عباس نصر، نویسنده و پژوهشگر تاریخ در این نشست، بیان کرد: یکی از دغدغههای دوره دانشجویی من این بوده که مشاهده میکردم درباره اکثر شهرهای ایران که حتی حرکات کوچکی در انقلاب داشتند، کتاب نوشته شده، ولی درباره اصفهان که در این انقلاب پیشتاز بوده، کتابی وجود ندارد. چندین سال پیش، جلد نخست «اصفهان در انقلاب» برای بازبینی در اختیار من قرار گرفت که محمد حنیف بسیارخوب آنرا تبیین کرده بود و به من پیشنهاد شد که جلدهای بعدی را بنویسم.
وی ادامه داد: ابتدا تصور ما بر این بود که کتاب در یک جلد دیگر تمام میشود، ولی در مسیر پژوهش با حجم بسیار زیادی از از اسناد و مطالب روبهرو شدیم. در بخشهایی مانند امور خارجه و زنان هم که کمتر به آنها پرداخته شده بود، مطالبی افزوده شد و در نهایت حجم مطالب به حدود سه هزار صفحه رسید.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ، درباره مشکلات چاپ کتاب نیز گفت: پس از تنظیم مطالب و در مراحل قبل از چاپ، چند بار اسناد از بین رفت و کار چاپ کتاب متوقف شد تا اینکه در سال 1392 خلاصهای از کتاب را شخصا چاپ کردم که از آن استقبال شد و بهعنوان مرجع دانشگاهی نیز مورد استفاده قرار گرفت و به همت نشر آثار با همکاری شهرداری اصفهان در آیینی رونمایی شد.
نصر در ادامه با تاکید بر اهمیت پرداختن به مقوله تاریخ در شناخت هویت ملی، اظهار کرد: حسن تاریخ این است که هرچه بیشتر خوانده شود، انسان احساس میکند بیشتر عمر کرده است. تاریخ آزمایشگاه انسان است. تاریخ سرانجام هر قوم و ملتی را نشان میدهد. به بیان بزرگان، هر ملتی تاریخ خود را فراموش کند، محکوم به تکرار آن است. اگر انسان ماهیت تاریخی خود را فراموش کند، گم میشود. برای دانستن هویت یک ملت، ابتدا باید تاریخ آنرا دید که چه مسیری را طی کرده است.
وی افزود: دیگران از روی تاریخ ما، ما را تعریف میکنند، ولی ما خودمان به اینجا نرسیدهایم که بعد از طی این مسیر تاریخی، امروز کجا هستیم و فردا کجا خواهیم بود. متاسفانه تاکنون بهطور جسته گریخته کارها و پژوهشهایی انجام شده که این درهمریختگی فرهنگی تا حد زیادی ناشی از همین مساله است. آن دسته از مسئولانی که بیشتر تاریخ خوانده، نوشته و تحلیل تاریخی کردهاند، بهتر تصمیم میگیرند و بهتر رفتار میکنند.
نویسنده کتاب «اصفهان در انقلاب»، گفت: تاریخ بهترین ابزار سیاست، بهترین ابزار جامعهشناسی و بهترین ابزار راهیابی بر حقوقدانان است. نباید این آزمایشگاه انسانی را ساده بگیریم. قرآن کریم، همه این آزمایشان انسانی در طول تاریخ را مدلسازی کرده و به ما نشان میدهد. در کتاب «اصفهان در انقلاب» تلاش کردم خیلی کم از تحلیل استفاده کنم، زیرا تاریخی که با تحلیل همراه باشد، یکبار مصرف است. البته در موارد لزوم سرنخهایی ارائه شده است.
نصر در ادامه با اشاره به استخراج سه مدل «نقطه به نقطه»، «کانگورو» و «قوس» از جامعهشناسی اصفهان، تصریح کرد: در توضیح مدل نقطه به نقطه باید بگویم که در اصفهان انواع تفکرات دیده میشود که هرکدام هم استدلالات پختهای هم دارند. در این مدل اگر بخواهیم یک گروه را ببینیم باید گروه مخالف آن را هم ببینیم. در مدل کانگورو، اصفهان شهری است که یکجا ایستاده و صبوری میکند و تحرکی خاصی ندارد و فقط اطراف را نظاره میکند، ولی هنگامی که بخواهد تکان بخورد، راه نمیرود و یکباره میپرد. در جامعهشناسی اصفهان، حالت کانگورویی را میتوان دید. درباره مدل قوس در اصفهان هم میتوان اینطور گفت که ارتجاع و تفکر در آن یکسره در حال جنگ هستند. بدترین شیوه ارتجاع و بهترین حالت تفکر در این شهر دیده میشود که بهنظر من بزرگترین گرفتاری اصفهان نیز همین مساله است.
محمد حنیف، نویسنده جلد نخست «اصفهان در انقلاب» نیز در این نشست، گفت: خاطرهنگاری بهعنوان هسته اصلی تاریخ شفاهی، گونهای از تاریخ بوده که بهویژه در دهههای اخیر بسیار به آن توجه شده است. بهطور شاخص رد پای این شیوه را در شاخههایی از ادبیات داستانی میتوان مشاهد کرد.
وی با اشاره به برخی ویژگیهای تاریخ شفاهی، افزود: تاریخ شفاهی، قابلیت بالایی برای تحریف تاریخ دارد و اگر راستآزمایی نشود، میتواند آسیبزننده باشد. برخلاف تاریخهای سلسلهای که بیشتر به طول تاریخ و مسائل سیاسی میپردازند، در تاریخ شفاهی، عرض روزگار و مسائل اجتماعی و فرهنگی هم مورد توجه قرار میگیرد. بسیاری از جزئیاتی که مردم عادی با آن در ارتباط بودند، در تاریخ شفاهی خود را بروز میدهد.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، بیان کرد: در کتاب «اصفهان در انقلاب» غلو و تحریف وجود ندارد. البته هر گروهی از دیدگاه خود، بهگونهای میتوانست این کتاب را بنویسد و برخی جنبهها را پررنگتر و برخی دیگر را کمرنگتر نشان دهد. در کتاب، بسیاری از واقعیتهای گفتنی، گفته شده و راستیآزمایی صورت گرفته و با این طول و عرض، اثر قابلاعتنایی است.
حنیف در پایان، وقوف و حضور در حوادث و تا حدی بیطرفی، شجاعت در بیان مطالب و سابقه مدیریتهای کلان در اصفهان را از ویژگیهای عباس نصر برشمرد که باتوجه به این خصوصیات او را فردی مناسب برای ادامه تالیف این کار دانست.
حجتالاسلام والمسلمین عبدالمجید معادیخواه نیز از دیگر سخنرانان این نشست بود که سخن خود را با بیان این جمله که هر قدمی برای نوشتن تاریخ برداشته شود، مغتنم است، آغاز کرد. وی ادامه داد: اساسا وضعیت خوبی در حوزه تاریخ نداریم. همه فکر میکنند تاریخ را میدانند. بسیاری از کسانی هم که تاریخ نوشتهاند، آشنایی آنها بیشتر براساس تجربههای زیسته بوده که نیاز به بررسی دارد. سرد و گرم تاریخ را لمس کردن، در بینش تاریخی موثر است، ولی تخصص تاریخی چیز دیگری است. باید بررسی کنیم که روششناسی تاریخ چقدر جدی گرفته شده است. حقیقتا در حوزه و دانشگاه تا امروز این بحث چندان جدی گرفته نشده است.
مدیر موسسه تاریخپژوهی یاد، گفت: اگر کسی با نگاه و احساسات خاصی به اسناد، شواهد و وقایع تاریخی نگاه کند، نگاهش طرفدارانه و رنگآمیزی شده است. اما اگر فردی در این حالت بتواند در خود تقوای علمی ایجاد کند، از بحثهای روششناسی تاریخ است.در غرب هم تا زمان انقلاب فرانسه، کتابهای روششناسی تاریخ کم است ولی از آن تاریخ به بعد، کتابهای بسیاری نوشته شدهاند.
حجتالاسلام معادیخواه در ادامه با اشاره به ویژگیهای تاریخنگاری انقلاب، تصریح کرد: انقلاب اسلامی این قوت را دارد که امکان یکقلم شدن نداشته و شاید مخالفان انقلاب در عرصه تاریخنگاری حضور بیشتری از موافقان آن داشتهاند که این یک نقطه قوت است. تاریخ انقلاب یک شانس بزرگ دارد و آنهم وجود گزارشهای مختلف از متعصبترین دشمنان تا سینهچاکترین طرفداران انقلاب بوده که میدان فراخی برای تحقیقات آینده است.
وی افزود: وقتی تاریخنگاری انقلاب شروع شد، بحث تاریخ شفاهی هم کمکم راه افتاد و کارهای زیادی انجام شد. اسنادی منتشرشده و بخشی هم شامل زندگینامه و بخشی هم شامل خاطرات بوده که موسوم به تاریخ شفاهی است. هرچه دیرتر بهطور جدی به این عرصه ورود کنیم، بیشتر ضرر میکنیم، چراکه دیگری نمیتواند برای ما تاریخ بنویسد.
محمدجواد مرادینیا، تاریخپژوه و مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در ادامه مباحث نشست نقد و بررسی کتاب «اصفهان در انقلاب»، گفت: در سال 1377 در موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، فرصتی فراهم شد که مباحث مربوط به تاریخ انقلاب بهطور جدی پیگیری شود که در راستای این امر، بخش تاریخهای محلی انقلاب در این موسسه تاسیس شد. هدف اصلی از تشکیل این بخش این بود که تاریخ نسبتا بیطرفانه، منصفانه، حرفهای و علمی از تاریخ انقلاب با حضور عناصری که به نوعی درگیر مسائل انقلاب بودهاند، طراحی، تدوین و منتشر شود.
وی ادامه داد: درنظر داشتیم قبل از کمرنگ و گم شدن خاطرات و حافظهها و اسناد و پیش از فاصله گرفتن از انقلاب، جزئیاتی از انقلاب در شهرهای مختلف ایران را ثبت و ضبط کنیم. آنچه معمولا از انقلاب گفته میشود، حوادثی در حد کلیات و آنهم بیشتر در شهرهای بزرگ است و جزئیاتی مثل پشتیبانی انقلاب و نقش مردم و محلات در شهرهای مختلف بهویژه شهرهای دور از تهران کمتر بیان شده است. این دغدغه خاطر را با موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) مطرح کردم که از آن استقبال شد. در ادامه فهرستی از شهرهای مختلفی تهیه و شهرهایی همچون مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز، کرمان و قم در اولویت قرار گرفتند. داوطلبانی هم از شهرهای کوچکتر اظهار تمایل کردند که تاریخ شهر خود را بنویسند.
این تاریخپژوه اظهار کرد: در مجموع هدف این بود که تاریخ انقلاب با ذکر جزئیات در شهرها و مناطق مختلف، ثبت و ضبط شود تا در آینده چیزی تحریف نشود. روشی که انتخاب کردیم این بود که چند تیم تحقیقاتی تشکیل شد که افراد آن بیشتر دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد تاریخ و آشنا به این علم بودند که حتیالامکان دستی نیز بر آتش انقلاب داشتند. این افراد سازماندهی و فهرستی از مراکز اسناد انقلاب و کتابخانهها شناسایی شد و آنها از نشریات فیشبرداری و از اسناد و مدارک، عکس و کپیبرداری انجام دادند. همچنین حدود دو هزار ساعت تاریخ شفاهی نیز جمعآوری شد. از منابع و روشهای مختلف بهره گرفتیم تا تاریخ یکجانبه نباشد و تاریخ انقلاب مستند باشد. این اسناد و مدارک و فیشهای تحقیقاتی همزمان یا پس از آن در اختیار نویسندگان برای نگارش کتاب قرار گرفت. برای تاریخ اصفهان از محمد حنیف دعوت به همکاری شد که جلد اول مجموعه حاضر، حاصل آن است.
مدیرکل دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، افزود: حساسیت زیادی داشتیم تا این تاریخ حتیالامکان کمنقص باشد و پس از چاپ نیز کتاب برای افراد مختلف فرستاده شد تا نقطهنظرات خود را مطرح کنند. حدود هشت صاحبنظر کار را از فنی و شکل و محتوا و متن بررسی کردند. کار صیقل خورد و تکامل پیدا کرد تا در نهایت یک اثر فاخر تولید شود. محمد حنیف هم در جهت اعمال نظرات کارشناسی، اقدام کرد. پس از اینکه با پیشنهاد دکتر حنیف و جمعبندی انجام شده، تالیف جلدهای بعدی به عباس نصر سپرده شده، مدارک و اسناد بیشتری نیز یافتیم که در نهایت به اثر غنای خوبی بخشید و یکی از منحصربفردترین تاریخنگاریهای انقلاب در اصفهان، تولید شد. اگر همت ویژه عباس نصر نبود، به دلیل پارهای مشکلات بهوجود آمده، شاید این اثر هرگز به چاپ نمیرسید.
محمدمهدی بیگلری، مدیر موسسه چاپ و نشر عروج نیز در مقام ناشر این اثر، گفت: تالیف و چاپ این کتاب که یک تاریخنگاری انقلاب است، فراز و نشیبهای یک انقلاب را سپری کرد. براساس نامگذاری، این کتاب قطعا تاریخ محلی است و اختصاص به یک شهر دارد، ولی گزارشی از رویدادهای انقلاب است که در یک جغرافیای خاص اتفاق افتاده و مخاطبان آن فقط اصفهانیها نیستند.
وی ادامه داد: این کتاب از این جهت بیشتر اهمیت پیدا میکند که انقلاب پیشتاز انقلاب بوده و برای دنبال کردن بسیاری مسائل انقلاب باید به آن مراجعه کرد. شایسته است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دیگر نهادهای مسئول و کتابخانهها برای قرار دادن این کتاب در دسترس عموم جامعه، به ما کمک کنند.
نیکنام حسینیپور، مدیرعامل موسسه خانه کتاب نیز در بخش پایانی این نشست در سخنانی کوتاه، بیان کرد: در ایران خاطرات بسیاری از سران پهلوی منتشر میشود. حال باید بررسی کرد که چرا نسبت به کتابهایی که در حوزه تاریخ انقلاب منتشر میکنیم، آنطور که باید رغبت ایجاد نمیشود؟ شاید شکاف بین تاریخ دولتی و تاریخ از نظر ملت، باعث عدم رغبت به این کتابها میشود.
نظر شما