سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۰
«طوفان‌البکاء»؛ یادگاری ماندگار در گنبد دوار

کتاب «طوفان‌البکاء؛ در مصائب ائمه اطهار بخصوص سید‌الشهدا (ع)» اثر ارزشمند میرزا محمدابراهیم مروزی جوهری و یکی از مشهورترین مقتل‌های با ترکیب نظم و نثر، احوال و ذکر مصیبت‌های وارد بر پیامبر (ص) و خاندان ایشان را در 14 آتشکده بیان می‌کند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) میرزا محمدابراهیم متخلص به «جوهری» فرزند محمدباقر از سلسله بیرام علی خان قاجار مروزی، از شعراء، ادباء و مرثیه‌سرایان قرن سیزدهم هجری است. در اوایل قرن سیزدهم هجری متولد شده و در هرات به تحصیل پرداخته و فنون علم و ادب را در هرات از میرزا عبدالله خان شهاب ترشیزی آموخت.
 
نام‌ هروی در برخی‌ از چاپ‌ها مهم‌ترین‌ اثرش‌ «طوفان‌البکاء» ابراهیم‌ ذکر شده‌ است‌. از تاریخ‌ تولد وی‌ اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌. به‌ گفته خودش‌ در مقدمه «طوفان‌البکاء»، پدرش‌ محمدباقر مروزی‌ بوده‌‌، اما معلوم‌ نیست‌ چرا برخی‌ منابع‌ اصل‌ او را از هرات‌ دانسته‌اند. جوهری‌ در مقدمه «طوفان‌ البکاء» نوشته‌ که‌ به‌ علت‌ ناسازگاری‌ روزگار از موطن‌ خود هجرت‌ کرده‌ است‌. او مدتی‌ به‌ سیاحت‌ پرداخت‌، سپس‌ سال‌ها در قزوین‌ اقامت‌ گزید؛ از این‌رو، بعضی‌ او را قزوینی‌ دانسته‌اند.
 
وی سال‌ها در هرات و خراسان به مدح حکام و شاهزادگان قاجار پرداخت، سرانجام به قزوین آمد و پس از چند سال در اصفهان اقامت گزید. وی از ارادتمندان حاج سیدمحمدباقر حجت‌الاسلام شفتی بوده و در مدح او قصایدی سروده است. هروی در قزوین‌ به‌ درگاه‌ رکن‌الدوله‌ (متوفی‌ ۱۲۸۹)، نواده فتحعلی‌شاه‌ و حاکم‌ صائین‌قلعه‌، پیوست‌ و شش‌ سال‌ در خدمت‌ او بود و ضمن‌ مدح‌ او، به‌ قصیده‌گویی‌ و غزل‌سرایی‌ پرداخت‌ و از او لقب‌ افصح‌الشعرا گرفت‌. وی در اواخر عمر به‌ اصفهان‌ رفت‌ و از یاران‌ نزدیک‌ حجت‌الاسلام‌ سیدمحمد باقر شَفْتی‌، فقیه‌ بزرگ‌ آن‌ روزگار شد و در سال ۱۲۵۳قمری در همان‌جا درگذشت‌ و در گورستان‌ آب‌بخشان‌، از محلات‌ قدیمی‌ اصفهان‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد.
 


دیگر آثار جوهری

علاوه بر کتاب «طوفان البکاء»، کتاب‌های «احسن صور»، «راز و نیاز»، «دیوان قصاید و غزلیات»، «معراج نامه» و کتابی در زمینه امامت از میرزا محمدابراهیم متخلص به «جوهری» به‌جای مانده است.
 
سیر پیدایش «طوفان‌البکاء»

جوهری‌ به‌ تشویق‌ ملا محمد صالح‌ و آقا صالح‌ خانبان‌، از فضلا و اعیان قزوین‌، «طوفان‌البکاء» را درباره مصائب‌ اهل‌ بیت‌ (ع)، در مدت‌ دو سال‌ نوشت‌. وی در پایان‌ «طوفان‌البکاء»، تاریخ خاتمه آن‌‌را ۱۲۵۰ قمری ذکر کرده‌، بنابراین‌ احتمالا آن‌‌را در حدود ۱۲۴۸ قمری آغاز کرده‌ است‌. «طوفان‌البکاء» از معروف‌ترین‌ مقتل‌های‌ فارسی‌ و به‌ نثر و نظمی‌ روان‌ و استوار است‌، اما از بی‌اساس‌ و مأخذ بودن‌ بعضی‌ مطالب‌ آن‌ انتقاد شده‌ است‌. این‌ کتاب‌ سال‌ها مورد توجه‌ ذاکران‌ و مداحان‌ اهل‌بیت‌ (ع) بوده‌ و مشتمل‌‌ بر دیباچه‌ای‌ شامل‌ فهرست‌ مطالب‌ کتاب‌، دوازده‌ آتشکده‌ و یک‌ خاتمه‌ است. به‌جز آتشکده هفتم‌ که‌ موضوع‌ آن‌ «خروج مختار وفادار و احمد سفاح‌ بنی‌عباس‌ و امیرتیمور گورکانی‌» است‌، یازده‌ آتشکده دیگر (هر کدام‌ شامل‌ چند شعله‌) به‌ چهارده‌ معصوم‌ اختصاص‌ دارد که‌ بزرگ‌ترین‌ آن‌ها، آتشکده پنجم‌، در ذکر مصائب‌ امام‌ حسین‌ (ع‌) است‌. خاتمه کتاب،‌ شامل‌ گزارش‌ احوال‌ مصنف‌ در قزوین‌ است‌.
 
«طوفان‌البكاء» در ۱۲۵۰هجری قمری تدوین شده و نخستین‌ بار در ۱۲۵۸ هجری قمری در تهران به چاپ رسید. این کتاب بارها به چاپ رسیده است؛ نسخه‌های خطی بسیاری از این اثر در کتابخانه‌های ایران وجود دارد. «طوفان البکاء» با ۵۸ چاپ مصور، بیشترین چاپ مصور در کتاب‌های دینی را دارد. کتاب «چهل توفان» به بررسی چاپ‌های سنگی آن می‌پردازد.
 


نگاهی به جدیدترین چاپ «طوفان‌البکاء»

انتشارات آسمان نیلگون، کتاب «طوفان‌البکاء» را در 712 صفحه با شمارگان 200 نسخه به بهای 65 هزار تومان در سال 1396 منتشر کرده است.
 
این اثر مشتمل بر 14 آتشکده با عنوان‌های «در احوال حبیب خدا (ص)»، «شرح احوال حضرت فاطمه زهرا (س)، «در کیفیت احوال امیرالمومنین (ع)»، «کیفیت شهادت امام حسن مجتبی (ع)»، «ذکر مصائب شمس‌المشرقین جناب ابی عبدالله‌الحسین (ع)»، «کیفیت احوال کثیر‌الاختلال فخر‌الزاهدین امام زین‌العابدین»، «کیفیت احوال خروج‌کنندگان و یاری‌کنندگان سیدالشهداء (ع)»، «شرح بی‌کسی شهادت امام محمدباقر (ع) و شهادت امام جعفر صادق (ع)»، «شهادت امام موسی کاظم (ع)»، «کیفیت احوال نورین نیرین‌ الشمسین القمرین امام محمدتقی و امام علی‌النقی (ع)»، «کیفیت احوال امام حسن عسکری (ع) و بعضی...» و «برخی احوالات حضرت صاحب (عج)»، در ارتباط با مصائب ائمه اطهار (ع) به‌ویژه سیدالشهداء (ع) و در قالب نثر و نظم تدوین شده است.
 
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «در آن صحرای خون‌آشام، چون بی‌کسی و مظلومی فرزند خیرالانام به انتها رسید و بی‌پردگی ظالمان کوفه و شام، پیراهن صبوری افلاکیان درید، کیوان سیاه پوشید و مشتری خریدار خنجر بهرام گردید. خورشید با رمح خطوط شعاعی پرده دف ناهید درید، عطارد چون درویش آشفته‌حال کشکول هلال را پر از عرق انفعال کرد، عرش بی‌تابانه چون بحر سیماب بر خود لرزید و کرسی چون کشتی شکسته در گرداب افتد بر خویش پیچید، گریه‌کنندگان مصیبت یحیی چشم از جفای قاتل پوشیده و واقعه‌نویسان کرام‌الکاتبین خط نسخ بر سواد دفتر نمرود و شداد کشیدند از تحریر این حکایت بلا نهایت، لوح از خجلت کباب و قلم از شرم آب گردید، در هنگامی که آن امام مبین بعد از شهادت جوانان نازنین، دست از جان شسته، اهل بیت را وداع بازپسین نموده و این ابیات را می‌فرمود:

زین پیش تیغ کین به میان دشت روزگار               چشمی به قتل من نگران داشت روزگار
در بیعت یزید در آورد ابن سعد                           دستی اگر به آب روان داشت روزگار
کردش نشان تیر اگر بهر یاریم                            یک طفل شیرخواره گمان داشت روزگار»   

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها