مدیرعامل خانه کتاب، آموزش و نظارت را دو رکن اساسی برای حرفهای شدن میداند و عقیده دارد با توجه به حجم پروانههای نشر و فعالیت ناشرنماها در صنعت نشر ایران، چارهای نداریم جز آنکه بهسمت حرفهای شدن پیش برویم.
وی به نقش تشکلها اشاره کرد و گفت: بخشی از مساله نظارت به تشکلها برمیگردد که متاسفانه ما امروز تشکل فراگیری در صنعت نشر ایران نداریم. اتحادیه ناشران نیز که تشکل باسابقهای به حساب میآید، تنها روی فعالیت ناشران تهران متمرکز است. بنابراین فکر میکنم اگر یک تشکل سراسری داشته باشیم، شاید بتوانیم آموزش و نظارت را حرفهایتر دنبال کنیم.
مدیرعامل خانه کتاب اضافه کرد: اصلاحات برای حرفهای شدن را باید از سرچشمه و ابتدای راه نشر، شروع کنیم. ما باید به افرادی که میخواهند در همان ابتدا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز بگیرند، آموزش بدهیم؛ آن هم نه آموزشهای فرمالیته که کارکردی ندارند و امروز تبدیل به معضل اصلی کشور شدهاند.
وی افزود: منظور من آموزشهای جدی در حوزههای مختلف نشر از جمله اقتصاد نشر، توزیع، چاپ، حقوق مولف و مترجم، زبان بینالمللی نشر و ... است. به عقیده من باید در مورد این موضوع سختگیری کنیم تا ناشران ما نسبت به کاری که میخواهند انجام دهند درک درستی داشته باشند.
حسینیپور عنوان کرد: ما باید فرآیندی را برای صدور پروانه نشر تعریف کنیم؛ فرآیندی که در حوزههای صنعتی نیز وجود دارند. به این شکل که مثلا بهصورت محدود به ناشر حق بهرهبرداری بدهیم و در زمان مقرر اگر توانست بهرهبرداری لازم را انجام بدهد، مجوزش را دائمی کنیم.
اهمیت توجه به ناشران استانی
مدیرعامل خانه کتاب با اشاره به تلاش ناشران شناخته نشده استانی از اهمیت فعالیتهای سراسری در حوزه مدیریت نشر و کتاب گفت و توضیح داد: در حال حاضر 70درصد فعالان صنعت نشر، در تهران مشغول به کار هستند و این در حالی است که در استانهای ما نیز ناشران فعالی حضور دارند.
وی افزود: من در سفر اخیر به یزد، با ناشران بزرگی دیدار کردم که در حوزه کودک و نوجوان، فعالیتهای حرفهای و ارزشمندی داشتند اما متاسفانه شرایط بهگونهای رقم خورده که این ناشران دیده نمیشوند. ما باید روی ظرفیتهای استانی تمرکز کنیم و شرایط را برای دیده شدن ناشران استانی فراهم آوریم.
چارهای جز حرفهای شدن نیست
مدیرعامل خانه کتاب به آمارهای این موسسه اشاره کرد و گفت: بخشی از آمار مربوط به صنعت نشر در خانه کتاب وجود دارد که بر اساس این آمار، تا کنون بش از 16 هزار پروانه نشر ثبت شده و روزبهروز به تعداد آنها اضافه میشود. این حجم از تقاضا، چاره و راهی جز حرفهای شدن برای صنعت نشر باقی نمیگذارد. ضرورت امروز صنعت نشر ایران ایجاب میکند ناشران به سمت حرفهای شدن پیش بروند.
حسینیپور افزود: اگر وضعیت صنعت نشر ایران را در مقایسه با سایر کشورهای دنیا بررسی کنیم متوجه میشویم که از نظر دانش تولید، چیزی کم نداریم و فعالان این حوزه، بهخوبی اقدام به تولید محتوا میکنند اما برای حرفهای شدن باید بدانیم که چه محتوایی تولید کنیم.
وی توضیح داد: به اعتقاد من، دور شدن فعالان نشر از حرفهای بودن، روی ذائقه مخاطب اثر میگذارد و موجب میَشود تولید اندیشهای صورت نگیرد و درنتیجه تعداد مخاطبان کتاب، افت کند.
حسینیپور به یکپارچه نبودن فعالیتهای محتوایی اشاره کرد و گفت: اینکه 25 ترجمه مختلف از یک کتاب منتشر میشود، یکی از مصادیق غیرحرفهای بودن است. ناشران حرفهای چنین کارهایی نمیکنند و این را میتوان در سابقه کاریشان مشاهده کرد.
وی ادامه داد: به نظر من اگر 500 یا هزار ناشر حرفهای داشته باشیم میتوانیم بهخوبی بازار نشر را کنترل کنیم؛ بهنحوی که هم تکلیف ناشر و مخاطب و هم تکلیف مترجم و مولف روشن باشد. در این شرایط اگر یارانهای هم اختصاص پیدا کند، میتوانیم بهراحتی روی آن کنترل داشته باشیم.
حسینیپور درمورد پیشینه اختصاص یارانهها به ناشران گفت: در دهه 70 وامها و یارانههایی در حوزه کاغذ و زینک و... به ناشران اختصاص یافت که موجب شد صنعت نشر بیجهت فربه شوند. البته بسیاری از ناشران نیز سرمایههایشان را وارد چرخه نشر کردند و امروز نیز بسیار گسترده فعالیت میکنند و خوشنام هستند اما برخی از ناشران اگرچه از امتیازها استفاده کردند، حضور آنها برای صنعت نشر و فرهنگ چندان مفید نبود.
ضرورت برپایی دوایر نشر برای حرفهای شدن
حسینیپور وظیفه ناشر را تولید فکر جدید دانست و گفت: برای اینکه این کار بهصورت حرفهای صورت بگیرد باید دوایر فعالی در نشر حضور داشته باشند و دفتر نشر بهنوعی محل رفت و آمد اصحاب قلم و فرهنگ و متخصصان باشد.
وی توضیح داد: این که کل دفتر نشر در یک کیف خلاصه شود و ناشر آن را زیر بغل بزند و در خیابانها به دنبال تولید کتاب، بچرخد، بههیچ عنوان حرفهای نیست. به عقیده من این دسته از افراد، ناشر نیستند و مشخصا ناشرنما هستند.
حسینیپور همچنین با تاکید بر جهانی شدن صنعت نشر، بیان کرد: ناشر حرفهای اگر بخواهد در حوزه بینالملل، حرفی برای گفتن داشته باشد باید به زبانهای دیگر مسلط باشد و به جستجوی منابع جدید بپردازد. در صورتی که یک نشر حرفهای نشود، به هیچ عنوان نمیتواند در بازارهای جهانی راه پیدا کند.
وی اضافه کرد: امروزه تولید کتاب با وجود تکنولوژیهای جدید کار سختی نیست؛ اما این موضوع تنها یک وجه از فرآیند چاپ کتاب است. توزیع، فروش، ارتباط با مخاطب و مولف، وجوه مهم دیگر در حوزه کتاب هستند که برای حرفهای شدن باید به آنها توجه ویژهای داشته باشیم.
حسینیپور بیان کرد: امروزه کتابهای متعددی در رشتههای مختلف تولید میشوند که ممکن است مخاطب در انتخاب محتوای مناسب دچار مشکل شود که از همین رو فکر میکنم نهادهایی مانند خانه کتاب باید در حوزه محتوا، پیشنهادهایی را به مخاطبان ارائه دهند و بهخوبی بهنقد کتابها بپردازند تا مخاطبان با آگاهی کامل، اقدام به خریداری یک کتاب کنند.
وی افزود: البته نقد کتاب نباید تنها توسط یک ارگان یا نهاد صورت بگیرد؛ به نوعی مجامع تخصصی و دانشگاهی نیز باید جدیتر از قبل وارد موضوع نقد کتاب شوند. فکر هم میکنم بهتر است نقد را از بزرگان خود شروع کنیم.
حسینیپور ادامه داد: بدون شک از افراد بزرگ و نویسندگان و هنرمندان انتظار میرود که به نظرات و انتقادات، احترام بگذارند چون با نقد است که میتوان جامعه را به سمت توسعه، پیش برد.
نظر شما