ببینم که دست به خلق آن زده‌ام. بنابراین فقط کافی است تا زمانی از روز را با کودکان سر کنم یا حداقل خاطرها و تجربه‌های کودکی خودم را در ذهن داشته باشم. این دو مورد به من کمک می کنند تا بفهمم شخصیتی که خلقش کرده‌ام، به چه چیزی فکر می کند و می خواهد چه تصمیمی بگیرد.

به‌نظر شما بهترین شخصیت که تا به حال توسط یک نویسنده کودک خلق شده کیست؟
چه سوال زیبایی! واقعا این سوال من را به هیجان آورد. من همیشه طرفدار سفت و سخت « رامونا کوئیمبی» از مجموعه «رامونا» نوشته شده توسط «بورلی کلیری» بوده و هستم. آن چیزهایی که باعث شده من شیفته  این دختر شوم. شور و هیجان همیشگی او خوش قلبی‌اش و دردسرهایی است که درست می‌کند.
 
نظرتان راجع به کشور ایران چیست؟
من تابه‌حال به ایران نیامده‌ام؛ اما باید کشور زیبایی داشته باشید. دوست دارم روزی به ایران سفر کنم و اگر چنین شانسی پیدا کنم هرگز آن را از دست نخواهم داد. وصف کشوری‌که تا به‌حال آن را ندیده‌ام برایم واقعا دشوار است اما می‌دانم ایران کشور زیبایی است و با توجه به شناختی که از ایرانی‌ها دارم، می‌توانم بگویم ایران باید پر از انسان‌های خوب و باهوش باشد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها