حامد اشتری نویسنده رمان «قربانی طهران» گفت: رمان نویس علاوه بر این که تاریخ نقلی را می خواند لازم است تاریخ تحلیلی را هم بخواند و بر اساس تحلیل درست تر رمانش را روایت کند.
حامد اشتری در گفتوگو با خبرنگار ایبنا درباره اینکه چرا در اولین رمان خود به سراغ تاریخ رفته است؟ گفت: هنرمند زمانی کارش عمیق میشود که سراغ جاهایی برود که جزء دغدغههای اصلی ذهن و فکر اوست؛ همیشه برای من این نقطه از تاریخ که ایران وارد مرحله تجدد میشود و اوضاع سنتی بافتِ فرهنگی ما به دلائل محتلف تغییر میکند، یک دغدغه اصلی بوده است.
وی ادامه داد: فکر میکنم این یک پیچ تاریخی است و خیلی نیاز به گفتن و شنیدن دارد. خودم مدتها راجع به این مقطع تاریخی، مطالعه و کار کرده بودم و به نظرم رسید اگر این مسئله را در قالب رمان که با آن آشنا هستم، بیان کنم، بهتر است.
نویسنده «قربانی طهران» در پاسخ به این سوال که رماننویس و مورخ، کجا راهشان از هم جدا میشود؟، بیان کرد: آنجا که مورخ به عنوان پژوهشگر عرصه تاریخیِ یک نسل از مردم سعی میکند اتفاقاتی را با مردم در میان بگذارد و صرفاً آنچه را که اتفاق افتاده است، بیان میکند.
اشتری ادامه داد: من احساس میکنم آن متن یک متن خشک و صامت است. اما رماننویس در بطن قضیه قرار میگیرد و خودش را وسط معرکه فرض میکند و شروع میکند به ساختن یک جهان. جهانی که چراغی باشد برای امروز جامعه. حتی چراغی باشد برای امروز خودش.
اشتری اضافه کرد: نقل وقایع تاریخی دغدغه نویسنده نیست اما لازمه کارش هست. اگر با همان نقشهای که مورخ به ما داده است، دنیایی در رمان خلق شود و ما خودمان را کنشگر بدانیم، این باعث میشود مخاطب به صورت کاملاً جدی درگیر آن موضوع شود. با این کار مخاطب را در وسط ماجرا قرار میدهیم و او این آگاهی را پیدا میکند تا با بازخوانی این نسخه تاریخی به نسخه امروزش برسد.
وی در پایان به ظرفیتهای رمان درباره اثرگذاری آن بر تاریخ اشاره کرد و یادآور شد: رمان هم میتواند به تحریف تاریخ دامن بزند و هم از تحریف تاریخ جلوگیری کند. رماننویس باید علاوه بر اینکه تاریخ نقلی را میخواند، تاریخ تحلیلی را هم مطالعه کند و به عنوان انسان صاحب فکر تامل کند و ببیند کدام تحلیل درستتر است و رمانش را بر اساس درستترین تحلیلها از تاریخ روایت کند. این شیوه باعث تعمیق روایت راستین تاریخی میشود.
نظر شما