به مناسبت بیستمین نمایشگاه بینالمللی کتاب مشهد راهی خراسان بزرگ و مشهدالرضا شدیم تا از نزدیک از این نمایشگاه کتاب بازدیدی داشته باشیم.
در محیط داخل فرودگاه خبری از تبلیغات محیطی نیست اما به محض آنکه از فرودگاه خارج میشویم، بنرهای مختلفی در سطح شهر دیده میشود که خبر از برگزاری یک رویداد مهم در مرکز خراسان را دارد. بنرهایی که هر کدام به ما میفهماند که مشهد علاوه بر زائران میزبان کتاب و کلمه نیز است.
نمایشگاه قرار است که با حضور سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در محل دائمی نمایشگاههای بین المللی مشهد برگزار شود. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهردار، استاندار، اعضای شورای شهر و خانه ملت، مسئولان فرهنگی، رسانهها، هنرمندان، همه و همه آمدهاند تا آغاز روزهای کتابی مشهد را جشن بگیرند. همه چیز با نظم برنامهریزی شده و در حال اجراست.
نمایشگاه با کلی وعدههای شیرین مسئولان استانی آغاز میشود و به استقبال نمایشگاهی میرویم که قرار است تا یک هفته به نیازهای روحی علاقهمندان کتاب در خراسان رضوی پاسخ دهد.
فضای ظاهری نمایشگاه
هوا شهر کمی سرد شده است اما سالن به اندازه کافی گرم است و حتی میشود با یک پیراهن آستین کوتاه در سالنها قدم زد. برخی غرفهها آماده و برخی غرفهها هنوز حتی کتابهای خود را به نمایشگاه نیاوردهاند. تقریبا چیزی به اسم غرفهسازی وجود ندارد و بجز چند شرکت و موسسه که کمتر به کتاب هم ربط دارند، سایر افراد حاضر در نمایشگاه از همان میزهای ساده با رومیزیهای معمولی برای نمایشگاه استفاده کردهاند و اوج خلاقیت آنجایی است که یک بنر پشت سر فروشندگان نشرهای مختلف نصب شده تا مخاطب بداند که دقیقا به کدام نشر مراجعه کرده است.
تبلغاتی شهری
در بسیاری از اتوبانها، بلوارها و خیابانهای نزدیک حرم تبلیغات محیطی وجود دارد اما با این حال افراد زیادی از زمان و مکان برگزاری نمایشگاه کتاب مشهد اطلاعی ندارند و ما این را در صحبتی که در روزهای برگزاری این نمایشگاه با چهرههای ادبی مطرح شهر داشتیم، نیز به وضوح مشاهده کردیم.
مکان و زمان برگزاری نمایشگاه
همانطور که در بالا اشاره کردم مکان نمایشگاه امکانات بسیار خوبی دارد و بسیار مجهز است؛ چراکه دقیقا برای برگزاری نمایشگاه آماده و ساخته شده است؛ اما فاصله آن تا مرکز شهر دور است و کمی حمل و نقل با وسایل عمومی سخت انجام میشود.
زمان نمایشگاه نیز بجز دو روز تعطیلی که در ایام برگزاری وجود دارد و از صبح تا ساعت 21 شاهد برگزاری آن هستیم، از ساعت 15 آغاز میشود و تا ساعت 21 ادامه دارد. همین زمان باعث شده که بسیاری از غرفهها و ناشران به شرایط موجود ایراد بگیرند؛ چراکه با برگزاری نمایشگاه در این زمان عملا دانشآموزان را از دست دادهاند. دانشآموزانی که میتوانند در قالب اردوهای تفریحی-آموزشی بخش قابل توجهی از مخاطبان نمایشگاه را تشکیل بدهند.
حضور حداکثری ناشران
تقریبا تمام ناشران مطرح که در نمایشگاههای استانی حضور دارند، در این نمایشگاه نیز دیده میشوند و یا به صورت مستقیم و یا از طریق نمایندگان خود در نمایشگاه حاضر شدهاند، اما همزمانی این نمایشگاه با نمایشگاه کتاب شیراز شاید باعث شده تا ناشران با حداکثر توان در نمایشگاه حاضر نشوند و بخشی از قدرت خود را به نمایشگاه مشهد و بخش دیگر را به شیراز بفرستند.
حضور ناشر نماها
شاید در میان غرفههای نمایشگاه، آزاردهندهترین تصویر، وجود ناشرهایی باشد که به سادگی کتابهای پرفروش ناشران دیگر را با طرحی شبیه به ناشر اصلی چاپ کردهاند و اسم دخترخاله و دخترعمو را به عنوان مترجم روی جلد زدهاند و به دلیل آنکه هزینه کمتری نسبت به ناشر اصلی اثر کردهاند، به راحتی اقدام به فروش کتابها با تخفیفهایی عجیب و غریب میکنند و متاسفانه هیچ منع قانونی هم برای آنها وجود ندارد، از طرفی به قدری تعداد این ناشران در نمایشگاههای استانی زیاد است که تقریبا نمیتوان پیگیر شکایت از آنها شد.
از این موضوع که بگذریم غرفههای زیادی در نمایشگاه وجود دارند که به دستفروشان کنار خیابان بسیار شبیهتر هستند و تقریبا از هر ناشری کتاب دارند. حتی کتاب ناشرانی که در نمایشگاه غرفه دارند! به هر حال مشکلات در نمایشگاههای استانی یکی و دوتا نیست.
وجود کتابهای قاچاق
بسیاری از دوستان و کارشناسان معتقدند که برخی غرفههای نمایشگاه که بیشتر شبیه به دلال هستند تا ناشر و در بالا نیز درباره آنها صحبت کردیم؛ در نمایشگاههای استانی اقدام به فروش کتابهای قاچاق میکنند که ما درباره صحت و سقم آن اطلاعاتی نداریم و بررسی آن را به کارشناسان امر واگذار میکنیم؛ اما شواهدی مانند تخفیف 50 درصدی کتابهای ناشری که کتاب را در غرفه خودش با تخفیف 10 درصد ارائه میکند، میتواند این ادعا را به واقعیت نزدیکتر کند.
مخاطبی که نمیداند به دنبال چه چیزی میگردد
بر خلاف نمایشگاه کتاب تهران که معمولان مخاطبان با لیستی از پیش نوشته شده در نمایشگاه حاضر میشوند و اقدام به خرید میکنند، در نمایشگاههای استانی چنین چیزی دیده نمیشود و مشهد نیز از این قاعده مستثنی نیست و ما با مخاطبانی روبهرو میشویم که اغلب نمیدانند چه کتابی میخواهند و به چه کتابهایی علاقه دارند و تنها اسم چند کتابی که در فضای مجازی یا رسانهها شنیده را دائما تکرار میکنند و حتی نمیدانند غرفه آن کجاست. چنین مخاطبی از اولین غرفهای که کتاب را داشته باشد، خرید میکنند . برای او اهمیتی ندارد که نسخه خریداری شده با نسخه اصلی چقدر متفاوت است.
تاثیر روی بازار کتابفروشیهای سطح شهر
مردم و بخصوص دانشجویان از برگزاری نمایشگاه بسیار راضی هستند و معتقدند که به واسطه نمایشگاه کتاب میتوانند کتاب را با هزینه کمتری تهیه کنند. از طرفی در بازدید از چند کتابفروشی بزرگ مشهد متوجه شدیم که نمایشگاه بینالمللی تاثیر چندانی روی فروش آنها ندارد و آنها تنها از نبود نظارت و فروش کتابهای قاچاق با نصف قیمت کتابفروشیها ناراحت هستند.
اتفاق عجیب نمایشگاه
شاید عجیبترین اتفاق نمایشگاه دریافت بن کتاب و استفاده از آن در کتابفروشیهای سطح شهر باشد؛ اتفاقی که شاید باعث شد تا نه تنها کتابفروشیها در ایام برگزاری نمایشگاه روزهای خلوتی را تجربه کنند؛ بلکه باعث شد از هر دورهای پرفروشتر باشند؛ چراکه بسیاری از مخاطبان بن نمایشگاهی دریافت میکردند و این بنها را به جای نمایشگاه در کتابفروشیهای سطح شهر مصرف میکردند تا علاوه بر دریافت یارانه 20 درصدی نمایشگاه از یارانه 25 درصدی پاییزه کتاب نیز استفاده کنند و با پرداخت تنها 55 هزار تومان، 100 هزار تومان کتاب بخرند!
پایان راه...
هنوز هم نه مسئولان و متولیان فرهنگی کشور به نتیجه مشخصی نرسیدهاند که آیا نمایشگاههای استانی کتاب اتفاق مثبتی است یا منفی اما چیزی که مشخص است، شور و هیجانی است که به واسطه این نمایشگاهها در سطح شهر شاهد آن هستیم و به نوعی این گونه فعالیتها شبیه به کاتالیزورهای میمانند که موتور فرهنگی استان را به حرکت در میآورند؛ بنابراین با توجه به حیات این نمایشگاهها و تاثیر آن روی روحیه فرهنگی شهر امیدواریم که مسیر برگزاری آنها در سالهای آینده بهبود پیدا کند تا کتابفروشیها که قلب تپنده فرهنگ هر شهر محسوب میشوند، نیز آسیب نبینند.
دقایق پایانی یکی دیگر از روزهای نمایشگاه کتاب مشهد است. مثل همیشه هدفون را داخل گوشم میگذارم و این بار نوبت به علیرضا قنبری است که شعری را در گوشم دکلمه کند:
« هرچند که در شهر تو بازار زیاد است
باید برسم زود، خریدار زیاد است
من دربهدر پنجرهفولادم و دیریست
بین من و آن پنجره دیوار زیاد است
آنقدر کریمی که بدهکار تو کم نیست
آنقدر کریمی که طلبکار زیاد است
پاییز رسیدم به حرم، با همه گفتم
اینجا چقدر چادر گلدار زیاد است
با بار گناه آمدهام مثل همیشه
با بار گناه آمدم، این بار زیاد است
گندم به کبوتر بدهم، شعر بگویم
آخر چه کنم در حرمت؟ کار زیاد است
نوروز به نوروز، محرم به محرم
سرمست زیاد است، عزادار زیاد است
هر گوشه ایران حرم توست که با تو
همسایه دیوار به دیوار زیاد است
از دور سلامی و تو از دور جوابی
این فاصله انگار نه انگار زیاد است
آن شب که به رؤیای من افتاد مسیرت
دیدم چقدر لذت دیدار زیاد است
در خواب، سر سفره اطعام تو گفتی
هر قدر که میخواهی بردار، زیاد است»
نظر شما