جواد مجابی در همایش حق مالکیت ادبی گفته ها و ناگفته ها با اشاره به پیشینه توجه به این مقوله در ایران گفت: امیدوارم اگر حدود کپی رایت مشخص و قانونمند شود، کپیکاریها متوقف شود زیرا این امر با موعظه و اخلاق درست نمیشود، باید پایه قانونی داشته باشد.
جواد مجابی در همایش حق مالکیت ادبی گفته ها و ناگفته ها با اشاره به پیشینه توجه به این مقوله در ایران طی سال های 56 و 57 گفت: امیدوارم اگر حدود کپی رایت مشخص و قانونمند شود، کپیکاریها جایی متوقف شود زیرا این امر با موعظه و اخلاق درست نمیشود، باید پایه قانونی داشته باشد.
جواد مجابی گفت: دومین باری است که در جلسهای مربوط به کپیرایت شرکت میکنم. اولین بار سال 55-56 این موضوع مطرح شد که در آن جلسه ایرج افشار، کریم امامی، احسان نراقی و شاید نجف دریابندری حضور داشتند و طبیعتا هیچ نتیجهای از آن جلسه حاصل نشد.
وی ادامه داد: امروز هم صحبت از کپی رایت لازم اما بینتیجه است. این موضوع برای نویسندگان، ناشران و پارهای از اهل ادب و انجمن صنفی اهمیت دارد و مسئلهای نیست که افکار عمومی به آن توجه کند. نمیتوانیم نظر افکار عمومی را تغییر دهیم و حقیقتی را ابراز کنیم که به نتیجه برسد. اما وظیفه داریم آن را بگوییم.
مجابی افزود: اگر کسی در طول زمان حرفش درست نباشد باید پوزش بخواهد و اگر حرف جدیدی دارد ارائه دهد. مجابی سپس بیان کرد: بیگمان مسئله مالکیت فکری در این مملکت به هیچ وجه مورد استفاده نیست و اعتباری ندارد. و بسیاری از اثار خارجی و حقوق ما در زمینه موسیقی، سینما و ادبیات مورد تعرض و تجاوز قرار میگیرد. مشکل عمدهای که ما از دو سو با آن روبرو هستیم این است که کسانی هستند که منافع آنها اقتضا میکند، در برابر مصلحت کشور و مصلحت فرهنگی و اعتبار و ابروی مملکت جبهه بگیرند کوتاه بیایند و بالاخره یک روز باید به این قرار داد بینالمللی بپیوندیم که بیش از این ما را دزد و خاطی نپندارند. هرکس باید دیدگاه خود را با دلایلش مطرح کند. مالکیت فکری نه مورد توجه افکار عمومی است و نه زمامداران به آن اهمیت می دهند
این شاعر گفت: امروز بازیهای زبانی ما به ظاهر فریبنده هستند اما باطن موحشی دارند. گاهی که زبان به وسیله مسئولان خراب میشود، پارهای از کلمات و اصطلاحات ایجاد میشود.
به گفته این نویسنده؛ ادبیات حمالی و نقالی را به بخشی از مطبوعات و ادبیات خودمان تعمیم میدهم. ما تولیدات ادبی و فرهنگی دیگران را میگیریم و عینا نقل میکنیم، که این ادبیات، اساسش حمالی و نقالی است.
مجابی افزود: در مطبوعات درباره دریدا مقالههای زیادی نوشته میشود اما درباره ملکالشعرای بهار یا صادق چوبک چون سواد و مطالعه می خواهد مطالبی نوشته نمیشود.
مجابی در ادامه گفت: مهندسی معکوس از آن واژههاست که در نوشته، موسیقی و فیلم تجزیه میکنیم و قطعات ان را به اسم خودمان بازسازی میکنیم و میگوییم دانشمندان ما با مهندسی معکوس به اینجا رسیدهاند. آنچه اهمیت دارد مهندسی مستقیم است.
وی گفت: در زمینه مونتاژ و تقلید، مرتب کارهای دیگران را برمی داریم و به اسم خودمان منتشر می کنیم. در یک دوره کوتاه خوشایند کسانی که به آمارها توجه دارند باشد ولی دیری نخواهد پایید که رسوا خواهند شد. مهندسی فرهنگ وجود ندارد باید فرهنگ را اعتلا داد. اما عملا دیدیم در هر دو نظام به جایی نرسید.
این نویسنده تاکید کرد: کپی رایت اجازه می دهد مهندسی معکوس در زمینه فرهنگی، مسائل فکری و مسائل صنعتی را در جایی متوقف کنیم و داشتههای اندک خودمان را از چیزهای عاریتی جدا کنیم. و به انچه داریم باز گردیم.
مجابی بیان کرد: شک ندارم در این مملکت نیروهای جوان و نیروهای مسن لیاقتهای زیادی برای فرهنگ و موارد دیگر دارد. در کشور ما پیرسالاری وجود دارد و جوان کشی می کند، اما با کوشش جوانان انها اجازه نمیدهند که عده ای هر کاری که میخواهند انجام بدهند. این جریان مرا به یاد داستان منوچهری در دربار می اندازد که جوان بود و در دربار به او می گفتند تو جوان هستی و او پاسخ داد اگر ملاک سن باشد شیطان از همه ما داناتر است.
این شاعر در پایان با بیان این مطلب که ترجمه در کشور ما حرف اول را می زند گفت: بعد از ترجمه، کتاب مولفان درگذشته است که ناشران با آنها جان میگیرند و بعد آثار مولفان قرار دارد این نیز طبیعی است. در هر کشوری نویسندگان و پژوهشگران آثار خود را عرضه میکنند و بعد ترجمه اهمیت دارد. این به معنای این نیست که نشر مملکتمان را به سمت ترجمه ببریم چراکه ارزان و سودآور است و کمتر دچار سانسور میشود مانند ترانههایی که از تلویزیون شاهد آن هستیم.
وی در پایان گفت: امیدوارم اگر حدود کپی رایت مشخص و قانونمند شود، این کپیکاریها یک جایی متوقف شود که این امر با موعظه و اخلاق درست نمیشود، باید پایه قانونی داشته باشد.
نظر شما