با شایستههای تقدیر دوسالانه جایزه کتاب سال اصفهان
گذری بر دیار آلگودرز؛ از پیشینه ارامنه و گرجیان تا عشایر ذلقی
«گذری بر دیار آلگودرز» تالیف فضلالله خلیلی با مقدمه قنبر روشنعلی در هشت فصل به منطقه الیگودرز میپردازد. این کتاب در جایزه دوسالانه کتاب اصفهان در بخش محتوای گروه تاریخ شایسته تقدیر شناخته شد.
فصلهای این کتاب شامل «پیشینه تاریخی، وجه تسمیه موقعیت و تقسیمات کشور و جاذبههای گردشگری»، «اعتقادات و آداب و رسوم ـ زبان و فرهنگ ـ هنرمندان و مشاهیر ـ آثار تاریخی و ماندگار ـ زیارتگاهها، «آموزش و پرورش»، «مناطق و روستاهای اطراف شهر»، «پیشینه بختیاریها، ارامنه و گرجیان»، «مدیرکل آموزش عشایری ایران و عشایر»، «منطقه عشایری زز و ماهرو» و «منطقه عشایری ذلقی» است که در هر کدام اطلاعات جزییترین درباره هر مورد را توضیح داده است.
نویسنده منطقه الیگودرز را بنابر آنچه از قدیم در اذهان وجود داشته، جایگاه و محل زندگی فرزندان گودرز میداند. از گودرز و شخصیت او در روایت داستانی (شاهنامه) و تاریخی ایران اطلاعات فراوانی موجود است.
درباره خاندان گودرز «بنابر روایت فردوسی در عهد کیان، خاندان گودرز کشواد اهمیت بسیار دارد. موسس این خاندان پهلوانی «کشواد زرینکلاه» از پهلوانان عهد فریدون بود و پسر او گودرز پهلوان بزرگ و مدبر عهد کاووس و کیخسرو است که هفتاد و هشت پسر و نبیره و علم کاویان در دست خاندان او بود، پهلوانترین افراد خاندان او گیو، که پس از رستم هماورد نداشت «بانو گشسب سوار» دختر رستم را به زنی گرفت که از او بیژن پدید آمد، گودرز و بیژن از پادشاهان و بزرگان اشکانی بودهاند که به تدریج در روایات ملی ایران راه یافته و در شمار پهلوانان درآمدهاند.»
فصل سوم این کتاب به «آموزش و پرورش» اختصاص دارد که در این فصل نویسنده به خاطرات خود در مدت فعالیت بهعنوان معلم در این شهرستان پرداخته است و در کنار آن وضعیت مدارس را شرح میدهد. او در بخشی از مشکلات آموزشی نوشته و ضمن آن آمده است: «تنبیهات دسته جمعی محصلان توسط معلمان که گاهگاهی موجب نگرانی میشد و گزارشات آنها به اداره میرسید که رسالت معلم را زیر سوال میبرد.» از سوی دیگر «رد صلاحیت تعداد زیادی از معلمان حقالتدریس که تازه دیپلم گرفته بودند و با از خودگذشتگی زائدالوصفی برای تدریس راهی روستاها شده بودند و با توجه به کمبودها و مشکلات توانسته بودند در روستا تعدادی دانشآموز را از بیسواد ماندن نجات دهند و ایجاد نگرانی و کشمکش ناشی از این اقدام بین معلمان، آموزش و پرورش، گزینش و والدین آنها، خسارات جبرانناپذیری را به حیثیت آموزش و پرورش وارد کرد.» نویسنده همچنین به پاکسازی معلمان و پروندهسازی برای بعضی از آنان اشاره کرده است.
الیگودرز منطقهای است که علاوهبر ساکنان بومی خود، بختیاریها، گرجیها و ارامنه را نیز میزبانی میکند. «در تاریخ بختیاری و بسیاری دیگر از منابع با اعداد و ارقام متفاوت آمده است که شاه عباس صفوی عده زیادی از ترکان و ارامنه و گرجیها را از ارمنستان و آذربایجان و گرجستان به استان اصفهان کوچ داد و عمدتا آنها را در منطقه فریدن (غرب استان اصفهان) و الیگودرز (شرق استان لرستان) سکنی داد تا حائلی باشند بین خاک بختیاری و پایتخت خود این اقوام همانطوری که قبلا نیز اشاره شد در روستاهای متعدد و در یک خط فرضی از چمن سلطان در نزدیک الیگورز تا چغاخور در نزدیکی بروجن مستقر شدند. در حال حاضر بیشتر ارامنه روستاهای خود را ترک کرده و به اصفهان و تهران مهاجرت کردهاند، اما گرجیها بیشتر در فریدونشهر محل اولیه استقرار اکثریتشان سکونت دارند. تعدادی نیز به شهرهای دیگر چون نجفآباد و شهرهای دیگر مهاجرت کردهاند.»
در بخش دیگری از کتاب به مساله عشایر و محمد بهمنبیگی پرداخته شده است. «مناطق گسترده عشایری در جنوب شهرستان الیگودرز، ازنا و دورود از دیرباز جمعیت قابل توجهی داشتهاند، عدهای از این مردم کوچرو، تعدادی نیمکوچ و بقیه روستانشیناند بهدلیل عدم سکونت دایمی، صعبالعبور بودن مناطق، نداشتن راه و سایر امکانات، فرزندان آنها غالبا بیسواد میمانند. بهندرت میتوان روستایی را سراغ گرفت که مدرسهای داشته باشد، قبلا وضع برای تمام عشایر سراسر ایران بدین منوال بود. سرانجام یکی از عشایرزادگان ایل بزرگ قشقایی مرحوم محمد بهمنبیگی آستین بالا زد و فعالیت خود را جهت باسواد کردن فرزندان عشایر از استان فارس و در میان افراد ایل قشقایی شروع کرد. او مدارسی را در چادر تاسیس کرد و به کار تعلیم و تربیت کودکان عشایر پرداخت.»
در بخش «پیشینه بختیاریها، ارامنه و گرجیان» میخوانیم: «در تاریخ بختیاری و بسیاری دیگر از منابع با اعداد و ارقام متفاوت آمده است که شاه عباس صفوی عده زیادی از ترکان و ارامنه و گرجیها را از ارمنستان و آذربایجان و گرجستان به استان اصفهان کوچ داد و عمدتا آنها را در منطق فریدن (غرب استان اصفهان) و الیگودرز (شراق استان لرستان) سکنی داد تا حائلی باشند بین خاک بختیاری و پایتخت خود این اقوام. در حال حاضر بیشتر ارامنه روستاهای خود را ترک کرده و به اصفهان و تهران مهاجرت کردهاند اما گرجیها بیشتر در فریدونشهر نجفآباد و شهرهای دیگر مهاجرت کردهاند.
روستای گوران بورواری (نزدیک الیگودرز) زمانی ارمنینشین بوده است، از آثار باقیمانده آنها میتوان به کلیساری یاقیمانده آن که ساموئل نامی از ارامنه تهران آن را تعمیر و بازسازی کرده است اشاره کرد. همچنین مدفن و سمگ قبر امیرخان پدر عاشیق مشهور ارمنی ایرانی امیراغلو در دهستانهای کمره و بورواری که زمانی ارمنینشین بودند و اینک از ارامنه جز بقایای مخروبه چند کلیسا و چند قبرستان چیزی باقی نمانده است.»
در پایان این کتاب اسناد و تصاویری از این منطقه، طبیعت، مدارس، زندگی عشایری و مانند آن پیوست شده است.
«گذری بر دیار آلگودرز» تالیف فضلالله خلیلی نجفآبادی با مقدمه قنبر روشنعلی در 282 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و بهای 18 هزار ریال از سوی انتشارات مهرزهرا(س) در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
نظرات