گفتوگو اختصاصی ایبنا با کیارتان پاسکیت مجری و نویسنده انگلیسی
پاسکیت: اگر نحوه نوشتن شما صحیح باشد، تبدیل به راهی متفاوت برای معلم بودن خواهد شد
آیا میتوان روی کتابهایی که نوشتهاید بهعنوان کتاب مرجع حساب کرد؟
بله، من راجع به تمامی حقایقی که در کتابهایم آوردهام تحقیق کردهام و تمامی این مطالب توسط متخصصین بررسی شدهاند. البته کتابی که راجع به سیارات نوشتهام نیازمند بروزرسانی است چراکه دانشمندان هر روز چیزهای جدیدی کشف میکنند.
موضوعاتی که شما راجع به آنها مینویسید بسیار گسترده است و یک جورهایی میتوان گفت همه چیزدان هستید،رشته تحصیلیتان در دانشگاه چه بوده و این طیف وسیع دانش را از کجا کسب کردهاید؟
در دانشگاه به تحصیل در یکی از رشتههای مهندسی پرداختم اما همزمان تا میتوانستم برای اجرا روی صحنه رفتم و یک عالم پیانو نواختم. وقتی که ده سالم بود برای اولین بار آموختم چطور با اعداد بازی کنم و بعد از آن همیشه دنبال این بودم که بازی ریاضیها و حقایق بیشتری یاد بگیرم، جدای از همه اینها همیشه به تماشای آسمان شب علاقه داشتم و از آموختن، نوشتن و صحبت راجع به چیزهایی که آموختهام لذت میبردم.
حال که شما همچنان پیگیر آسمان شب هستید و کتابی که راجع به کهکشانها نوشتهاید نیاز به بروزرسانی دارد، آیا میشود جواب بروز شده سوال محوری کتابتان را به ما بگویید تا ما هم بدانیم در فضای تاریک بین ستارهها چه چیزی وجود دارد؟
سوال بسیار خوبی است! بعضی از مردم فکر میکنند که در واقع هیچ فضای خالی و تاریکی وجود ندارد و آنقدر ستاره هست که تمامی این فضاها را پر کند، هرچند که بسیاری از آنها به اندازهای دور هستند که نورشان به ما نمیرسد و ما نمیتوانیم آنها را ببینیم. اما جواب خود من این است که ما در بعد سوم زندگی میکنیم و این فضا ی تاریک کنارههای بعد چهارم جهان هستند که فهم آنها برای ما غیرممکن است.
چرا دانشآموزانی که بعضا از خواندن کتابهای مدرسه فراریاند، کتابهای شما را با علاقه دنبال میکنند؟
مدارس مجبورند که سرفصلهای تعیین شدهای را دنبال کنند تا از یادگیری دانشآموزان اطمینان حاصل کنند. کتابهای من گرچه طیف گستردهتری از مطالب را پوشش میدهند اما چون من اجازه دارم مطالب و تصاویر طنز را در آنها بگنجانم کتابهایم معمولا محبوبیت بیشتری دارند.
شما رماننویس، موزیسین و همه چیزدان هستید، نقطه مشترک این سه در کجا است؟
هر چیزی تنها در صورتی درست است و تفاوت ایجاد میکند که شما را به پیشرفت در چیز دیگری ترغیب کند. هیچ جایی برای گیجشدن وجود ندارد.
آیا تابهحال به معلمی فکر کردهاید و دلتان خواسته است معلم باشید؟ فرق بین معلمی و نوشتن کتابهای آموزشی چیست؟
نه، هرچند که مادرم همیشه عاشق این بود که معلم بشوم اما من همیشه عاشق مجریگری بودم. نوشتن راجع به ریاضیات به من این فرصت را داد که دور دنیا سفر کنم و درباره کلی مطلب جالب و بامزه در تئاترهای بزرگ دنیا صحبت کنم. اگر نحوه نوشتن شما صحیح باشد، نوشتن تبدیل راهی متفاوت برای معلم بودن خواهد شد.
وقتی که میتوان کودکان را به بازی و کلی چیزهای دیگر سرگرم کرد،خواندن کتابهایی مانند کتابهای شما چگونه برای آنها ضرورت پیدا میکند؟
متاسفانه کودکان ما قرار نیست تا ابد کودک بمانند. آنها باید رشد کنند و مهارتهایشان را افزایش دهند تا با به کار بستن آنها نجات پیدا کنند. بعضی از بچهها هنر و تاریخ را ترجیح میدهند و بعضی دیگر ریاضیدان و مهندس میشوند. بهترین زمان برای یادگیری زمانی است که شما کم سن هستید، این همان دلیلی است که ثابت میکند کودکان باید در کنار بازیکردن به آموختن چیزهای مختلف بپردازند.
نظر شما