در میانه برنامه عبدالحسین کلانتری، دانشیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران نیز به صورت تلفنی به میهمانان پیوست.
آزاد ارمکی در ابتدای بحث خود گفت: سرنوشت علوم انسانی در کشور ما قرار بود به گونه دیگری رقم بخورد. ورود روشنفکری به جامعه و دانشگاه ما به معنای بقای روشنفکری نیست. روشنفکر واقعی کسی است که دغدغه جامعه را دارد و نگران مردم است. دکتر شریعتی قرار بود منشاء کنشگری فرهنگی و سیاسی بشود ولی ما در صحبتهایمان بدون اعتنا به این موضوع درباره شریعتی حرف میزنیم و فکر میکنیم دغدغه شریعتی ساماندهی و جامعه شناسی بوده است، در حالی که این طور نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه دغدغه دکتر شریعتی اصلا علوم انسانی نیست، گفت: وی به هیچ کدام از سئوالات اساسی جامعهشناسی پاسخ نداده است. به عنوان مثال شریعتی به بحثهایی مثل دموکراسی و بورژوازی کاری ندارد.
وی افزود: شریعتی اصلا دغدغهاش علوم انسانی اسلامی نیست. او یک روشنفکر دینی بود و در ابتدا هم جایش در کنار روحانیت و وظیفهاش اصلاحگری دینی بود اما ما بعد از انقلاب از او تصویر دیگری ساختیم و او را مقابل روحانیت قرار دادیم. به عقیده من اولین و اصلیترین نزاع علم، نزاع با شبهه علم و سیاست است. روشنفکرها یکی از همین مزاحمهای شبهه علمی هستند. نکتهای که ما نباید فراموش کنیم این است که شریعتی را باید در جای خودش بخوانیم و بفهمیم.
در ادامه این بحث سیدجواد میری گفت: من با بخش زیادی از صحبتهای دکتر آزاد همدل هستم اما ما باید پیش از هر چیزی فهم خودمان را از چیستی جامعهشناسی و کیستی جامعهشناس بدانیم. میتوان جامعهشناس را به مثابه یک دانشمند، میتوان به مثابه یک فرد انقلابی و یا به مثابه یک فرد حرفهای تلقی کرد. جامعهشناس دو حیث دارد؛ یک حیث روشنفکری و یک حیث تجزیه و تحلیل کردن. وقتی ما درباره شریعتی حرف میزنیم باید مفروضات خود درباره جامعهشناسان را مشخص کنیم. بنده با صحبت دکتر آزاد موافق هستم که در دانشگاهها و پژوهشگاههای ما سیطره سیاست چنان گسترده شده که مدیریتهای علمی را غرق کرده است.
آزاد ارمکی در پاسخ به میری گفت: اینکه فهم ما از جامعهشناسی چیست احتیاج به درس و کلاس دارد و اینجا جای بحثش نیست. جامعهشناسی تدریس کتاب، سر کلاس آمدن، تالیف و تحقیق نیست. متاسفانه امروز بخش اعظم جامعه شناسان ما کارمندان دولت هستند. مثل بخش اعظم دکترها که کارمند دولت هستند. جامعهشناس کسی است که توانایی فهم وضعیت و اتفاقات تاریخی را داشته باشد ولی مسئله دکتر شریعتی اصلا ایران نیست و دستگاه کلی شریعتی دستگاه جامعه شناسی نیست بلکه او یک نظام ایدئولوژیک می سازد. ما امروز مسائل را نمی توانیم حل کنیم چون یک فرمول تکراری داریم که آن را مرتب تکرار میکنیم.
میری در ادامه این بحث خطاب به آزاد ارمکی گفت: شما تصویری که از شریعتی ارائه میدهید به مثابه معلم انقلاب است در حالی که این یک برساخت از دکتر شریعتی است. متاسفانه نوشریعتیهای امروز با متن شریعتی کاری ندارند و او را به نفع خود مصادره میکنند. خود شریعتی هیچ وقت خودش را روشنفکر دینی ندانسته و این تصویری که از او وجود دارد یک برساخت از شریعتی است.
آزاد ارمکی در پاسخ به میری گفت: جامعهشناسی که فهم توصیف واقعیت را نداشته باشد، جامعهشناس نیست. در میانه این بحث عبدالحسین کلانتری به صورت تلفنی وارد بحث شد و در بخشهایی از صحبتهایش گفت: ما امروز به ترکیب مناسبی از دغدغه مندی و کار آکادمیک احتیاج داریم که نه در دام ایدئولوژی بیافتیم نه در دام کارمندان دانشگاهی.
آزاد ارمکی در ادامه این بحث گفت: من شریعتی را ساکن علوم انسانی نمیدانم ولی معتقدم که برای علوم انسانی سوغاتی داشته است. چیزی که مشکل جامعهشناسی را روشن میکند تاریخ، اقتصاد، حقوق و... است. چون در جامعهشناسی مسائل را به واقعیت ارجاع میدهیم و وقتی برای ارجاع به جای واقعیت با توهم مواجه شویم مشکل جامعه شناسی روشن میشود.
میری خطاب به آزاد ارمکی گفت: جامعهشناس باید منطق تحولات جامعه را بفهمد. شما میخواهید شریعتی را در دهه ۴۰ و ۵۰ فریز کنید. به نظر شما چرا در دهه ۷۰ و ۸۰ خوانش جدیدی از شریعتی صورت نگرفته، چون ما با سیطره امر سیاسی مواجه هستیم. در حالی که این مناظره ادامه داشت وقت برنامه به پایان رسید و مجری برنامه با ارائه جمع بندی از بحث برنامه را به پایان رساند.
سری جدید برنامه زاویه به تهیه کنندگی علی خواجه و سردبیری محمدجواد قنبری چهارشنبهها ساعت ۲۱ به صورت زنده از شبکه ۴ سیما پخش میشود.
نظر شما