نویسندگان اغلب مجبورند در کارگاهها، مصاحبههای، رونمایی کتاب، بازدید از مدارس، و همچنین شبکههای اجتماعی حضور یابند و به سؤالات زیادی پاسخ دهند اما از بعضی سوالات به شدت متنفرند.
چقدر درآمد داری؟
نویسندگان زیادی این سوال را در رتبه نخست سوالهایی که از آن تنفردارند قرار دادند. البته پرسیدن چنین سؤالی در همه صنعتها بیادبی تلقی میشود.
کتاب بعدی، فیلم اقتباسی کتابتان، یا ترجمه کتاب کی وارد بازار میشود؟
یکی از نویسندگان میگوید از این سوال که چه زمانی فیلم کتابت اکران میشود متنفرم! نویسنده اطلاعی از این موضوعات ندارد. خوانندگان اطلاعات بیشتری درباره این موضوعات دارند. اگر دوست دارید از روی کتاب موردعلاقهتان فیلمی ساخته شود خودتان دست به کار شوید و نقد و نظرتان را درباره کتاب در اینترنت منتشر کنید.
سوالاتی که توهین به ژانرها و نویسندگان دیگر را شامل میشود:
خیلی از خوانندگان به کتابهای عاشقانه و علمی-تخیلی توهین میکنند که در نهایت به توهین به صنعت نشر ختم میشود. وقتی چنین کاری میکنید نویسنده یا باید در جمع با شما مخالفت کند یا با توهین شما همراه شود. در هر دو صورت انتخاب خوبی نیست و فقط سخنگویان ماهر قادرند از جواب دادن به چنین سؤالاتی طفره بروند.
بیشتر نظر میدهید و سؤال نمیکنید:
البته اگر عادلانه به موضوع نگاه کنیم همه از این کار بدشان میآید. افراد برای شنیدن نظرات شما به جلسه رونمایی یا امضای کتاب نمیآیند و برای شنیدن حرفهای نویسنده موردعلاقهشان در این جلسه حضور مییابند بنابراین وقت دیگران را تلف نکنید.
«اوضاع کتاب چطوره؟»
قطعاً کسی که چنین سؤالی میپرسد نیت خیری دارد اما هیچ نویسندهای نمیداند چطور به این سؤال جواب دهد. آیا دوست دارید میزان فروش کتاب را بدانید؟ نویسندگان که از آمار فروش چند ماه بعد باخبر میشوند. هر نویسندهای موفقیت کتابش را به شکلی متفاوت تفسیر میکند و چنین پرسشی ممکن است منجر به گفت و گویی دو ساعته شود.
«من را به ناشرت معرفی میکنی؟»
این سؤال خیلی آزاردهنده است؛ به خصوص اگر رابطهای صمیمانه با نویسنده ندارید. اگر نویسنده یا مترجمی مایل به این کار باشد خودش به شما پیشنهاد میدهد. از نویسنده نخواهید کار شما را بخواند و نظر دهد چون خواندن اثری منتشرنشده کار اشتباهی است و اصلاً وقت خواندنش را ندارند. علاوه بر این، اگر کارتان را خواندند و خوششان نیامد چگونه میتوانند احساسات واقعیشان را به شما بگویند؟!
موضوعات شخصی و بیربط به کتاب و دنیای نوشتن
از گفتن حرفهایی که ربطی به کتاب ندارد اجتناب کنید؛ حتی اگر فکر میکنید در حال تمجید از نویسنده هستید. یکی از نویسندگان میگوید متنفرم از اینکه مردم درباره وزنم نظر میدهند حتی اگر چند کیلو وزن کم کرده باشم. البته بعضی نویسندگان دوست دارند درباره موضوعاتی متفاوت صحبت کنند. مثلاً اگر نویسندهای در صفحه اینستاگرامش عکسهای زیادی از دستپُختش را با دیگران به اشتراک میگذارد مشکلی با پاسخ دادن به سؤالی در این مورد ندارد. اگر مطمئن نیستید که سؤالتان مودبانه است یا نه، از مطرح کردنش خودداری کنید. ظاهر، سیاست، سن، ارتباط شخصی، بچهها، و خانهیِ نویسندگان موضوعاتی مناسب نیستند.
«آیا تا به حال به انتشار کتاب با سرمایهگذاری خودتان فکر کردین؟ شنیدم درآمد خوبی دارد.»
اگر چنین سؤالی بپرسید همه نویسندگان جواب میدهند که تا به حال به این موضوع فکر نکردهاند. اگر دوست دارید بپرسید که چرا از یک روش خاص برای انتشار آثارتان استفاده میکنید اما بیشتر نویسندگان در ژانرهایی مینویسند که با آن ارتباط برقرار میکنند و اگر فقط به دنبال پول باشند موفقیتشان ماندگار نخواهد بود.
«شما نویسندهاید؟ چند تا از کتابهایتان را که من شاید خوانده باشم نام ببرید؟
اول اینکه نویسنده از کجا باید بداند شما چه خواندهاید. دوم اینکه نویسنده بودن یک فرد در صورت شنیدن نام کتابهایشان توسط شما معنا نمییابد!
«ایدهیِ کتابهایتان چگونه به ذهنتان میرسد؟»
البته سؤال بدی نیست اما از آنجا که از نویسندگان مختلف بارها پرسیده شده است برایشان کمی آزاردهنده شده است. جواب این سؤال اغلب انتزاعی است چون خود نویسندگان هم نمیدانند ایدههایشان چگونه و از کجا به ذهنشان میرسد!
نظر شما