«علم و دین در افق جهانبینی توحیدی»، با طرح بعضی از مسائل چالشبرانگیزی که علم معاصر در مقابل ادیان الهی مطرح کرده به دفع شبهات پرداخته و بر ضرورت حاکمیت یک چهارچوب جامعتر بر علم آینده تاکید میکند.
در کتاب «علم و دین در افق جهانبینی توحیدی» با طرح بعضی از مهمترین مسائل چالشبرانگیزی که علم معاصر در مقابل ادیان الهی مطرح کرده به دفع شبهات پرداخته شده و ضرورت حاکمیت یک چهارچوب جامعتر بر علم آینده، توصیه شده است.
«رابطه علم و دین در جهان اسلام»، «علم و دین در اروپای قرون وسطی»، «ارتباط علم و دین»، «مسئله خودکفایی علوم تجربی»، «آیا علم و دین به دو فرهنگ تعلق دارند؟»، «کیهانشناسی و خلقت»، «استدلالها بر وجود خداوند بر اساس شواهد علمی»، «معجزه»، «مساله شرور در جهان»، «هدفداری جهان»، «معاد»، «ارزشها و مسائل اخلاقی در علم و فناوری»، «چرا علم دینی؟» و «علم آینده چهارچوبی جامعتر نیاز دارد»، عنوان فصلهای این کتاب است.
در مقدمه کتاب آمده است: «علم جدید در محیطی دین باور شروع شد و بنیانگذاران علم جدید مطالعۀ طبیعت را یک عبادت میدانستند، اما کمکم مکاتبی که فقط برای یافتههای تجربی شأن قائل بودند، نضج گرفتند و پیشرفتهای علم جدید در ابعاد نظری و عملی موقعیت این مکاتب را تقویت کرد. اما با خسارات ناشی از دوجنگ جهانی و نضجگیری مکاتب مختلف فلسفه علم در نیمه دوم قرن بیستم، کم کم معلوم شد که علم به تنهائی توانائی پاسخگوئی به سؤالات بنیادی بشر را ندارد و حتی توفیق خود را نمیتواند توجیه کند و نمی تواند جلوی سوءاستفادههای عملی از علم را بگیرد. لذا از دهه 1960 به بعد به تدریج بازگشت به دین را در بعضی از محافل علمی میبینیم. همچنین تعداد قابل توجهی از بزرگان طراز اول علم، صریحاً متدین بودن خود را ابراز داشته و با مطرح کردن نقش اصول متافیزیکی در انتخاب نظریه ها به دفع شبهات ملحدان و شکاکان پرداختهاند.»
نظر شما