سه‌شنبه ۷ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۰
فساد رابطه معنادار بسیار منفی با رشد اقتصادی یک کشور دارد

داریوش مهاجر با اشاره به اینکه فساد رابطه معنادار بسیار منفی با رشد اقتصادی یک کشور دارد، گفت: فساد مقوله پیچیده‌ای است که از ادوار دور در جوامع مختلف وجود داشته و امروز نیز همچنان وجود دارد. شکل‌گیری فساد در جامعه تحت تاثیر عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است و زمانی که فساد شکل گرفت به ارکان جامعه و بخش‌های مختلف آن آسیب می‌زند

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، داریوش مهاجر، دکترای علوم سیاسی است و پیش از این تجربه تالیف آثاری چون «جمعیت‌شناسی سیاسی»، «نوروز در چهارسوی گیتی»، «ایرانیان در آفریقا»، «اخلاق اقتصادی ایرانیان» و «تحلیلی بر نبرد قادسیه» را داشته است. مهاجر به تازگی با کتاب «معمای فساد؛ راهکارهای مقابله با زنجیره‌ی قدیمی» به بازار کتاب آمده است. به همین مناسبت با وی گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

در کتاب «معمای فساد» چه ابعادی را مورد توجه قرار داده‌اید؟
فساد مقوله پیچیده‌ای است که از ادوار دور در جوامع مختلف وجود داشته و امروز نیز همچنان وجود دارد. اگر جوامع امروز در رتبه‌بندی سازمان شفافیت بین‌المللی در رده‌های یک تا سه قرار دارند. این به معنای پاکی مطلق آن جوامع نیست بلکه بدان معناست که در مقایسه با دیگر جامعه‌ها از فساد کمتری برخوردارند. فساد ابعاد مختلفی دارد و می‌توان گفت که در مطالعات انجام شده این پدیده بحث برانگیز و پیچیده را که در طول تاریخ گاه باعث فروپاشی برخی تمدن‌ها و حکومت‌ها شده است معمولا یک یا دو بعد (کمتر یا بیشتر) آن مورد بررسی قرار گرفته در حالی که در این کتاب ابعاد مختلف آن را مورد توجه قرار داده‌ام. پس از ارایه تعاریف مربوط به فساد و نگاهی به فساد در طول تاریخ از جمله در ایران به حوزه‌ها و دلایل، آثار و نظایر آن پرداخته‌ام.

درباره فساد و رشوه در طول تاریخ بگویید؟
رشوه یکی از قدیمی‌ترین و گسترده‌ترین آسیب‌های اجتماعی و از انواع فساد است. در واقع رشوه در طول تاریخ تمدن بشری وجود داشته و به روش‌های مختلف جلوه‌گر شده است. فساد در مفهوم کلی خود در دوران بابلیان و حداقل از عهد هامورایی در 1200 سال پیش از میلاد مسیح معمول بوده است. در یونان باستان کار رشوه‌دهی و رشوه‌گیری به جایی رسیده بود که در رای‌گیری‌ها هم رشوه حرف آخر را می‌زد. در روم باستان هم وضع به همین شکل بود. «امیانس» مورخ معروف رومی در قرن چهاردهم می‌نویسد: قضات حتی بابت خمیازه‌ای که می‌کشند، حقی مطالبه می‌کنند و اگر متهم پول خوبی بدهد، حتی مادرکشی هم قابل اغماض است. فساد آن اندازه در دوره سلطه کلیسا در قرون وسطی گسترده شده بود که فروش آمرزش‌نامه و کفاره گرفتن چون معامله‌ای پردرآمد برای کلیسا بود. حتی در سال 1447 کلیسا اعلام کرد که برای مردگان می‌توان بخش گناه به‌دست آورد.

ابن خلدون به فساد اداری توجه داشته و علت اصلی آن را علاقه شدید طبقات حاکم به زندگی تجملاتی عنوان می‌کند. به ظر وی هزینه بالای تجمل‌گرایی، طبقات حاکم را وادار می‌کرد که به روش‌های فساد اداری متوسل شوند. «ویل دورانت» در کتاب «تاریخ تمدن» خود به اشکال و شیوه‌های آن در روزگار باستان اشاره دارد. وی می‌نویسد: در گذشته‌های دور که فرمانروایان برای اتخاذ تصمیمات مهم دست به دامان کاهنان می‌شدند تا با مشاده پرواز پرندگان یا بررسی احشای حیوانات قربانی شده قصد و اراده خدایان را از طریق آنها مشاهده کنند و به اطلاع ایشان برسانند، کاهنان از افرادی که قوانین بر له یا علیه آنان بوده، رشوه می‌گرفتند تا نظرات خود را با سفارش‌های آن‌ها هماهنگ کنند.         
 


در این کتاب چه حوزه‌هایی را درباره فساد بررسی کرده‌اید؟

فساد حوزه‌های متفاوتی را در برمی‌گیرد از فساد سیاسی و اقتصادی تا فساد اداری و اجتماعی و نظایر آن که جمله این موارد در کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. از تقلب در انتخابات تا سوءاستفاده مالی از قدرت. در تعریفی می‌توان فساد را سوءاستفاده از قدرت سیاسی برای اهداف شخصی و نامشروع خواند. اصولا سیاست و قدرت و به تبع آن فساد سیاسی و قدرت روابط دیرینه دارند. یعنی اگر قدرت وجود نداشته باشد از فساد هم خبری نخواهد بود. اصولا می‌توان گفت که قدرت تمایل به فساد دارد. قدرت مطلق فساد کامل و مطلق در بردارد. قدرت به نوعی داشتن حق انتخاب‌ها و وسایل گوناگون برای تحمیل خواست‌های صاحب قدرت بر دیگران است. یادمان نرود که براساس گزارش سازمان شفافیت بین‌المللی کم فسادترین کشورهای جهان جزو کشورهای دارای دموکراسی هستند. به عبارت بهتر دموکراسی و حکومت مردم‌سالاری شرط لازم برای مقابله‌ بهتر با فساد است. در زمینه فساد سیاسی مسایل مختلفی در کتاب مورد بررسی قرار گرفته که از جمله آنها زمینه‌ها و اشکال آن است. مواردی چون قدرت و شبکه فساد است. مواردی چون قدرت و شبکه فساد و قومیت، فساد و جنسیت، تخصیص عمومی منابع و وضع مقررات، میزان مشارکت، حمایتگرایی، نظارت و ...
 
در بررسی‌های خود برای پژوهش این کتاب میزان فساد در کدام حوزه بیشتر بوده است؟
بیشترین میزان فساد مشهود و اثرگذاری را شاید در حوزه اقتصادی می‌شود رصد کرد. به‌طوری که می‌توان یادآور شد که فساد رابطه معنادار بسیار منفی با رشد اقتصادی یک کشور دارد (یعنی در کشورهای در حال توسعه فساد بیشتر از کشورهای توسعه یافته جریان دارد). همچنین در مطالعه‌ای که راجع به سرمایه‌گذاری و ریسک وام برای 52 کشور انجام گرفته است نشان می‌دهد که فساد تاثیری منفی در پیشرفت و ارتقای درآمد سرانه دارد. همچنین فساد به مثابه یک مانع مهم برسر راه رشد اقتصادی عمل می‌کند. مثلاً در محیطی که فساد اداری وجود دارد، رانت‌خواری نسبت به کار تولیدی سودآورتر است.
در عین حال زمانی که کارآفرین (اعم از صنعتگر و یا بازرگان) و اهل کسب و کار رشوه پرداختی‌اش را به‌عنوان مالیات و هزینه‌های کارش تلقی کرد، به‌طور خود ناآگاه و حتی آگاهانه آن را بر روی قیمت محصول و کالا و خدمات می‌کشد و در نتیجه قیمت‌ها افزایش یافته و باعث فشار بر طبقات و اقشار آسیب‌پذیر جامعه خواهد شد. فساد همچنین باعث تضعیف سرمایه‌گذاری، کاهش درآمدهای مالیاتی، محدود شدن رشد اقتصادی و افت کیفیت زیرساخت‌ها و خدمات عمومی می‌شود و موارد متعدد دیگر. فساد در حوزه اجتماع نیز آثار مخرب دارد. فساد نه تنها پایه‌های اخلاقی را در جامعه هدف می‌گیرد و آن را از درون می‌پوساند بلکه به اغلب ارکان اجتماع خلل و آسیب وارد می‌کند.
 
شکل‌گیری فساد در جامعه تحت تاثیر چه عواملی صورت می‌گیرد؟
شکل‌گیری فساد در جامعه تحت تاثیر عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است و زمانی که فساد شکل گرفت به ارکان جامعه و بخش‌های مختلف آن آسیب می‌زند. چنانکه در بررسی‌هایم به این نتیجه رسیدم که در کشورهای کاتولیک و مسلمان فساد بیشتر است؛ رابطه معنادار و البته منفی بین درصد پروتستان‌های یک کشور و فساد وجود دارد. یعنی هرچه درصد پروتستان‌ها در کشورهای مسیحی‌نشین بیشتر باشد، فساد در آن کمتر است. ضمناً فساد، نظام اخلاقی هرجامعه‌ای را نابود می‌کند. در کنار موارد اشاره شده باید یادآور شد که کثرت قوانین، زمینه فساد را فراهم می‌آورد؛ همچنین فساد خود مانع اجرای درست قوانین مختلف می‌شود؛ فساد تعارض طبقاتی را بیشتر می‌کند؛ در عین حال تعارض طبقاتی و تخریب حقوق فرودستان، فساد به‌همراه دارد.

فساد گسترده به بی‌اعتمادی در جامعه دامن می‌زند. فساد گاه آن اندازه تعمیق یافته که آثارش حتی سلامت جسمی مردم را نیز به خطر می‌افکند. تداوم گسترش فساد موجب تعمیق آن شده و سپس باعث نهادینه شدن آن در فرهنگ جامعه شده و قبح فساد فرو می‌ریزد. همین امر خود به‌عنوان عوامل محرکه برای گسترش بیشتر فساد عمل می‌کند. فساد اداری به‌عنوان نوعی از فساد رفتاری است که به دلیل جاه‌طلبی‌های شخصی، معرف انحراف از شیوه عادی انجام وظیفه باشد و به صورت تخلف از قوانین و مقررات و انجام دادن اعمالی از قبیل ارتشا، پارتی‌بازی و اختلاس تجلی می‌کند. تعاریف دیگری از فساد اداری مطرح گردیده از جمله تئوبالد، فساد اداری را استفاده غیرقانونی از اختیارات اداری و دولتی برای نفع شخصی می‌داند.
 
 
 انواع فساد ادرای را در کتاب چگونه طبقه‌بندی کردید؟
در کتاب به انواع فساد اداری پرداخته‌ام که عبارتند از فساد اداری سیاه، فساد اداری خاکستری و فساد اداری سفید. کاری که از نظر توده‌ها و نخبگان سیاسی منفور است و عامل آن باید تنبیه شود مواردی مانند زیرمیزی گرفتن در اعمال جراحی و اقدامات پزشکی که به طور کلی جامع را تحریک می‌کند در دسته فساد اداری سیاه جای می‌گیرد.
 
فساد اداری خاکستری کاری است که از نظر نخبگان منفور است اما توده‌های مردم به آن بی اعنا هستند مثلا کوتاهی کارمندان در اجرای قوانینی که در بین مردم از محبوبیت چندانی برخوردار نیستند و بجز نخبگان سیاسی، بر مفید بودن آن‌ها باوری نیست. کاری که ظاهرا خلاف قوانین است اما اکثر اعضای جامعه اعم از نخبگان سیاسی و اکثر مردم عادی آن را چندان مضر و زیانبار نمی‌دانند که خواستار تنبیه عامل آن باشند در دسته فصاد اداری سفید جای می‌گیرد، مانند چشم‌پوشی از موارد نقض مقررات که در اثر تغییرات اجتماعی و فرهنگی ضرورت خود را از دست داده‌اند.

 درباره چرایی فساد بگویید؟
درباره چرایی فساد، مطالعات گوناگونی انجام شده است. در تحقیقات جدید 9 دلیل ممکن برجسته شده‌اند. این دلایل عبارتند از اندازه بخش عمومیف کیفیت، مقررات، درجه رقابت‌پذیری اقتصادی، ساختار حکومت، میزان عدم تمرکز، تاثیر فرهنگ، ارزش‌ها، جنیست، نابرابری از جمله در درآمد و نقش ویژگی‌ها و خصوصیات ثابت چون جغرافیا و تاریخ.
 
چگونه می‌توان با فساد مقابله کرد؟
فساد در واقع چون یک بیماری واگیردار می‌تواند کم یا زیاد به عرصه‌های گوناگون از سیاست تا اقتصاد و فرهنگ و... ورود کند. ضمن آنکه این بیماری همانند هر بیماری واگیردار دیگر، امکان سرایت و در نتیجه گسترش دارد. در عین حال گسترش این بیماری در شرایطی که برایش راه‌حلی پیش‌بینی نشود و با آن مبارزه نشود، تعمیق شده و نهادینه می‌شود و نسل به نسل نیز علاوه بر سرایت همزمان، از نسلی به نسل دیگر نیز منتقل می‌شود. مقابله با فساد زمانبر بوده و چند بعدی است. در عین حال مقابله با فساد همانند هر بیماری واگیردار سخت است و قظعی و صد در صد نیست. همان‌گونه که اگر به جامعه بیماری آنفلونزار وارد شود و اکثریت نیز خود را واکسینه کرده باشند باز هم مواردی آلودگی به ویروس آنفلونزار یافت خواهد شد و چنین وضعیتی درباره فساد نیز مصداق دارد.
 
از آنجا که در برخی جوامع فساد جایگاهی فرهنگی می‌یابد. مبارزه با آن بسیار دشوارتر از جوامع دیگر خواهد بود و در نتیجه در کنار مبارزات قانونی، تنبیهی و نظایر آن، کار فرهنگی به عنوان یک ضرورت محتوم مطرح است. ضرورتی که بی‌توجهی به آن تقریبا درمان و روند آن را مختل و حتی متوقف می‌کند. مقابله با فساد قاطع و صددصدری نخواهد بود ولی اقدامات معنادار و موثر می‌تواند فساد را به نحو قابل قبولی محدود کند به‌گونه‌ای که کشور و ملت را از آسیب‌های ناشی از آن مصون دارد. در مقابله با فساد، دانشمندان و نظریه‌پردازان و سازمان‌های مختلف جهانی و ملی، راهکارهای متفاوتی ارایه داده‌اند اما در مجموع می‌توان گفت که دو نوع شیوه مقابله و کنترل فساد وجود دارد، کنترل‌های درونی و کنترل‌های بیرونی.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها