امید طبیبزاده، زبانشناس گفت: ابوالحسن نجفی به دلیل اعتباری که نزد اهل قلم داشت نگارش «غلط ننویسیم» را شروع کرد و اثر مورد استقبال قرار گرفت و حال که استاد نجفی دیگر در میان ما نیست وظیفه نهادی مانند فرهنگستان زبان است که این پروژه را پیگیری کند.
امید طبیبزاده در ابتدای این نشست اظهار کرد: استاد نجفی که کتاب «غلط ننویسیم» را در ویراست اول و دوم منتشر کرد، فیشهای زیادی نیز برای ویراست سوم آن تهیه کرده بود که متاسفانه اجل مهلت نداد و وی نتوانست ویراست سوم را منتشر کنند. با همه این تفاسیر باید بگویم که این کتاب، اثری نیست که ما کارش را تمام شده بدانیم و باید مدام بروز شود.
وی ادامه داد: کتابهای مشابه «غلط ننویسیم» در کشورهایی مانند آلمان، انگلستان و فرانسه هم منتشر میشود و دائما در حال بروزرسانی است. ابوالحسن نجفی به دلیل اعتباری که نزد اهل قلم داشت این کار را شروع کرد و اثرش مورد استقبال قرار گرفت و حال که استاد نجفی دیگر در میان ما نیست، وظیفه نهادی مانند فرهنگستان زبان است که این پروژه را پیگیری کند.
این زبانشناس با اشاره به آینده این اثر گفت: باید به این نکته توجه کنیم که اگر مسئولان به ویراست دوم این اثر اکتفا کنند و نخواهند این اثر ادامه پیدا کند، بدون شک بعد از مدتی این کتاب نقض غرض میشود و بجای مفید بودن، مضرر میشود؛ چراکه زبان دائماً در حال تغییر است.
علاءالدين طباطبایی نیز در ادامه نشست درباره این اثر اظهار کرد: کتابهایی مانند «غلط ننویسیم» و کتابی که دکتر طبیبزاده برای این اثر نوشته به پیشرفت زبان بسیار کمک میکند. کتابهایی شبیه به «غلط ننویسیم» در همه زبانهای زنده و پویای دنیا وجود دارد که روش درست نویسی را آموزش میدهد. این دو کتاب در جهت برنامهریزی زبان است که در برخی کشورها به صورت رسمی و در برخی کشورها به صورت غیر رسمی انجام میشود.
وی افزود: کتابت، مساله بسیار مهمی در تمدن بشری است و به بشر این اجازه را داده است تا تجربههای خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل کند.
این زبانشناس در توضیح تفاوت زبان گفتار و زبان نوشتار اظهار کرد: مهمترین مساله در تفاوت اساسی زبان گفتار با نوشتار، محافظهکاری زبان نوشتار است که اتفاقا این محافظهکاری مفید هم است؛ چراکه هدف از کتابت، حفظ رابطه میان نسلهاست. باید توجه داشته باشیم که اگر کتابت نباشد تغییر در زبان زیاد اتفاق میافتد و بعد از مدت کوتاهی شاهد دو زبان کاملا متفاوت خواهیم بود.
وی ادامه داد: اینکه کتابی مانند «غلط ننویسیم» برای زبان باریشهای مانند فارسی نوشته شود، کار عجیبی نیست و مخالفت با این اثر بیشتر جای تعجب دارد. من این کتاب را چندین بار خواندهام. بخشی از این کتاب درباره املاء است که همگی آنرا قبول دارند و اختلاف نظری نیست. مسئله دیگر، درباره برنامهریزی زبان مطرح شده است؛ یعنی ما در جهتی حرکت کنیم که یک زبان معیار شود و عدهای دائما در حال بروزرسانی آن باشند.
طباطبایی در توضیح کاربردهای «غلط ننویسیم» گفت: این کتاب در جهت معیارسازی زبان فارسی قدم میگذارد. بخش دیگری از صحبتهای نجفی در این کتاب درباره علوم زبانی است و به آنها کمک میکند. یعنی به همه کسانی که به نحوی با زبان در ارتباط هستند آگاهی میدهد. من واقعا نظر مثبتی به این کتاب دارم و از مخالفتهای برخی دوستان تعجب میکنم؛ البته بیان این جمله به این معنی نیست که من با همه نظرات این کتاب موافقم.
وی افزود: عدهای معتقدن که نجفی نباید صحبتهای ادبا را مرجع قرار دهد اما باید گفت هیچ زبانی به شکل ذاتی معیار نیست و این کاربران هستند که یک زبان را معیار میکنند. بنابراین کسانی که حیثیت اجتماعی دارند و خوب مینویسند، زبان معیار هستند و میتوان از آنها به عنوان منبع و مرجع استفاده کرد. دستور و بنیان زبان فارسی در 1000 سال گذشته چندان تغییر نکرده است، از این رو، زبان نویسندگان و شاعران گذشته میتوانند معیار زبان ما باشند.
در ادامه این نشست، موسی اسوار نیز درباره فعالیت ابوالحسن نجفی اظهار کرد: استاد نجفی بسیاری از اشکالات را پذیرفته و از آنها فیش برداشته بودند. ما امروز باید این را بپذیریم که بسیاری از عناصر عربی که وارد زبان فارسی شدهاند، دیگر عربی نیستند؛ یعنی شناسنامه فارسی و تغییرات املایی، تلفظی و معنایی پیدا کردهاند و میتوان از آنها به درستی استفاده کرد.
وی ادامه داد: اگر زبان فارسی در طول 1000 سال سر خم نکرده، به این دلیل است که زبان فارسی توانسته عناصر زبان بیگانه را در خود هضم کند و میراثی پربارتر برای خودش به ارمغان بیاورد. استاد نجفی مخالفتی با عناصری که وارد زبان عربی شدهاند نداشتند و اثبات اینکه مردم آن کلمه را بکار میبرند یا نه، مساله وی بود. متاسفانه خیلی از منتقدان ویراست دوم «غلط ننویسیم» را ندیدند تا متوجه شوند که استاد نجفی به چه میزان به نقدها توجه کردهاند و موارد بسیاری را تغییر دادهاند.
این مترجم زبان عربی درباره کتابهای مشابه «غلط ننویسیم» گفت: همانطور که دوستان توضیح دادند کتابهای مشابه زیادی مانند این اثر در سراسر جهان وجود داشته و دارد و چنین اثری مربوط به امروز و دیروز نیست و نخستین نمونه این کتاب در قرن سوم هجری نوشته شده و در قرنهای بعد نیز نمونههایی منتشر شده است.
وی افزود: ارزش کار نجفی این است که به مبانی زبانشناسی توجه داشته و این در کنار توجه به زبان گفتار بوده است. زبان معیار یک تعریف علمی دارد و برای آن ویژگیهای مختلفی تعریف کردهاند. در کتاب «غلط ننویسیم» زبان معیار پیشنهاد داده نشده، بلکه معیارهایی برای اصلاح زبان پیشنهاد شده است. بنابراین باید تفاوتی بین زبان معیار و معیارهای زبان وجود داشته باشد.
اسوار در توضیح تفاوتهای زبان معیار و گفتار اظهار کرد: اگر کمی درباره ادبیات کلاسیک مطالعه کنیم، متوجه میشویم که شاعری مانند سعدی، چندین شعر به زبان شیرازی دارد و این نشان میدهد که در گذشته نیز، زبان گفتار از نوشتار جدا بوده است و شاعران و نویسندگان آثار خود را به زبان نوشتار مینوشتند.
وی ادامه داد: عدهای معتقدند به دلیل اینکه ما امروز میتوانیم شعرهای سعدی و حافظ را متوجه شویم، زبان معیار تغییر نکرده است اما سوالی که اینجا پیش میآید این است که آیا امروز تحصیلکردههای ما میتوانند «تاریخ جهانگشای» یا «کلیله و دمنه»را درست بخوانند؟ این موضوع نشان میدهد که زبان متحول شده است.
این مترجم در ادامه با اشاره به کتاب «غلط ننويسيم؛ از چاپ اول تا ويراست دوم» نوشته اميد طيبزاده گفت: اگر در بیشتر صحبتهایم به کتاب دکتر طبیبزاده نپرداختم تنها به این دلیل است که درباره این کتاب نکتهای نیافتم که خارج از چارچوب علمی، انضباط، روشنی و وضوح باشد تا بتوانم اینجا مطرح و دربارهاش بحث کنم. استاد نجفی درباره دو نفر جمله خاص داشت که یکی از آن دو نفر دکتر طبیبزاده بود.
وی در بخش پایانی صحبتهایش افزود: استاد نجفی بر این باور بود که «متن آثار طبیبزاده پیشاپیش مخاطب حرکت میکند و این نشانه وضوح ذهن مولف است.» واقعا این خصلت را در این کتاب نیز یافتم و باید بگویم که این کتاب به لحاظ نظم علمی و دقت نمونه است. در پایان باید از طبیبزاده و ناشر این اثر برای انتشار این کتاب ارزشمند تشکر کرد.
نظر شما