محمدعلی موحد در بنیاد شهریار تبریز مطرح کرد:
نسخههای مثنوی معنوی در زمان حیات مولانا تصحیح، تذهیب و تنقیح شدند
محمدعلی موحد در مراسم رونمایی کتاب مثنوی مولوی گفت: زمانی که مولانا در حیات بوده در حضور حسام الدین چلبی مثنوی معنوی را تصحیح، تذهیب و تنقیح میکردند. اینگونه نبوده که مولانا شعری بگوید و برود. بنابراین در این کتاب مولانا نهایت دقت را داشته و وسواس به خرج داده است.
در این مراسم ابتدا توفیق سبحانی درباره این که از این پس این تصحیح مثنوی اساس کار محققان خواهد بود و بهترین جایگزین تصحیح نیکلسون خواهد بود سخن گفت و نمونههایی از دقت استاد موحد را در تصحیح مثنوی ذکر کرد.
سپس علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی و امور بینالملل شهر کتاب در باره اهمیت کار دکتر موحد سخن گفت. سخنران بعدی باقر صدرینیا بود که به معرفی آثار مختلف دکتر موحد بویژه درباره شمس و مولانا پرداخت. مشتاق مهر نیز بتفصیل به معرفی نسخههای مورد استفاده موحد در تصحیح مثنوی پرداخت و نیز از اهمیت تقسیم بندی مطالب مثنوی در این چاپ سخن گفت.
در پایان این مراسم موحد با اشاره به اقبال از این مراسم گفت: من استقبال از این مراسم را به نوعی پیر نوازی از خودم میدانم؛ انسان در دو مرحله از زندگی خودش جلب توجه میکند. یکی در کودکی و دیگری وقتی است که انسان پیر میشود.
وی ابیاتی را از مثنوی معنوی که حسب حال خودش بود، قرائت کرد:
« عارفی پرسید از آن پیر کشیش
که توی خواجه مسنتر یا که ریش
گفت نه من پیش ازو زاییدهام
بی ز ریشی بس جهان را دیدهام
گفت ریشت شد سپید از حال گشت
خوی زشت تو نگردیدست وشت
او پس از تو زاد و از تو بگذرید
تو چنین خشکی ز سودای ثرید
تو بر آن رنگی که اول زادهای
یک قدم زان پیشتر ننهادهای»
موحد با بیان اینکه ما مدیون آنهایی هستیم که به مولانا علاقه دارند و درباره آن پژوهش میکنند افزود:
من اهل تعارف نیستم. مولانا پژوهان خدمت زیادی به ما میکنند و خوشحالم که اینها منسوب به آذربایجان هستند.
وی با اشاره به خدمات علی اصغر محمدخانی عنوان کرد: او اندازه چند دانشگاه کار میکند و جلسات شهر کتاب را درباره بزرگان علم و معرفت را برگزار کرده است. شما به دوره دکترا میروید تا افتخار شاگردی یکی از بزرگان ادبیات را داشته باشید اما همه این افراد در شهر کتاب میآیند و صحبت میکنند.
موحد درباره صدرنیا نیز اظهار کرد: او از اساتید ماست. دانشگاه تبریز بزرگان زیادی در این حوزه داشته است. البته آب این چشمه کم شده است اما امیدوارم هنوز هم آب این چشمه بجوشد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه ما به بزرگان دسترسی نداریم گفت: به طور مثال به افرادی چون سعدی، نظامی، حافظ و ... دسترسی نداریم و نمیدانیم مادر و پدر سعدی کیست و دقیقا چگونه زندگی میکرده است. شما میدانید مهمترین نسخهای که ما از شاهنامه داریم مربوط به 200 سال بعد از فردوسی است. ما بعد از 200 سال خبر از بایزید داریم. اما درباره مولانا این گونه نیست میدانیم خانواده او چه کسانی هستند و خودش چه می کرده است.
این مولانا پژوه ادامه داد: نسخههایی که مرحوم فروزانفر از دیوان مولانا گردآوری کرده محدود به 100 سال بعد از مولانا است. یعنی دیوان کبیری که ما از فروزانفر در دست داریم در آن منابعی که از مولانا 100 سال پس از آن موجود بوده، مرجع قرار گرفته است.
به گفته مولف «ابن بطوطه»، مرحوم نیکلسون درباره منابع موجود مولانا میگوید که باید نسخههای بعد از قرن هشتم را کنار بگذاریم. ما چه کار کردیم؟ او خودش را به نسخههای قرن هشتم محدود کرده بود اما ما همان نسخهها را کنار گذاشتیم و دایره و حصار را تنگتر کردیم. ما گفتیم منابع 15 سال بعد از مولانا را کنار میگذاریم چون در اطراف مولانا کسانی مانند فرزندان او بودند. حسام الدین چلبی کسی که صاحب مثنوی بود در 676 وفات کرده است. بنابراین نسخههایی که ما روی آن کار کردیم زیر نظر خود حسام الدین بود که قرار گذاشت در خانقاهها بعد از قرآن مثنوی خوانده شود و در واقع همانطور که گفتم مثنوی برای او گفته شده است. این فرد زنده بوده و در حال حیاتش خلیفه مولانا بوده است. البته بعد از مرگ مولانا هم او خلیفه مولانا بوده است.
موحد تاکید کرد: ما نسخههای زیر نظر این فرد را بررسی کردیم. از سوی دیگر اشاره شده که نیکلسون برخی از این نسخهها را دیده و برخی را هم کنار گذاشته است. او نسخه 687 را دیده است اما نسخه او ناقص بوده و به همین دلیل آن را کنار گذاشته در حالی که این نسخه بسیار با ارزشی است.
مولف «مقالات شمس تبریزی» افزود: آن نسخه که به خط سلطان ولد است را نیکلسون ندیده است. اما ما نسخههایی که نیکلسون دیده و آنهایی را نادیده گرفته است را بررسی کردیم. البته اهل فن باید این نسخه را ببینند و آن را بررسی کنند. رونمایی این کتاب مرهون تلاشهای افراد زیادی است. من دوست داشتم اسم فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی روی کتاب باشد اما با توجه به کیفیت کارهای هرمس دوست داشتم این ناشر کتاب را چاپ کند. فکر میکنم کار خوبی انجام شده است با اینکه من آدم سختگیری هستم. اول کتابی که از من چاپ شده است توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب زیر نظر تقی زاده بود و در سری اول کتابهایی که آنجا چاپ شد قرار داشت، کتابهای من را علیرضا خوارزمی که یکی از بازذوقترین ناشران است چاپ کرد. پس از آن هم مرحوم زهرایی صاحب نشر کارنامه برخی دیگر از آثار من را منتشر کرده است. به همین دلیل من بدآموز و لوس شدم و هر ناشری را قبول ندارم. خوشبختانه حق این کتاب ادا شده است.
موحد گفت: من زمانی فکر می کردم باید کتابی با عنوان متشابهات مثنوی معنوی نوشت. مثنوی ابعاد بسیار دارد که میشود آن را بررسی کرد. ما نباید راه را ببندیم و بگوییم فقط قرائت ما درست است و لا غیر. ما علاقهمندیم که خوانشها و قرائتهای مختلف از مثنوی و معنوی ارائه شود. من تلاش کردم قرائتهای مختف مثنوی را در پاورقی این کتاب ارائه کنم. کسانی که میخواهند مثنوی را بخوانند نزدیکترین متن به نسخه اصلی و آنچه که لب و دهان مولانا بیرون آمده را میبینند.
وی ادامه داد: قرائتهایی که اکنون موجود است خوانشهایی نیست که به مثنوی تحمیل شده باشد. اینها قرائتهایی است که به نسخههای 15 سال اول یعنی نسخههای 677 یا نسخه 687 بسیار نزدیک است.
مترجم «به گود گیتا» در پایان گفت: زمانی که مولانا در حیات بوده در حضور حسام الدین چلبی مثنوی معنوی را تصحیح، تذهیب و تنقیح میکردند. اینگونه نبوده که مولانا شعری بگوید و برود. این شعری است که اصل، اصل دین است. میگوید بعد از ما مثنوی شیخی کند. بنابراین در این کتاب مولانا نهایت دقت را داشته و وسواس به خرج داده است. مولانا روی برخی نسخهها علامت صحت گذاشته و برخی را هم نه یعنی آن را رد نکرده است.
نظرات