رشدی راشد، استاد تاریخ علم در دانشگاه فرانسه گفت: در طول تاریخ تمدن، مراکز مهمی بودند که تولید علم میکردند. از آن جمله میتوان به مراغه و اصفهان اشاره کرد که دانشمندان بزرگی هم به جامعه علم تحویل دادند. همینطور مراکزی در غرب آذربایجان، تبریز و به طور کلی میتوان گفت که در نقاط مختلف ایران، مراکز علمی خیلی مهمی بود. به خصوص طوس و ریاضیدانهای مهمی که از طوس برخاستند که فعالیت دائم و مبدعانه در این حوزه داشتند. این روند تا قرن شانزدهم ادامه داشته است.
او دارای تالیفات زیادی در زمینه تاریخ و فلسفه علم، به ویژه تاریخ علم در میان مسلمانان است. رشدی راشد به دعوت دانشکده علوم دانشگاه تهران، برای شرکت در همایش تاریخ ریاضیات و بزرگداشتی که برای او توسط پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران برگزار شد، به ایران آمد و همچنین از نمایشگاه کتاب در سی و یکمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران دیدن کرد. با او گفتوگویی داشتهایم که در پی میآید. ترجمه همزمان این گفتوگو را حسن امینی برعهده داشت.
در تاریخ علم جهان، ایران و کشورهای اسلامی چه جایگاهی دارند؟
نقش خیلی مهمی دارند. در طول تاریخ تمدن، مراکز مهمی بودند که تولید علم میکردند. از آن جمله میتوان به مراغه و اصفهان اشاره کرد که دانشمندان بزرگی هم به جامعه علم تحویل دادند. همینطور مراکزی در غرب آذربایجان، تبریز و به طور کلی میتوان گفت که در نقاط مختلف ایران، مراکز علمی خیلی مهمی بود. به خصوص طوس و ریاضیدانهای مهمی که از طوس برخاستند و فعالیت دائم و مبدعانه در این حوزه داشتند. این روند تا قرن شانزدهم ادامه داشته است.
و بعد از قرن شانزدهم چه اتفاقی میافتد؟ ما از تاریخ حذف میشویم؟
از این زمان به بعد، فعالیت علمی به جاهای دیگر جهان منتقل میشود. البته در این منطقه، همچنان فعالیت علمی وجود داشته است؛ منتها بیشتر جنبه آموزشی داشته و خیلی پیشروانه و نوآورانه نبوده است.
به نظر شما دلیل این که از قرن شانزدهم ما دیگر در صدر فعالیتهای نوآورانه علمی نیستیم، چیست؟
به این دلیل که یک جور جدا شدن و پاره پاره شدن در تمامی زمینهها در جامعه اسلامی اتفاق افتاده بود. به همین دلیل هم فعالیتهای علمی به سمت غرب و امپراطوری عثمانی میرفت که زیاد هم به علم علاقه نداشتند و بعد از مدتی دوباره پایگاههای علمی به ایران منتقل میشود.
نسخههای خطی مورد استفاده برای پژوهشهای خودتان را چطور شناسایی کردید؟ و این که کدام منابع در کجاها وجود دارد؟
در ابتدا سوالی برای خود من مطرح میشود و جواب این سوال، یک تحقیق است. و در راستای این پژوهش یک سری نسخه خطی مهم پیدا میکنم که امکان دارد در تهران، مشهد، قم و جاهای دیگر باشد و این جستوجو بر مبنای فهرست نسخ انجام میشود. در دهه هفتاد، من نسخههای مورد نیازم را جمعآوری و فهرست کردم؛ مثل دانشپژوه که روی اینها کار میکردم. همین طور نسخههای ایرج افشار که کمک خیلی زیادی به من کرد. همچنین نسخههای موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی و حسین حائری که روی نسخههای اینها خیلی جدی کار کرده، این افراد خودشان را وقف این کار کرده بودند و برای تهیه این نسخهها تلاش کردهاند.
در میان کشورهای اسلامی، کدامیک به لحاظ نسخههای خطی مربوط به تاریخ علم غنیتر هستند؟
در تمام کشورهای اسلامی نسخههایی مربوط به تاریخ علم منطقه وجود دارد؛ در مصر، در ایران، در عراق و در استانبول. بسیاری از این نسخهها در مصر هستند. ولی بعد از ناپلئون، بسیاری از این نسخهها به پاریس منتقل شدند. از ایران هم بسیاری از نسخهها به خارج از کشور منتقل شدند.
پژوهش روی علوم قدیمه شرقیها چه جذابیتی برای جهان متمدن غرب دارد؟
تاریخ علم، میراث انسانی است و به یک منطقه خاصی تعلق ندارد و در تمام زمینهها این اتفاق میافتد.
نظر شما