کیهان خانجانی نویسندهای است که آثارش همیشه پس از انتشار با بازخوردهای زیادی مواجه میشود. آخرین اثر او رمان بند محکومین درباره زندان و زندگی زندانیان است، داریوش احمدی نویسنده «خانه کوچک ما» یادداشتی درباره این رمان نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است.
رمان، سرشار از تشبیهات، استعارات، متلکها و اصطلاحات لمپنی و غیر معمولی ( slang / jargon) است. زبان خانجانی به واسطه تحقیقات و پژوهشهای میدانی، بسیار ماهرانه است. این داستانهای کوتاه، که رمان «بند محکومین» را میسازند، از یک تعلیق بزرگ و پیچیده که تا آخر داستان مشخص نمیشود «ورود دختر به زندان»، پیروی میکند. و اگر آن تعلیق در داستان وجود نداشت، رمان تا اندازه زیادی به یک رمان معمولی تنزل پیدا میکرد.
راوی که با نام «زاپاتا»، داستان زندانیانِ «لاکان» رشت را روایت میکند، با اینکه سری به معقولات دارد، آنچنان در لاکِ شخصیتها و ذهنیت آنها فرو میرود که نگاه و ذهنیت و حالت و رفتارش کمتر از آنها نیست. صفحات 217 تا 225، مدعای این معنا و تراژدی فجیع انسانی است. شاید بتوان گفت یکی از عوامل کشش و جذابیت داستانی این رمان، نقش دختری است که به عنوان چهرهای مشکوک و مظلوم وارد زندان میشود.
دختر میتواند در عین قهرمان بودن، یک ضد قهرمان، یک عنصر نفوذی هم باشد. چون سکوت او، باطن و شخصیت او را برملا نمیکند. هر چند شفقت خواننده را به عنوان یک دختر مظلوم و معصوم بر میانگیزد. هرگاه این دختر که هویت و جنسیت او در داستان نامشخص است، از رمان حذف میشد، داستان جذابیت و تعلیق ذاتی خود را از دست میداد. اما خانجانی با این کاراکتر صامت و منفعل، که از شخصیتهای دیگرِ رمان پررنگتر است، جذابیت و کشش خاصی به رمان میدهد. او میتواند روح زخم خورده بسیاری از دختران سرزمین ما باشد که از تیمارستانها و زندانها و خانههای عفاف، فراتر نرفتند.
نظر شما