در نشست «مخطوطات قرآنی کهن و مساله تاریخگذاری آنها» مطرح شد:
قرآنهای کهن بهعنوان اثر هنری و تاریخی نیز اهمیت دارند
آلاء وحیدنیا در نشست «مخطوطات قرآنی کهن و مساله تاریخگذاری آنها» بیان کرد: تاریخ 1400 ساله قرآننویسی، حجم زیادی از قرآنهای خطی در کتابخانهها و موزهها را در اختیار ما گذاشته که هرکدام از این دستنویسها، چه کهن و چه متاخر، بهعنوان یک اثر تاریخی و هنری دارای اهمیت هستند.
این پژوهشگر حوزه علوم قرآنی با اشاره به اینکه شناسایی و مطالعه دستنویسها از بخشهای مهم مطالعات قرآنی در دنیاست، گفت: مخطوطات کهن بهویژه نسخههای بهجا مانده از قرون اولیه، اسناد و مدارک مهمی برای تقویت نظریهپردازی در اختیار محققان قرار میدهد. این نسخهها از حیث تاریخ، تاریخ هنر و باستانشناسی حائز اهمیت هستند. قرآن به مثابه یک متن ادبی که نسخههای خطی متعددی دارد، به همان تعداد نیز قابلیت تصحیح برای آن وجود دارد که تصحیح در اینجا بهمنظور اصلاحکردن اشتباهات یک نسخه نیست، بلکه منظور فراهمکردن نسخهای است که از لحاظ معنی و صورت به نسخه اصلی نزدیک باشد.
وی ادامه داد: تاریخ 1400 ساله قرآننویسی، حجم زیادی از قرآنهای خطی در کتابخانهها و موزهها را در اختیار ما گذاشته و این تنوع میطلبد که آنها را از لحاظ تاریخی و جغرافیایی طبقهبندی کنیم. هرکدام از این دستنویسها چه کهن و چه متاخر بهعنوان یک اثر تاریخی و هنری دارای اهمیت هستند. اما در بین این حجم گسترده از دستنویسها، یک سری مخطوطات منسوب به قرنهای اول تا چهارم هجری است. تعداد این نسخهها فراوان بوده و این موضوع باعث شده که پژوهشگران در میان این مخطوطات به دنبال کهنترین نسخهها باشند. کتابهای بسیاری برای معرفی مخطوطات کهن نوشته شده که از آنجمله میتوان به کتابی از برنارد موریس اشاره کرد.
آلاء وحیدنیا اظهار کرد: این دوره از تاریخ برای ما بسیار مهم است. بسیاری از این نسخهها نیز بهدلیل منسوب بودن به ائمه شیعه (ع) و شخصیتهای بزرگ صدر اسلام ازجمله صحابه مهم هستند. در این بین نسخههای منتسب به امیرالمومنین (ع) بیشترین تعداد را دارد که این نسخهها بیشتر در کشورهای شیعهنشین مانند ایران، عراق و یمن دیده میشود. از جمله اینگونه قرآنها میتوان به قرآنی به تاریخ 77 هجری قمری منسوب به حسن بصری که در کتابخانه ملی مصر نگهداری میشود و همچنین قرآنی منسوب به عثمان در موزه هنرهای ترکی و اسلامی استانبول اشاره کرد. البته بیشتر این مخطوطات، فاقد شناسنامهای هستند که تاریخ دقیق نسخه را به ما معرفی کند و بیشتر نیز بهصورت برگهای پراکنده وجود دارند.
این نویسنده و مترجمه حوزه علوم قرآنی، با اشاره به روشهای شناسایی تاریخ نسخههای خطی کهن، افزود: یکی از روشها، استفاده از «پلیوگرافی» است که مطالعه خط و خطنوشتهها از حیث نگارش بوده و این ابزار هنوز درباره خط عربی به کمال خود نرسیده است. در این زمینه تاکنون کارهای مختلفی از اواخر قرن 18 بیشتر در اروپا صورت گرفته که اکثرا نیز به کارهای کتابخانهای محدود بوده است و از آنجمله میتوان به پژوهشهای کریستین آدلر، نابیا آبوت و فرانسوا دِروش اشاره کرد.
مترجم کتاب «قرآنهای عصر اموی: مقدمهای درباب كهنترين مصاحف»، گفت: کتابهایی درباره سیر پیدایش و تطور خط عربی نوشته شده و با استفاده از نسخههای قرآنی و غیرقرآنی و سنگنوشتهها و هر نوع نوشته دیگر، زیر مجموعه و محدودههای زمانی برای هریک مشخص شده است. فرانسو دِروش، اخیرا در یک دستهبندی جامع، سبکهای مختلف خط عربی را به حجازی، عباسی نخستین و نوین تقسیم کرده است. کار پلیوگرافی سخت و پیچیده بوده و پژوهشگر باید به تمامی پژوهشهای قدیم و جدید، یافتههای باستانشناسی و حتی خط عربی در دورههای مختلف آشنایی داشته باشد. پلیوگرافیست باید همه این موارد را در نظر داشته باشد تا بتواند در نهایت یک تاریخ تقریبی درباره خط ارائه دهد.
وحیدنیا ادامه داد: از دیگر روشها برای تاریخگذاری مخطوطات قرآنی میتوان به ارتوگرافی(رسمالخط، قواعد نگارش و املاء)، کودیکولوژی(مصحف یا نسخهشناسی) و آرتیستوری (تاریخ هنر و مطاله از حیث هنر بکاررفته در آن) اشاره کرد. از جمله نسخههایی که با این روشها مورد بررسی قرار گرفتهاند میتوان از مصحف «شهیدین» در یمن و مصحف «ولید بن ملک» در صنعاء نام برد. هیچکدام از این روشها به تنهایی و بهطور دقیق کارگشا نبوده و به این دلیل تاریخ بیشتر نسخهها در یک بازه زمانی که گاهی به یک قرن نیز میرسد، تخمین زده شده است.
این پژوهشگر علوم قرآنی بیان کرد: از روشهای متأخری که برای شناسایی تاریخ نسخههای کهن مورد استفاده قرار میگیرد، آزمایش رادیو کربن 14 بوده که به روشهای سنتی افزوده شده است. ویلارد لیبای، با انتشار مقالهای درباره این روش، جایزه نوبل را بهخود اختصاص داد. در این روش کمترین آسیب به نسخههای خطی وارد میشود و میتوان با برداشتن لایهای بسیار کوچک حتی از عطف یک اثر، تاریخ آن را بررسی کرد. اما کار آنطور که بهنظر میرسد، ساده نیست و همواره در آزمایشگاه با خطاهای سیستماتیک و تصادفی مواجه هستیم. در هر اندازهگیری یک حاشیه تردید وجود دارد و نتیجه آزمایش نیز یک احتمال است.
این نویسنده و پژوهشگر افزود: از جمله نسخههای مشهوری که به روش کربن 14 مورد بررسی قرار گرفته میتوان به «قرآن بیرمنگام» اشاره کرد که در کتابخانه دانشگاه بیرمنگام نگهداری میشود. پس از انجام این روش، تاریخ این نسخه 568 تا 645 میلادی یعنی از سال 54 قبل از هجرت تخمین زده شده است. گفته شده که ممکن است این قرآن قدیمیترین نسخه قرآن باشد. دیگر نسخه کهنی که با روش کربن 14 تاریخگذاری شده، مصحف «صنعاء» بوده که در بین قرآنهای خط حجازی یک ویژگی منحصر بهفرد دارد و آن ویژگی این است که این اثر پالیمپسست بوده، یعنی برگه یا برگههایی از مصحف پاک شده و دوباره روی آن نوشته شده است. این نسخه در سال 1985 با چاپ کتاب «مصاحف صنعاء» معرفی شد. نسخه دیگری از پالیمپسستها «مینگانالوئیس» بوده که پالیمپسست سهلایهای است که لایه سوم زیرین آن قرآنی کهن و به احتمالی پیشعثمانی است. 80 برگ از این قرآن در جاهای مختلف نگهداری میشود.
وحیدنیا گفت: بهنام صادقی از دانشگاه استنفورد آمریکا در مقالهای درباره متن زیرین این مصحف نظریهای ارائه کرده به این مضمون که این مصحف گزارشهای مسلمانان را درباره مصاحف صحابه تایید میکند و متن زیرین مصحف یک متن پیشعثمانی است. از جمله اختلافات این مصحف با قرآنهای امروزی میتوان به ترتیب برخی سورهها، ترتیب قرارگرفتن برخی آیات، از جاافتادن برخی آیات و اختلافاتی در متن و ضمائم اشاره کرد. در نتیجه آزمایشهایی که برای تعیین قدمت مصحف صنعاء صورت گرفت، آزمایشگاه آریزونا تاریخ آن را 47 پیش از هجرت تا 50 هجری و آزمایشگاه آکسفورد تاریخ آن را 59 پیش از هجرت تا 35 هجری تخمین زده است. سه برگه دیگر از این قرآن نیز در آزمایشگاه لیون فرانسه با روش کربن 14 تاریخگذاری شد.
نظر شما