حجتالاسلام رسول جعفریان در مراسم یادبود حجتالاسلام احمدی گفت: احمدی سعی کرد که به حوزه، دانشگاه و انقلاب ایمان داشته باشد و تلاش کند که افکار حوزوی را در یک چارچوب منسجم دانشگاهی عرضه کند.
وی افزود: در این روزها از سجایای اخلاقی و فعالیتهای آموزشی و مدیریتی ایشان بسیار گفته شد، به ندرت کسی را دیدهام که حتی یک انتقاد ساده در طول سالهای عمرش از ایشان داشته باشد.
وی در ادامه با اشاره به فعالیتهای دکتر احمدی عنوان کرد: ایشان در سالهای 58 و 59 با توجه به اینکه تحصیل کرده حوزه و دانشگاه بود احساس کرد که مسئولیت مهمی دارد. وی به کارهای تشکیلاتی بسیار اهمیت میداد. در مرحله اول در موسسه در راه حق همراه با آقای مصباح و دوستانشان مجموعه پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک را چاپ کردند.
جعفریان تصریح کرد: بلافاصله بعد از تشکیل شورای انقلاب فرهنگی در کنار دوستان دیگری که دغدغه دین و همزمان علم را داشتند به شورا منتقل شد. در این دوره ما خلاء زیادی داشتیم. بسیاری از استادان به خواست خودشان یا به اجبار بازنشسته یا از ایران رفته بودند. به علاوه که انقلاب عطشی را برای تامین نگاهی و اندیشهای که بتواند ایران جدیدی را شکل بدهد ایجاد کرده بود. یعنی محتاج افکار نو بودیم. یعنی فکری که بتواند در مقابل مارکسیسم یا افکار غربی دیگر بربیاید.
به گفته جعفریان، با توجه به این زمان و تعطیلی دانشگاهها کار مهمی که در این زمان انجام گرفت، بحث همکاری حوزه و دانشگاه بود. در این زمان جلسات مستمری با همت دکتر احمدی و دوستانشان برگزار شد. در این زمان دانشگاهها تعطیل شده بود که بدانیم چه خوراک فکریای باید برای دانشگاهها تولید کنیم.
وی در ادامه با اشاره به دو نکته درباره زندگی دکتر احمدی گفت: ابتدا اینکه دکتر احمدی یک انقلابی حرفهای نبود که به زندان برود و... بلکه او تعلق به یک مکتب فکری داشت که مرحوم مطهری و بهشتی و در واقع متعلق به مجموعهای بود که علامه طباطبایی تربیت کرده بود. یعنی افرادی که روی علم و آموزش مانند دکتر باهنر تاکید داشتند و وقتی که انقلاب شد و تعدادی از این افراد شهید شدند مسئولیت دکتر احمدی بیشتر شد.
جعفریان یادآور شد: مرحوم دکتر احمدی به جز از یک دوره مجلس تقریبا از سیاست فاصله گرفته بود و نه تنها منصب سیاسی نگرفت بلکه در جناجبندیهای سیاسی هم مواضع روشن نگرفت. همه میدانیم که فکرش چه بود اما در کل فکر میکرد که متفکر و یک مدیر فرهنگی است که باید کار خودش را انجام دهد. بنابراین نه منصب گرفت و نه وارد جناحبندیهای سیاسی شد.
وی درباره خلایی که در ابتدای انقلاب در دانشگاهها ایجاد شده بود افزود: شاید دقیقترین تشخیص را ایشان داشت. ما افرادی را در شورای انقلاب فرهنگی داشتیم که اهل فکر بودند اما حقیقتا اهل عمل نبودند. یعنی ممکن است که سالهای متمادی با این افراد باشید اما نتوانند که یک موسسه را تاسیس کنند. دکتر احمدی در زمینه این کار چندین کار مختلف انجام داد، اولا تربیت مدرس را درست کرد و استادان زیادی تربیت شدند. ثانیا تربیت مدرس قم را درست کرد که مرکز بسیار مهمی برای تربیت برخی از استادانی بود که امروزه استادان شاخصی هستند.
استاد تاریخ دانشگاه تهران گفت: درباره کتاب ایشان دو مجموعه مهم را تاسیس کرد؛ یکی دفتر همکاری حوزه و دانشگاه بود که در قم به سراغ تدوین کتابهای علوم انسانی و اجتماعی و اقتصاد رفت که امروزه نام آن پژوهشگاه حوزه و دانشگاه است. متاسفانه انتظاری که ایشان داشت از آن برآورده نشد. بعد از آن ایشان سمت را تاسیس کرد و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه جزئی از سمت شد. که هنوز هم کتابهای حوزه و دانشگاه را سمت منتشر میکند.
وی تصریح کرد: یکی از کارهایی که ایشان کرد و کمتر به آن فکر شده است، بحث خبرگان بدون مدرک بود. ایشان در سال 68 تعداد قابل توجهی از اساتید را دعوت کرد و به آنها مدرک دانشگاهی داد. البته این کار در زمان پهلوی هم سابقه داشت اما بعد از انقلاب ایشان بود که این کار را ادامه داد و از این افراد حمایت کرد. یک نمونه این افراد آقای عمید زنجانی بود که در یک دروه هم ریاست دانشگاه تهران را داشت.
جعفریان در پایان سخنانش گفت: اگر بخواهیم فردی را مثال بزنیم که سعی کرد که به حوزه، دانشگاه و انقلاب ایمان داشته باشد و تلاش کند که افکار حوزوی را در یک چارچوب منسجم دانشگاهی عرضه کند دکتر احمدی است. فعالیتهای علمی حوزه قابل عرضه در دانشگاه نبود، درست است که الان وضعیت بهتر شده اما باید توجه کنیم که چهار دهه راهنماییهای افرادی مانند دکتر احمدی را در این زمینه داشتهایم. واقعا او خستگیناپذیر بود چرا که این عشق او به حوزه، دانشگاه و علم بود. سمت در واقع جایی است که علم را توسعه داده است. او یک عالم و یک متدین بود. دکتر احمدی به هر دوی اینها ایمان داشت و تا آخرین لحظات پیگیر بود.
نظر شما