امیر ارجینی، شاعر و ترانهسرا با اشاره به مشكلات حوزه شعر گفت: فضای بدی در ادبیات حاکم شده است، این شاعر از آن شاعر بد میگوید و ناشران به جای رقابت به دشمنی با هم میپردازند؛ در نتیجه همه این شرایط باعث شده است تا شاعران بیحاشیه راهشان را از جمعهای ادبی به سمت جاده چالوس کج کنند و به تفریح بپردازند تا از ادبیات و حاشیهها دور باشند.
فضای مجازی شخصیت را از ادبیات ما گرفته است
این شاعر و ترانهسرای با اشاره به جایگاه و شخصیت فضای مجازی گفت: در گذشتهای نه چندان دور، نقد و تحلیل در رسانهها جایگاه داشت و همین ویژگیها به شعر و شاعری شخصیت داده بود، اما متاسفانه فضای مجازی شخصیت را از ادبیات ما گرفته است. برای مثال وقتی تیم ملی ما مقابل تیم مالدیو قرار میگیرد و 17 گل به این تیم میزند، از گل سوم و چهارم به بعد دیگر جذابیتی وجود ندارد، اما وقتی در مقابل آرژانتین با نتیجه یک بر صفر میبازیم، مردم به خیابانها میآیند و شادی میکنند و این به دلیل شخصیت و جایگاه دو تیم است.
او ادامه داد: فضای مجازی مانند تیم مالدیو میماند و به قدری کار را راحت کرده است که یک نفر، چندین صفحه میسازد و خودش هم تولیدکننده، هم تبلیغکننده و هم طرفدار است. من با چشم خودم دیدم، اما به روی دوستان نمیآورم که چه اتفاقات غمانگیزی در صفحات مجازی رخ میدهد و چگونه یک شاعر اقدام به خرید فالوور، لایک و کامنت میکند. قسمت جالب کار اینجاست که خود شاعر میداند که لایک و کامنت فیک خریده، اما خودش هم بعد از مدتی گول میخورد و فکر میکند پرطرفدار است و به این دلیل است که میگویم فضای مجازی آسیبهای بسیار زیادی به ادبیات زده است.
شمارگان شعر به یک فاجعه تبدیل شده است
ارجینی شمارگان کتاب را تاسفبار دانست و گفت: شمارگان کتابهای شعر به یک فاجعه تبدیل شده است. در حال حاضر تعداد دانشآموزان یک مدرسه 1000 نفر است و اگر از هر مدرسه 20 نفر کتاب بخوانند، نباید وضعیت شمارگان کتاب به این شکل باشد. واقعا با چه منطقی میتوان گفت که در یک جامعهی 80 میلیونی، کتاب 1000 نسخهای در انبار خاک میخورد. در تمام دنیا وقتی نویسنده یا شاعری یک کار قابل قبول منتشر میکند، بهقدری از آن استقبال میشود که خودش و هفت پشتش از نظر مالی تامین میشوند اما در کشور ما شاعر و نویسنده بعد از انتشار 10 کتاب نیز، تغییری در زندگیاش ایجاد نمیشود.
شاعر مجموعه شعر «یک چمدان دلتنگی» ادامه داد: سیستم کتاب و مجلات ادبی نیاز به یک واکاوی دارد زیرا من معتقدم که هنوز میشود برای ادبیات و کتاب کاری کرد. برای مثال شبکههای ماهوارهای با برنامههای متنوع خود، تلویزیون را منزوی کردند، اما شما مشاهده میکنید که در همین فضا هستند برنامههایی مانند «دورهمی»، «90» و «خندوانه» که توانستهاند گلیم خود از آب بیرون بکشند. بنابراین در فضای فعلی هم میتوان کار موثر انجام داد، اما نیاز به یک اتاق فکر با کیفیت و متنوع است.
این روزها مخاطب نظر نمیدهد، حکم صادر میکند!
این ترانهسرا با اشاره به آزادی بیان در فضای مجازی گفت: فضای مجازی شرایطی فراهم کرده است که این روزها مخاطب نظر نمیدهد، بلکه حکم صادر میکند. برای مثال در گذشته اگر ما درباره موضوعی نظری داشتیم، باید آدرس دفتر مجله را پیدا میکردیم و برای آن نامه مینوشتیم تا نظر خود را اعلام کنیم، اما در حال حاضر مخاطب به راحتی در قسمت کامنتها، نظر میدهد، حکم صادر میکند و سالها فعالیت نویسنده یا شاعر را زیر سوال میبرد. البته این یعنی آزادی بیان و به خودی خود خوب است، اما زمانی مشکلساز میشود که ما فرهنگ استفاده از این آزادی را نداشته باشیم.
شاعر مجموعه شعر «رفیق خوب روزها» ادامه داد: در ادبیات امروز، چاپ کتاب مانند ساخت اکانت اینستاگرام شده است و اگر کسی 2 میلیون پول داشته باشد، میتواند کتاب چاپ کند و شاعر شود. البته فاجعه آنجاست که فردی به مناسبت تولد همسرش، دلنوشتههایش را در قالب کتاب شعر چاپ میکند تا آن را به همسرش هدیه دهد. از طرفی، جالب است که گاهی همین فرد در جامعه به عنوان شاعر معرفی میشود و با انتشار دو دکلمه، اتفاقات خوبی برایش رخ میدهد.
کدام نهاد یا جشنواره به شاعران ما هویت داده است
ارجینی نبود نهادی برای برندسازی در ادبیات را یک ضعف بزرگ دانست و عنوان کرد: در حال حاضر ما جشنواره، مجله و هیچ نهاد معتبری نداریم و تا زمانی که شرایط به این شکل باشد، اتفاق خاصی رخ نمیدهد. برای مثال یک جایزهای مانند نوبل ادبیات به نویسنده و شاعر هویت میدهد و زمانی که یک نویسنده یا شاعر به عنوان برگزیده این جایزه معرفی میشود در تمام دنیا آثارش پرفروش میشود اما در کشور ما کدام جایزه به اهل ادب هویت داده است و باعث شده تا آثار آن شاعر یا نویسنده پرفروش شود.
این ترانهسرا با گلایه از وضعیت کلاسهای آموزش ترانه گفت: من نمیخواهم زیاد درباره شعر و وضعیت آن صحبت کنم؛ چراکه این کار نیاز به تحقیق و بررسی بسیار زیادی دارد؛ اما واقعا کارگاههای ترانهسرایی شرایط مناسبی ندارند و کسانی اقدام به برگزاری کارگاه میکنند که متاسفانه کارهای خودشان سرشار از ایرادات مختلف است.
این روزها همه میخواهند یک نیمای جدید باشند
شاعر کتاب «الفبای دنیا» ادامه داد: متاسفانه اطلاعرسانی درستی در جامعه انجام نشده است و دوستان فکر میکنند که فلان ترانهسرا چون با چهارتا خواننده کار کرده است، میتواند آموزش دهد؛ در صورتی که اینها دو موضوع متفاوت هستند. سوال من این است که وقتی یک نفر پیمانهاش خالی است، چطور میتواند پیمانه فرد دیگری را پر کند. از طرف دیگر وقتی این حوزه را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که سطح ترانههای اجرایی در وضعیت بسیار وحشتناکی قرار دارد و فضای ترانهها به سمت سادهانگاری رفته است. این روزها فضای منم منم زیاد شده و شاید به همین دلیل است که امروز تعداد کارگاههای ترانه از تعداد ترانهسرایان خوب ما بیشتر است. در فضای فعلی همه دوست دارند یک نیمای جدید باشند و کاری جدید انجام دهند اما از تلاشهای نیما غافلاند.
شاعران بیحاشیه راهشان را از جمعهای ادبی به سمت جاده چالوس کج کردهاند
ارجینی فضای این روزهای ادبیات را مسموم دانست و در این باره عنوان کرد: فضای بدی در ادبیات حاکم شده است، این شاعر از آن شاعر بد میگوید ناشران به جای رقابت به دشمنی با هم میپردازند و هر ناشری که سراغ آدم میآید، میگوید که به این شرط از تو کتاب چاپ میکنم که با فلان ناشر کار نکنی و خلاصه همه با هم دشمن شدهاند. در نتیجه همه این شرایط باعث شده است تا شاعران بیحاشیه راهشان را از جمعهای ادبی به سمت جاده چالوس کج کنند و به تفریح بپردازند تا از ادبیات و حاشیهها دور باشند.
عدهای به دلیل همکاری با چهار خواننده به پیشکسوت خود توهین کردند
این ترانهسرا با گلایه به برخی رفتارهای جامعه ترانه گفت: چند وقت پیش اردلان سرفراز از چند خواننده که بدون اجازه اقدام به خواندن آثارش کرده بودند، شکایت کرد. این رخداد، اتفاق خوبی بود و من شاعر باید طرفدار پیشکسوت حوزه خودم باشم. اما عدهای به دلیل آنکه نظر آن چهار خواننده را به خود جلب کنند، گشتند و در خرابههای شعر اردلان سرفراز به دنبال بیتی بودند تا آن را شبیه به بیت فلان شاعر معرفی کنند. مطرح کردن این موضوع از چند شاعر خیلی زشت و بچگانه بود.
ارجینی در بخش پایانی صحبتهایش عنوان کرد: به نظر من اگر این شاعران دوست داشتند تا آن چهار خواننده ناراحت نشود، نظر نمیدادند؛ نه اینکه به تخریب پیشکسوت خود بپردازند، آن هم کسی که در این سن و سال نیز، تلاش کرد تا نکته جدیدی به شاعران آموزش دهد و بگوید که بروید و حقتان را بگیرید.
نظر شما