سه‌شنبه ۴ تیر ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۶
داستان چگونه می‌تواند مشکلات ارتباطی ناشنوایان را کم کند؟

زهره عارفی نویسنده کتاب‌های «پرند» برای مخاطبان ناشنوا، می‌گوید: برای اینکه فهم از داستان در مخاطب ناشنوا شکل بگیرد، لازم بود همراه داستان به مخاطبم اطلاعاتی بدهم، لذا به فکر مجموعه‌ای افتادم که این توانایی را داشته باشد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم-یونس عزیزی: زهره عارفی علاوه بر اینکه داستان می‌نویسد چند سالی است به آموزش داستان‌نویسی برای ناشنوایان روی آورده است. برگزاری دو دوره جشنواره «صدای سکوت» ره‌آورد فعالیت‌های اوست. این نویسنده به تازگی مجموعه «کتاب‌های پرند» را برای آموزش داستان‌نویسی ناشنوایان به صورت اپلیکیشن طراحی کرده است. به بهانه این طرح با او به گفتگو نشستیم که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.
 
چه انگیزه‌ای شما را به آموزش داستان‌نویسی برای ناشنوایان ترغیب کرده است؟

اگر کسی از کاری نتیجه می‌گیرد، برای ادامه کار انگیزه پیدا می‌کند. این اتفاق در جامعه ناشنوایان برای من افتاد. بچه‌ها کاملاً به این مسئله جواب دادند. البته منظورم از بچه‌ها اتفاقاً ناشنوایان تحصیلکرده است. وقتی من با آن‌ها کار می‌کنم و نتیجه می‌گیرم، طبعاً راغب می‌شوم کار را ادامه دهم. در کارهایی که برای آن‌ها انجام می‌دادم، باید دقت می‌کردم چه‌کاری برای این قشر مؤثر واقع می‌شود. مثلاً در داستان‌خوانی وقتی داستانی برای آن‌ها خوانده می‌شود و معنایی برایشان گفته می‌شود و اطلاعات کافی پیدا می‌کنند، مفهوم درست را درک می‌کنند. ‌یکی از اشکالات ناشنوایان عدم درک مفاهیم است، به‌‌خصوص مفاهیم انتزاعی. مثلاً شما با کنایه به من می‌گوئید خیلی زود آمده‌اید و منظورتان بابت تأخیر و دیر آمدن من است، اما ناشنوایان درکی از این معنا ندارند.


شما که روند داستان‌نویسی خودتان را دنبال می‌کردید، چگونه با جامعه ناشنوایان آشنا شدید؟

بهمن 1395 مجتمع ناشران استان قم به مناسبت تولد حضرت زهرا (س) جلسه‌ای برای ناشنوایان برگزار کرده بود و از بنده هم برای شرکت در جلسه دعوت کردند. در بین جلسه با چند نفر از ناشنوایان حرف زدم اما متوجه صحبت من نشدند. گاهاً می‌دیدم متوجه صحبت‌های همدیگر هم نمی‌شوند. برایم خیلی عجیب بود. حتی دو نفر که با هم حرف می‌زدند، نفر سومی حرف‌ها را با زبان اشاره برای آن‌ها ترجمه می‌کرد. من تمام‌وقت حواسم به این‌ها بود و کمتر برنامه اصلی را دنبال کردم. ذهنم درگیر شد. به نظرم رسید که این مشکل از طریق داستان حل‌شدنی است.

وقتی به نحوه ارتباط آن‌ها دقت کردم و دیدم مشکل گفتاری دارند، نتیجه گرفتم که احتمالاً با مشکل نوشتار هم مواجه‌اند. فکر کردم برای جبران این نقص چه‌کاری می‌شود انجام داد. به داستان فکر کردم. به نظرم رسید اگر ناشنوایان وارد عرصه داستان شوند، می‌توانند خیلی از مفاهیم انتزاعی را که ما با گوش دریافت می‌کنیم آن‌ها از طریق تصویر و داستان دریافت کنند، چون قدرت بصری ناشنوایان بسیار قوی است. نهایتاً در فروردین ۹۶ کارگاه داستان‌نویسی ناشنوایان کارش را شروع کرد.

با توجه به آموزش‌ها و کارگاه‌های مختلفی که برگزار کرده‌اید، چه اتفاقی افتاد که به این طرح جدید فکر کردید؟

مسئله اول این است که زبان در ذهن همه ما اتفاق می‌افتد و ما برای ارتباط نیاز به روش داریم. زبان اشاره قابلیت‌های لازم را برای ارتباط با شنوا ندارد. شما توقع دارید با زبان اشاره یک جمله کامل را از یک ناشنوا بشنوید اما ناشنوا یک جمله را در قالب زبان اشاره آن‌قدر کوتاه و ساده می‌کند که فرد شنوا برای دریافت مطلب دچار مشکل می‌شود. لذا تقلیل دادن کلمات باعث از دست رفتن معانی می‌شود.

مسئله دوم تجربه‌های شخصی من از برگزاری کلاس‌ها بود. وقتی تدریس می‌کردم، متوجه یک‌سری کمبودها می‌شدم. اولین دوره‌ای که برگزار کردم، در واقع آزمون و خطا بود. اکنون به نتیجه‌هایی رسیده‌ام که می‌توانم به آن‌ها تکیه کنم. با توجه به تجربیاتم متوجه شدم ناشنوایان برای دریافت مفاهیم نیاز است داستان‌خوانی کنند. آیا این کار کفایت می‌کرد؟ اصلاً کافی نبود و درک درستی از داستان اتفاق نمی‌افتاد. تا داستان را  به‌طور کامل توضیح نمی‌دادم موضوع داستان جا نمی‌افتاد، لذا به فکر طرحی نو افتادم.


کمی درباره این طرح توضیح می‌دهید؟

ایده «کتاب‌های پرند» را از ابرداستان گرفتم. ابرداستان به این صورت اتفاق می‌افتد که مثلاً یک داستان آغاز می‌شود و شخصیت به یک دوراهی می‌رسد، مخاطب با کلیک کردن می‌تواند انتخاب کند شخصیت داستانش کدام راه را ادامه دهد. دنبال داستان‌هایی بودم که در حجم کم، اطلاعات زیادی را به مخاطب بدهد. برای مثال اولین داستان این مجموعه 600 کلمه است اما اطلاعات و اصطلاح‌های زیادی را دربردارد.

من همراه داستان باید اطلاعات به مخاطبم بدهم، پس لازم بود هر کلمه‌ای معنی شود. اطلاعات ثانویه که در کنار داستان ارائه می‌دهم، باعث می‌شود پروسه فهم اتفاق بیفتد و در واقع داستان، درک شود. پس به فکرم افتاد چنین مجموعه‌ای را طراحی کنم. در یک نشست علمی در تهران با موضوع بهینه‌سازی آموزش داستان‌نویسی از طریق داستان طرحم را ارائه کردم و استارت کار را زدم.

لطفاً اندکی هم درباره کتاب‌های «پرند» و کارکردهایشان توضیح دهید.

اپلیکیشن یک‌جور بازی است که جذابیت خودش را دارد، داستان هم جذابیت‌های خاص خودش را دارد. دو امکان دیگر را در کنار این‌ها اضافه کردم. اول معنایی که باید آورده می‌شد تا معنی کلمه را پشتیبانی کند که این کار با ایجاد یک لینک انجام شد. دوم ایجاد یک لینک برای هدایت شدن به بیرون از اپلیکیشن.

«کتاب‌های پرند» پنج قسمت است که هر مرحله توسط یک رنگ از هم تفکیک شده‌اند. این کتاب‌ها برای افراد مبتدی است و سعی می‌کند پنج مهارت را به‌صورت غیرمستقیم آموزش ‌دهد. مثلاً «پرند آبی» آموزشی است و مفاهیم یا ضرب‌المثل‌ها و اصطلاح‌ها را آموزش می‌دهد. «پرند صورتی» مهارت‌های زندگی را آموزش می‌دهد. «پرند سبز» به مهارت‌های دینی و مسائل دینی می‌پردازد. «پرند نارنجی» درباره درک مفاهیم است که خیلی برای من مهم بود. در این بخش مخاطب آموزش می‌بیند جمله چه مفهومی را باید به خواننده منتقل کند. «پرند طلایی» پرند طلایی مخصوص مهارت ارتباط با دیگران است. یکی از مشکلات اساسی ناشنوایان عدم ارتباط صحیح با دیگران است، چراکه سوءتفاهم در بین آن‌ها زیاد است. در این بخش سعی کردم سوءتفاهم‌هایی که در این زمینه است بتوانم رفع کنم.


آیا ارگان یا نهادی هم از طرح شما حمایت کرده است؟

این کار را فعلاً به‌صورت خصوصی و از سرمایه شخصی آغاز کرده‌ام. برای دو داستان و طراحی و اجرای اپلیکیشن حدود 10 میلیون هزینه کردم. طراحی ما نهایتاً 25 داستان در دو زبان است که متحمل هزینه بالایی است و از عهده شخص من خارج است. برای شروع با کافه بازار صحبت کردم که ان‌شاء‌الله برای دسترسی ناشنوایان بتوانیم اپلیکیشن «کتاب‌های پرند» را در آنجا عرضه کنم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها