جوخه الحارثی، اولین نویسنده عمانی که کتابش به زبان انگلیسی ترجمه و برنده جایزه منبوکر بینالمللی شده است در گفت و گویی با مجله «گاردین» از خوششانسی خود و همچنین شرایط سخت کشورش عمان در طول تاریخ سخن میگوید.
ماجراهای کتاب در روستای العوافی عمان میگذرد. سه خواهر به نامهای مایا، اسماء و خوله شخصیتهای اصلی کتاب هستند. این کتاب با ظرافت و زیبایی خاصی به بیان اوضاع اجتماعی کشور عمان، از زمانی که بردهداری در آن رایج بوده تا زمانی که به لطف درآمدهای نفتی وارد دوران بهاصطلاح مدرن میشود، میپردازد اما این رمان زادهیِ ادینبورگ است.
الحارثی در دوره دکتری دانشگاه ادینبورگ درس میخواند، فرزندی هشت ماهه داشت، و به دنبال خانهای برای اقامت بود و در این میانه هر هفته از خانهای به خانهای دیگر نقلمکان میکرد تا بتواند آپارتمانی مناسب پیدا کند: «با اینکه در دوره دکتری رشته شعر عربی کلاسیک میخواندم اما از من انتظار داشتند به انگلیسی مقاله بنویسم و این موضوع من را دچار استرس کرده بود چون هیچوقت در عمرم این کار را نکرده بودم. یک شب کارهای خانه را انجام دادم، بچه را خواباندم، لپتاپم را روشن کردم و به داستانی متفاوت فکر کردم. در آغاز به عمان فکر نکردم اما به مکانی دیگر و زبانی دیگر فکر میکردم. از آنجا که عاشق زبان مادریام هستم تصمیم گرفتم به زبان عربی بنویسم. شروع به نوشتن کردم. همه چیز از اول مشخص نبود اما خیلی فکر میکردم. بیشتر از همه به سنتهای عمان که در حال نابودی هستند فکر میکردم.»
الحارثی پیش از «اجرام آسمانی» داستانی عاشقانهای تحت عنوان «رویا» نوشته بود اما تا مدتها پس از اولین کتاب نمیتوانست بنویسد. به نوشتن فکر میکرد اما از آخرین کتابی منتشر کرده بود مدت زیادی میگذشت: «لحظهای که شروع به نوشتن کردم خیلی سخت بود. انگار بار دیگر در زهدان مادرم باشم، گرما و امنیت را احساس کردم. این رمان زندگی من را به نحوی نجات داد.»
یک دهه بعد «اجرام آسمانی» برنده جایزه بوکر بینالمللی شد و رقبای مهمی چون اولگا توگارزوف را، که قبلاً یک بار برنده جایزه بوکر شده بود، کنار زد. «اجرام آسمانی» اولین کتاب عربزبانی است که موفق به دریافت این جایزه معتبر شده است.
در این مصاحبه ماریلین بوث، مترجم کتاب «اجرام آسمانی» هم حضور دارد و میگوید: «الحارثی هنوز دوره دکتری را به پایان نرسانده بود که استاد راهنمایش بازنشسته شد و من جایگزین او شدم. جوخه داستانش را برای من آورد و من عاشقش شدم و دوست داشتم ترجمهاش کنم.» بوث استاد مطالعات دنیای معاصر عرب در دانشگاه آکسفورد است.
بوث میگوید کتاب را قبل از پیدا کردن ناشر ترجمه کردم که «البته اصلا ایده درستی نیست.» و «اجرام آسمانی» برنده بوکر بینالمللی و جایزه 50 هزار پوندی شد که به طور مساوی بین نویسنده و مترجم تقسیم میشود.
توصیف «اجرام اسمانی» به عنوان داستان چند نسل به معنای دست کم گرفتن کار الحارثی است زیرا هدف نویسنده در واقع بیان و ارائه تغییرات زیادی است که در کشور عمان در طول قرن گذشته رخ داده است. تغییر از کشوری که پدرسالاری نقش عمدهای در آن داشت و از آخرین کشورهایی بود که بردهداری را الغا کرد تا کشوری که دارای نفت فراوان است و نقش مهمی در منطقه دارد. برای رسیدن به این مهم از چند صدا در داستانش بهره گرفت و دهه به دهه با نسلهای مختلف همراه شد.
اولین کار الحارثی داستانی کوتاه در هجده سالگی بود. از آن زمان تاکنون سه مجموعه داستان کوتاه و داستان کودک نوشت که به پنج زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
«اجرام آسمانی» در سال 2010 منتشر شد و به زعم خانم نویسنده کتاب «خوششانسی» بوده است: «به نظر من کتابها مثل آدمها هستند. بعضیها خوششانس هستند و کتاب من هم در این دسته قرار دارد و توجه زیادی را به خود جلب کرد.» حق با نویسنده عمانی است. منتقدین کتابش را دوست داشتند و یک پایاننامه دوره کارشناسی ارشد درباره «اجرام آسمانی» نوشته شده است.
در این بخش از مصاحبه الحارثی میگوید دوست دارد چیزی را به زبان عربی بگوید تا حرفش را کامل و بدون نقص بگوید. بوث زحمت ترجمه را میکشد: «بعضی از مردم احساس میکنند دست گذاشتن بر روی موضوع حساسی چون بردهداری شخم زدن گذشته و نادرست است زیرا عمان امروز تغییر کرده است و بردهداری بخشی از گذشته این کشور است. اما کار ادبیات همین است؛ ما را به تفکر درباره گذشته و تاریخ وادار میکند.»
از الحارثی پرسیدم نظرش درباره افزایش خوانندگان کتابش پس از دریافت بوکر بینالمللی چیست. چند دقیقه سکوت میکند و سپس میگوید: «نمیدانم. خیلی عجیب است. داشتن خوانندگان بیشتر عالی و در عین حال خیلی عجیب است زیرا این شخصیتها در ذهن من زندگی کردند و خلق شدند و حالا آدمهایی از سراسر دنیا با این شخصیتها آشنا میشوند. این داستان برای عمانیها و مخاطبین عرب قابلدرکتر است و غیرعربها انتظار نداشته باشند که داستان را کاملاً بفهمند. البته جذابیت ادبیات همین است که قرار نیست برایمان آشنا باشد بلکه باید از طریق ادبیات به ارزشهای جهانی پی میبریم. امیدوارم مخاطبین کتاب در سراسر دنیا بتوانند مفهومی انسانی در آن بیابند.»
نظر شما