یکشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۰۹:۱۶
شهید مطهری ذهن تاریخی داشت/ او نقش علم را می‌پذیرد اما ستایش‌اش نمی‌کند

رسول جعفریان گفت: شهید مطهری اگرچه تاریخ زیاد نمی‌خوانده ولی ذهن تاریخی داشته و این را می‌توان در فلسفه هم دید که چگونه تفاوت‌های ابن سینا و فارابی را می‌بیند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، همایش گرامیداشت چهلمین سالگرد شهادت استاد مطهری با موضوع «جمهوری اسلامی؛ اگر مطهری بود …» عصر ديروز، شنبه چهاردهم اردیبهشت برگزار شد.

علی مطهری با اشاره به چهلمین سال شهادت شهید مطهری و صدمین سالروز او در سال جاری سخنرانی خود را با عنوان شهید مطهری و نقش آفرینی روحانیت در حکومت ارائه کرد و گفت: باید نظرات ایشان را درباره روحانیت و نقش آنها در حرکت اجتماعی و حکومت را بررسی کرد. در انقلاب اسلامی که دنیا را غافلگیر کرد همه کارشناسان فکر می‌کردند در ایران دو نیرو سیاسی و اقتصادی بیشتر وجود ندارد و روی نیروی روحانیت به عنوان نیروی سوم حساب نمی‌کردند و آن را یک دکور فرض می‌کردند. در حالیکه نقش روحانیت در انقلاب مشروطیت و عراق انکار ناپذیر است.

او ادامه داد: در نهضت ملی شدن صنعت نفت، آیت‌الله خوانساری و کاشانی نقش اساسی داشتند و در نهضت اسلامی خودمان هم از پانزده خرداد روحانیت تلاش کرد ریشه فساد را بکند. در اینجا روحانیت به این نتیجه می‌رسد که ریشه استبداد داخلی و خارجی را از بین ببرد. شهید مطهری در آستانه پیروزی انقلاب و پس از آن جملاتی را بیان کردند. ایشان می‌گویند در آینده انقلاب به روحانیت نیاز دارد به شرط اینکه روحانیت به وظایف خود عمل کند چون آینده انقلاب به آینده روحانیت بستگی دارد و تصمیم ایشان این بود که در حوزه علمیه قم مستقر شوند و چند روزی در هفته به قم می‌رفتند و آنجا کار می‌کردند.
 
او افزود: او در مقایسه روحانیت شیعه و سنی مطالبی دارد و معتقد است روحانیت شیعه استقلال از دولت داشته و طی تاریخ از دولت مستقل بوده و به همین دلیل قدرت ایجاد حرکت اجتماعی را داشته اما در مقابل عوامه زده است.
 
علی مطهری در ادامه با بیان اینکه حرکت‌های اصلاحی در میان علمای شیعه بیشتر از علمای سنی رخ داده است توضیح داد: با اینکه در میان علمای اهل سنت سخن بیشتر است اما شیعیان حرکت‌های اصلاحی بیشتری داشتند. فرهنگ شیعی یک فرهنگ زنده حرکت‌زا و انقلاب خیز است که از روش امام علی(ع) پیروی می‌کند و نهضت‌هایی چون عاشورا و ... دارد. در حالی که اهل سنت یک دوره عصمت 23 ساله پیامبر دارند. از سوی دیگر روحانیت شیعه از ابتدا در تضاد با قدرت‌های حاکمه بودند. شهید مطهری می‌گوید روحانیت هیچ وقت جزء دولت نبوده اما روحانیت اهل سنت وابستگی به دولت دارد.

او با بیان اینکه روحانیت شیعه مستقل بوده و وابسته به دولت نیست افزود: شهید مطهری بارها بر این نکته اصرار داشتند که روحانیت شیعه نباید پست دولتی بپذیرند مگر در شرایط اضطرار و تنها باید در امور قضاوت و تعلیم و تربیت که از شغل های ذاتی روحانیت است، حضور پیدا کنند.
 
مطهری با اشاره به اینکه شهید معتقد بود روحانیت باید در کنار مردم باشد و به نظارت بر دولت بپردازد گفت: شهید مطهری معتقد بود روحانیت اگر پست دولتی نداشته باشد نفوذ کلام شما محفوظ خواهد ماند که امام خمینی رحمة الله نیز در ابتدا همین نظر را داشتند اما بعد از تحولات کشور اجازه دادند که روحانیون، رئیس جمهور و وزیر شود البته این در شرایط اضطرار بود.
 
به گفته نایب رئیس مجلس شورای اسلامی، شهید مطهری معتقد بود روحانیت باید دایره امر به معروف و نهی منکر را زیر نظر داشته باشد و این تشکیلات دولتی نباشد تا به کاری بزرگ در راستای تعلیم و تربیت و فرهنگ بپردازد و هم بر دولت و هم برای مردم نظارت داشته باشد که پیرامون این موضوع مصاحبه‌ای دو هفته قبل از شهادت داشت که به دنبال آن ستاد امر به معروف و نهی از منکر تشکیل شد اما این ستاد امروز دولتی است و منظور شهید محقق نشد.
 
او با بیان اینکه شهید مطهری بر لزوم اصلاح عزاداری‌ها تاکید داشت عنوان کرد: شهید سالها قبل معتقد بود که باید این شیوه عزاداریها اصلاح شود و با خرافات مبارزه شود و معتقد بود پرچم اصلاحات باید در دست روحانیون بماند و مبادا گروه‌های غرب‌زده این پرچم را بگیرند زیرا فردی که عالم به زمان خود باشد امور انحرافی به وی آسیب نمی زند و غافلگیر نمی شود بنابراین روحانیت باید همواره پرچم اصلاحات اجتماعی را در دست داشته باشد.
 
مطهری با اشاره به یادداشت سال ۱۳۴۱ شهید بعد از ماجرای انجمن های ایالتی و ولایتی که موجب قیام ۱۵ خرداد شد تصریح کرد: شهید در این یادداشت که برای مراجع و امام خمینی ارسال کرد چند نکته درباره حوادث آن دوران و عبرت‌های موجود در آن که باید اصلاح شود مطرح کرد و به نکاتی مانند اصلاحات ارضی و انتخاب بانوان در مجلس که برخی از علما مخالف آن بودند انتقاد کرد و نوشت اینها اشتباهاتی است که باید از آن درس گرفته شود و نباید پرچم اصلاحات اجتماعی را به دست دیگران بدهیم.
 
نایب رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به آفاتی که روحانیت با آن مواجه هستند توضیح داد: مدرک‌گرایی یکی از این آفات است و در ماجرای وحدت حوزه و دانشگاه به جای آنکه دانشگاه به سمت حوزه برود حوزه به سمت دانشگاه گرایش پیدا کرد، حوزه چرا باید اعتبار خود را از دانشگاه بگیرد و عنوانی مانند دکترا نباید به روحانی اعتباری بدهد بلکه باید اعتبارش را هم بکاهد، باید روحانیون به گونه‌ای باشند که نیازی به این عناوین نداشته باشند.
 
مطهری با بیان اینکه شهید مطهری آزادی بیش از حد لباس روحانیت را یکی از آسیب‌های این قشر می‌دانست گفت: هر فردی می‌تواند این لباس را با توجه به ظاهری متناسب بپوشد و در خیابان راه برود و هیچ نظارتی مانند نیروهای نظامی بر روی این لباس وجود ندارد و آسیب دیگر نیز بودجه اختصاص گرفته برای روحانیت است که متأسفانه در لایحه بودجه برای حوزه‌ها تصویب می‌شود و به گفته آنان برای عمران و بازسازی حوزه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد که این مخالف حریت و آزادگی روحانیت است و موجب وابستگی آنها به دولت می‌شود بنابراین برای ادامه حیاتشان وابسته به این بودجه هستند ممکن است از حریت روحانیت کم شود.
 
او افزود: شهید مطهری معتقد بود مشکل اصلی روحانیت نظام مالی و طرز ارتزاق روحانیون است. معتقد بود سازمان داشتن این بودجه سبب مشکل شده و پیشنهاد می‌کرد هر روحانیتی خودشان یک کار خاص داشته باشند اعم از کشاورزی و غیره. از سوی دیگر ایشان پیشنهاد کرده از سهم امام استفاده شود و برای کمک به این بخش بهره گرفته شده و از طریق تشکیل صندوق مشترک برای همه مراجع بودجه سازمان داشته باشند تا احدی از روحانیون مستقیماً از دست مردم ارتزاق نکند تا حریت خود را از دست ندهد.
 
در ادامه این همایش حجت‌الاسلام رسول جعفریان، رئیس کتابخانه دانشگاه تهران با اشاره به بررسی آثار شهید مطهری در لوح فشرده نور و نیز یادداشت‌های ایشان گفت: برخورداری از میراث حوزوی و دانشگاهی و مطالعه کتاب‌های روز از ویژگی‌های بارز شهید مطهری است؛ ایشان نسبت به روحانیون دیگر قم به دلیل حضور در تهران به روز تر و پیگیرتر بود. می‌توان تحقیق مفصلی کرد درباره روحانیونی که در قم و تهران بودند کرد. از سوی دیگر شهید مطهری علاقه ویژه‌ای به تاریخ داشت، اگرچه تاریخ زیاد نمی‌خوانده ولی ذهن تاریخی داشته است و این را می‌توان در فلسفه هم دید که چگونه تفاوت‌های ابن سینا و فارابی را می‌بیند. یکی از نقاط ضعف ما هم در تاریخ تفکر نداشتن ذهن تاریخی است.

این محقق تاریخ افزود:‌ ایشان تاریخ فلسفه غرب را می‌داند در حالیکه فیلسوفان نظیر ایشان در آن دوره این آشنایی را نداشتند. او وقتی بحث هیوم، کانت و ... می‌کند ارتباط این‌ها را با هم می‌داند در حالیکه در فلسفه اسلامی چندان متفکران ما این ارتباط را درک نمی‌کنند.
 
به گفته او، شهید مطهری قدرت نقادی داشت و از این حیث متفاوت است؛ او همه عمرش را در نقد دیگران گذراند. مارکسیسم، ناسیونالیسم و... را نقد کرده است. البته مسلمانان اصولا کارشان ردنویسی علیه یکدیگر است و این باعث می‌شود از شکاکیت علمی دور شوند. با این وجود نقادی ذهن را قوی می‌کند و ذهن شهید مطهری قوی بود.
 
جعفریان با بیان اینکه شهید مطهری می‌گوید فلسفه در غرب با ما متفاوت است و روی امور عمومی تاکید می‌کند گفت: تمام خروجی‌های فلسفه غرب روی بحث‌های معرفت شناسی بوده و ما خیلی دیر فهمیدیم که شناخت بسیار مهم است و این را مدیون مارکسیست‌ها هستیم که چندین کتاب را روی شناخت منتشر کردند چون فهمیدند که گیر اصلی این است که چگونه دنیا را بشناسیم. شهید مطهری هم در حوزه شناخت ما سهمی دارد و فهمیده ابتدا باید تکلیف بحث‌های معرفت شناسی را مشخص کند.
 
او با اشاره به اینکه ما دچار تشطت فکری در عرصه شناخت هستیم و تکلیفمان را با علم مشخص نمی‌کنیم یادآور شد: حال باید دید شهید مطهری به عنوان یک مورد نقاد که با آثار ترجمه شده آشناست چگونه به این موضوع ورود پیدا می‌کند. شهید مطهری فیلسوف است و خاستگاه فکری حوزوی دارد. او نمی‌تواند به معنای واقعی به علوم تجربی توجه کند و مجبور است آن را محدود کند. البته من در اینجا تاریخی بحث نمی‌کنم.

جعفریان گفت: او معتقد است علم کارایی فنی و عملی دارد. و فلسفه قادر است حقایق عالم را نشان دهد اما ارزش علم کم شده است. ایشان این کار را با هدف نقد مارکسیسم می‌کند.
 
او ادامه داد: ایشان علم را بعنوان رقیب دین، در مقابل فلسفه محدود می‌کند البته به تکامل در جامعه بشری معتقد است و عبارات مهمی در این باره دارد. او پذیرفته دنیا عوض شده و علم همه چیز را عوض کرده پس باید سهم دین و علم را مشخص کرد. شهید مطهری می‌گوید فرم و شکل زندگی ما را علم مشخص می‌کند و این قدم بزرگی است که مطهری برداشته و تمدن را پذیرفته است. اما او در نهایت دلش نمی‌آید که علم را ستایش کند و محدوده آن را مشخص می‌کند.

رئیس کتابخانه دانشگاه تهران با اشاره به اینکه مرز بین علم و دین باید تعیین شود، تاکید کرد: این که بگوییم کلیات و حدود را دین تعریف کند و مصادیق را عرف و علم مشخص می کند اما تا چه اندازه احکام و شریعت را قابل تعریف و تغییر می داند. مثل بهره برداری که در جوامع مرسوم بود و دین هم آن را به رسمیت شناخته بود، اما الان منسوخ شده و استاد مطهری می‌گوید دین به دنبال هدف است و صورتها و ابزارها را به عهده علم گذاشته و هرگونه تعارض و تصادمی در حوزه فرهنگ و تمدن بین دین و علم تاکید کرد.
 
وی با بیان اینکه استاد مطهری کماکان بر کوتاهی علم در رسیدن به حقیقت تاکید دارد و علم الهامی و اشراقی را بالاتر می‌داند، افزود: ایشان در اختلاف بین بوعلی سینا و ابوریحان به خوبی تحلیل می‌کند و بی اعتباری علوم تجربی را نسبت به علوم حقیقی رد می‌کند، البته استاد مطهری در نهایت با ارسطو و بوعلی سیناست اگرچه در نهایت حقانیت ابوریحان در پیشرفت علم را تایید می‌کند.
 
جعفریان با اشاره به اینکه استادمطهری می‌گوید علم از غرب جدید نیامده و در یونان قدیم و جوامع اسلامی وجود داشته و غربی‌ها آن را از مسلمانان گرفته‌اند و قیاس در علوم تجربی در جوامع اسلامی وجود داشته است، یادآور شد: البته نگاه ایشان به علوم تجربی با نگاه علوم جدید به تجربه متفاوت است و شناخت تجربی، سعی و خطا و راستی آزمایی با تامل در حقایق جهان هستی و تطابق حقایق با واقعیات که در دین و الهیات وجود دارد، متفاوت است.
 
رئیس کتابخانه دانشگاه تهران گفت: این نگاه دینی به پیشرفت در تکنولوژی و فناوری متفاوت است و منجر به کشفیات علمی نمی‌شود و این نوع نگاهها که مرحوم بازرگان هم در راه طی شده به آن پرداخت پاسخگوی نیازهای امروز علمی جامعه ما نیست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها