نظرسنجیهایی که از کاربران کتابخانهها شده نشان میدهد که آنها دلبستگی عاطفی به این مکانها دارند و به عبارتی عاشق کتابخانه هستند. اما دلیل این عشق چیست و مردم در کتابخانهها چه مییابند؟
نظرسنجیهایی که از کاربران شده نشان میدهد که آنها دلبستگی عاطفی به این مکانها دارند و به عبارتی عاشق این کتابخانهها هستند. کتابخانه جایی است که مردم، ازجمله نویسندگان، خوانندگان و محققان در آن زاده میشوند. کتابخانه عمومی از مردم و برای مردم است.
کلمه کتابخانه در ذهن انسان در کنار واژههای معنادار مانند باغ، جنگل و کهکشان مینشیند. عاشقان کتاب از داراییهایشان همچون گلهای زیبا، برگهای سبز، میوههای گرانبها و چشمههای جاری صحبت میکنند. کتابها ستاره و سیاره و شهابسنگاند. گشتن در میان قفسههای کتابخانه مثل پرسه زدن در یک هزارتو یا تالار آیینهای است. کلمه دیگری که به کتابخانه نزدیک است «گورستان» است. کتابخانهها همواره موضوع مرگ و زندگی بودهاند. از طریق کتاب، مردهها سخن میگویند. «جادو» نیز کلمهای است که در تحقیقات و مطالعات کتابخانهای به کار رفته است. بخش باطنی این موضوع که کتابخانهها از سوی خوانندگان چگونه تجربه میشوند. جادوی کتابخانهها شخصی، ذهنی و چندوجهی است.
در مطالعهای که در سال ۱۹۹۲ درباره دزدیهای کتابخانهای در بریتانیا انجام شد، مشخص کرد که کتابهای سرقتی بیشتر موضوعاتی چون تلپاتی، زبانهای خارجی، جادوی سیاه، موسیقی و هنر دارند.
در طول تاریخ، از بین رفتن کتابخانهها در جنگها و فتوحات ثابت مانده و ویرانی کتابها همیشه قدرتی عجیب و غریب داشته است. برای کشتن فرهنگ یک کشور هیچ راهی بهتر از نابود کردن کتابهای آن نیست. حتا موارد معمول و در دسترس مثل روزنامه، مجلات و نشریات میتوانند موجب بروز رعب و وحشت شوند. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۳ کتابها و نسخههای باارزشی شامل تاریخچههای قرون وسطی، کتابهای راهنمای خطاطی و مجموعههای غیرقابل جایگزینی از قرآن از موزه باستانشناسی، آرشیو ملی و کتابخانه ملی بغداد غارت شد.
کتابخانهها به طرز عجیبی فرکتالاند. آنها از الگوهای عجیب و غریب و تکراری استفاده میکنند، پیچیدگیهای عمیقی دارند که در آنها حتا کوچکترین جزئیات هم مهماند؛ مثل حروف کوچک صفحه اول کتاب که نشان از نام مالک آن دارند، یادداشتهایی که اسکار وایلد در کتابهایش مینوشت که جذاب و پرمعنیاند و حاشیهنویسیهای چارلز داروین که امروز میتوان آنها را خواند.
ماهیت فرکتال کتابخانهها کلید خوش اقبالی آنهاست؛ توانایی آنها در برانگیختن شگفتی و شاید غریزه ما در حفظ هر چه بیشتر محتوایشان که هنری پتروسکی به درستی آن را «اطلاعات پایه تمدن» نامید. لوییز رایت، مدیر کتابخانه فولگر شکسپیر در واشینگتن دی.سی با ترس و افسوس آیندهای را پیشبینی میکند که در آن مجموعههای کتاب با کامپیوترها و دستگاههای خواندن جایگزین میشوند و دانشآموزان از لذت به دست گرفتن یک کتاب واقعی باز میمانند. در عصر تجارتهای غیر قابل مهار و تغییرات تکنولوژیکی، انعطافپذیری کتابهای واقعی قابل توجه است. با وجود نگرانیهایی که از مرگ صنعت چاپ وجود داشته، مردم همچنان کتاب میخرند و کتابخانه میسازند. ما هنوز هم به دنبال مواجهه با کتابخانههای مرموز و جادویی کتابهای واقعی هستیم.
نظر شما