دوم مرداد زادروز محمدرضا صفدری نویسنده صاحبسبک جنوبی است. احمد آرام از دیگر نویسندگان خوشقلم جنوب یادداشتی به این مناسبت برای انتشار در ایبنا نوشته است.
این جادوی نیوتنی همواره با ماست. صفدری واژگان را از سکون خارج میکند و سرعتشان را با ضربآهنگهای مختلف تغییر میدهد. همان جادو نمیگذارد تکلیف نهایی واژگان معلوم گردد، انگار اجسامی غوطهور در فضا. به همین دلیل مدام جهتها تغییر میکند؛ افقها رنگ عوض میکند و از پس هر افقی یک افق دیگر پیدا میشود. اشیاء و اجسام تصویری هولناک پیدا میکنند، چرا که با پدیدار شدت هرکدام، که نیروی خاصی دارند، زبان داستان گولت میزند، به این دلیل که هر جسمی بر جسم دیگر نیرو وارد میکند، بالطبع جسم دوم به همان اندازه، ولی خلاف جهت، نیرو بی بر جسم اول وارد میکند؛ که میتوان به آن قانون کُنش یا واکُنش گفت. این نیروی جادویی و نیوتنی، مدام فضای خُرده داستانها را نو میکند.
این در رمان گرانسنگ «من ببر نیستم ... »کاملاً مشهود است . سردرگمی یا پیچیدگی حاصل چنین برخوردهایی با کلمات و اجسام است . در اینجا معلوم میگردد که از پسِ پشت چنین دگردیسیها، جهان انتزاعی داستان ساخته میشود.»
پی نوشت: محمدرضا صفدری، متولد ۱۳۳۳ بوشهر و داستاننويس است. او فارغالتحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه تهران و دبیر بازنشسته دبیرستان است. مجموعه داستانهاي «سیاسنبو» (1368) و «تیله آبی»(1377)، و نيز رمان «من ببر نیستم، پیچده به بالای خود تاکم»(1381)، از جمله آثار او به شمار ميآيند.
نظرات