یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۳۷
ضرورت مدیریت «جامع» و «متمرکز» در صنعت نشر

ارتقا صنعت نشر و توسعه بازار کتاب و کتاب‌خوانی در کشور تنها با همراهی و همکاری تمام تشکل‌ها، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای مرتبط دیگر در قامت مدیریتی واحد و جامع‌نگر مهیا خواهد شد و تا زمانی که با رویکردهای موضعی سراغ از اصلاح و تقویت این چرخه را بگیریم، کاری از پیش نخواهیم برد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- هادی حسینی‌نژاد: رسیدن به توازن و استقلال در بازار به شکل طبیعی، مهمترین اصل در راستای رشد و شکوفایی یک چرخه صنعتی است و صنعت نشر نیز از این قاعده مستثنا نیست. حال‌آنکه به گواه کارشناسان امر نشر، همچنان چرخ این چرخه روی ریل توازن نیفتاده است؛ آنچنانکه هنوز شاهد گردش متوازن تمام چرخ‌دنده‌های صنعت نشر به شکل هم‌زمان نیستیم. به عبارت دیگر برای کتاب‌های تولید شده از سوی ناشران، شبکه توزیع قابل قبولی وجود ندارد و کمبود چشم‌گیر کتاب‌فروشی در سراسر کشور، عامل دیگری است که با ضعف شبکه‌های توزیع کتاب، رابطه‌ای دوسویه دارد. البته بماند که مهمترین تضمین توسعه‌یافتگی صنعت نشر کشور، رشد میل به مطالعه است و عوامل دیگری مانند قدرت خرید و... نیز در این میان تاثیر اساسی دارند! اما به هرحال این مساله، ضرورت چاره‌جویی و اصلاح زیرساخت‌ها و رویه‌های موجود در نشر کشور را نفی نمی‌کند.

نکته لازم توجه دیگر که بهانه نگارش این یادداشت کوتاه نیز است، مقوله ضرورت نگاه «جامع» و «متمرکز» به تمام حلقه‌های صنعت نشر به شکل هم‌زمان و در قامت مدیریتی واحد (نه مدیر واحد!) است. توضیح این‌که باید بپذیریم شرایط در هر بخش از چرخه نشر، ارتباطی مستقیم و تنگاتنگ با سایر بخش‌ها دارد: میزان و نوع تولید کتاب، مطالبه یا تقاضای موجود در جامعه، چندوچون فعالیت شبکه‌های توزیع، نمایشگاه‌های کتاب، کتاب‌فروشی‌ها، انواع بسته‌های حمایتی که در قالب‌ طرح‌های مختلف به نشر و جامعه تزریق می‌شوند و... همه‌ و‌ همه بر یکدیگر و البته بر کلیتِ صنعت نشر تاثیر گذارند. حال منظور این است که برای سروسامان دادن به این چرخه که ذکر نارسایی‌های آن پیش‌تر رفت، تنها باید با رویکرد و سیاست‌های جامع و متمرکز عمل کرد؛ یعنی با حضور و همکاری و هم‌پوشانی تمام فعالان حوزه نشر، تشکل‌ها و قطعا نهادهای دولتی مربوطه که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در راس آن‌ها قرار دارد.

الف: ناشران بنا به بضاعت اقتصادی و تخصصی خود سالانه بیش از 90 هزار نوبت کتاب(اعم از چاپ اولی و تجدید چاپی) منتشر می‌کنند و طبیعتا بخش قابل توجهی از این حجم کتاب، با تقاضای جامعه هم‌سو نیست.

ب: شبکه‌های توزیع با تکیه بر توان محدود و درنظرگرفتن صرفه اقتصادی خود عمل می‌کنند و طبیعتا دامنه توزیع کتاب در اکثر اوقات از کتاب‌فروشی‌های تهران و چند مرکز استان دیگر فراتر نمی‌رود.

ج: کتاب‌خوان‌ها در سراسر کشور به دلیل وجود نارسایی‌های شبکه‌ توزیع و فروش، عادت کرده‌اند که عمده کتاب‌های مورد نیاز و علاقه خود را به صورت سالانه از نمایشگاه‌های کتاب (تهران و سایر استان‌ها) تهیه کنند و این به ضرر کتاب‌فروشی‌ها و مراکز توزیع کتاب است.

د: کمیت اقتصاد کتاب‌فروشی‌ها لنگ است و علاوه بر فروش پائین، هزینه‌های تحمیلی برای سرپانگه داشتن آن‌ها هرآینه در کمین است که از تعداد کتاب‌فروشی‌ها بکاهد.

هـ: میل به کتا‌ب‌خوانی و سرانه مطالعه پائین و کم بودن قدرت خرید به‌دلیل مصائب اقتصادی در جامعه را هم نباید فراموش کرد، که اولی به طرح‌های ترویجی درازمدت و دومی به ملاحظاتی فرافرهنگی و فراکتابی نیاز دارد.

در چنین شرایطی، معاونت امورفرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال‌های اخیر راهکارهایی را برای عبور از مخاطره‌های موجود در دستور کار قرار داده و سعی کرده با اتخاذ پاره‌ای تصمیمات، به مصاف مشکلات این چرخه برود؛ راهکارهایی مانند برگزاری طرح‌های فصلی حمایتی کتاب در قالب عیدانه، تابستانه و پائیزه کتاب که سالانه در کتاب‌فروشی‌های کشور برپا می‌شود و تخصیص تسهیلات نوسازی، تجهیز و تاسیس کتاب‌فروشی در سراسر کشور. البته واسپاری امور مدیریتی و اجرایی به تشکل‌های نشر که نمایشگاه کتاب تهران در دوره‌های اخیر، مظهر این رویکرد بوده را هم می‌توان گامی به سمت استقلال و توازن رسیدن چرخه نشر قلمداد کرد.

در مقابل پنج بندی که به شکل اختصار در تشریح وضعیت و نیاز صنعت نشر در سطوح مختلف این عرصه مطرح شد، باید با پیشبرد و تقویت راهکارها، خصوصا با تقویت نگاه «جامع» و «متمرکز» مدیریتی، مسیر را برای رسیدن به توازن و استقلال در بازار کتاب به شکل طبیعی هموار کرد. چه‌بسا این کار به تغییر رویه‌های مدیریتی موجود نیز بیانجامد و نگاه‌های تازه‌ای را بطلبد؛ ‌خصوصا در موضوع میزان، چگونگی و محل تخصیص یارانه‌های حمایتی و تناسب آن‌ها با توجه به مطالبات بخش‌های مختلف. به عنوان مثال نظر نگارنده این است که افزایش اعتبار و تسریع در تخصیص تسهیلات بانکی تجهیز و تاسیس کتاب‌فروشی‌ها به عنوان آخرین حلقه‌های فروش کتاب، اولویت بالایی دارد چراکه با ایجاد و تقویت ویترین‌ کتاب است که می‌توان به تقویت شبکه‌های توزیع و تولید نیز اندیشید. همچنین توازن تخصیص یارانه خرید کتاب به مردم کتاب‌خوان و محل استفاده آن‌ها و سوق دادن بیشتر آن به سمت کتاب‌فروشی‌ها می‌تواند راهکار موثر‌تر و مناسبتری برای چرخه نشر باشد؛ چراکه با تقویت حلقه‌های پایانی زنجیره نشر، تمام حلقه‌های پیشین اعم از مولف، ناشر، چاپخانه‌دار و موزع نیز از میزان سود بیشتر منتفع خواهند شد.

چنانچه پیش‌تر گفته شد، ارتقا صنعت نشر و توسعه بازار کتاب و کتاب‌خوانی در کشور، تنها با همراهی و همکاری تمام تشکل‌ها، معاونت امورفرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سایر نهادهای مرتبط دیگر در قامت مدیریتی واحد و جامع‌نگر مهیا خواهد شد و تا زمانی که با رویکردهای موضعی سراغ از اصلاح و تقویت این چرخه را بگیریم، کاری از پیش نخواهیم برد.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها