ویژگی برجسته «تکنولوژی؛ فرانکشتاین یا پرومته؟» آن است که مقوله تکنولوژی را محدود به ابزارآلات و مصنوعات تکنولوژیک نمیکند و کاربست تکنولوژی در حوزههایی نظیر پزشکی، تجارت، تبلیغات و رسانه و حتی علوم نظری همچون ریاضیات را مورد بررسی قرار میدهد.
قریب به اتفاق نویسندگانی که مقالاتشان در این کتاب گردآوری شده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی هستند و اکثر آنها از رشتههای حوزه علوم ریاضی و مهندسی یا پزشکی به سمت مطالعه در فلسفه علم گرایش پیدا کردهاند. همین خصوصیت باعث شده است که همه آنها علاوه بر تسلط بر حوزه فلسفه علم در یکی از حوزههای مرتبط با تکنولوژی نیز شناخت و سابقه داشته باشند و مقالات خود را مرتبط با همین حوزهها بنگارند.
در مقدمه کتاب، دلیل جذابیت موضوع پژوهش در زمینه فلسفه تکنولوژی چنین تبیین شده است: «تسلط علمی و تکنیکی بر طبیعت در عصر ما ابعادی یافته است که قرن ما را از قرون گذشته متمایز میکند. بیتردید یکی از مهمترین این ابعاد تکنولوژی است. ما همگی از دستاوردهای تکنولوژی بهرهمند میشویم و در عین حال دلمشغول خطرات بالقوه آنیم. پرسش پیش روی ما هماره این است که آیا پیشرفت شتابان تکنولوژی به بهبود زندگی و رفاه آن کمک کرده است یا ما را به شکل فزایندهای چنان از خود بیگانه کرده که به بردگان تکنولوژی تبدیل شدهایم؟ تلاش برای پاسخ به این پرسشها در چند دهه اخیر نگرشهایی را رقم زده است که فلسفه تکنولوژی خوانده میشود.»
نویسندگان کتاب تلاش کردهاند مقوله فلسفه تکنولوژی را در قالب استعارههای پرومته و فرانکشتاین تبیین کنند. در واقع دلالتهای این دو استعاره چنین است: آیا تکنولوژی در خدمت بشر بوده است یا بشر در خدمت تکنولوژی؟ استعاره پرومته به اسطورهای یونانی اشاره دارد که در آن خدایان پرومته و اپیمته را بر آن گماشتند تا نیروهای گوناگون را میان جانداران تقسیم کنند. اپیمته این وظیفه را برعهده گرفت و پرومته را مامور بازرسی از کار خویش کرد. اپیمته هر نیرویی را به جانداری سپرد اما پرومته دریافت اپیمته هیچ نیرویی را برای بشر باقی نگذاشته، آدمی برهنه، بی پایافزار و بیسلاح مانده است. او چارهای جز این ندید که دانشها و فنون ساخت ابزار و وسایل را به نوع بشر ببخشد و چون بیآتش آن فنون به کاری نمیآمد، آتش را بدانها افزود. بدینسان آدمی واجد دانشی شد که برای فراهم ساختن وسایل زندگی لازم بود. معادل یونانی این دانش، «تخنه» است. ریشه واژه امروزین تکنولوژی.
از سوی دیگر استعاره فرانکشتاین برآمده از داستانی نوشته مری شلی است. ویکتور فرانکشتاین دانشجوی جوان رشته طب است که با تکیه بر هوش و خردگرایی خود داعیه نجات و رستگاری انسان را دارد. او موجودی میسازد که از منظر هوش و درایت همانند خود اوست اما چهره و پیکری کریه و نفرتانگیز دارد. این هیولا مدتی پس از خلق، از سیطره خالقش خارج میشود و بدینسان موجودی که برای خدمت به بشر خلق شده بود در خدمت نابودی بشر قرار میگیرد و سرانجام خالق خود را به قتل میرساند.
ترتیب مقالات در کتاب «تکنولوژی» بهگونهای است که از نظریترین بخش علوم یعنی ریاضیات آغاز میشود. در فصل اول کتاب که «فلسفه تکنولوژی ریاضی از دیدگاه هایدگر و مارکس» نام دارد و غلامحسین مقدمحیدری آن را نوشته است تلاش شده است تا روشهای به کار رفته در جامعه ریاضیدانان بررسی شود. نویسنده در این مقاله روشهای اثبات در قلمرو ریاضیات را نوعی از تکنولوژی قلمداد میکند که دارای دو بخش نرم و سخت هستند. روشهای اثبات کردن قضایای ریاضی را میتوان بخش نرم تکنولوژی به کار گرفته شده در ریاضیات دانست و به کار گرفتن مداد و کاغذ برای اثبات قضایا بخش سخت تکنولوژی است. از این رو این فصل دارای دو بخش است: در بخش نخست تکنولوژی ریاضی به عنوان امری مابعدالطبیعی در بطن ماهیت تکنولوژی جدید از منظر هایدگر مورد بررسی قرار میگیرد و نشان داده میشود که چگونه تکنولوژی جدید سبب تغییر تکنیکهای اثبات در ریاضیات شده و ماهیت ریاضیات را دگرگون کرده است. بخش دوم این مقاله نیز دیدگاههای مارکس درباره ابزار را محور بحث قرار میدهد و نشان میدهد چگونه در نیمه دوم قرن بیستم، جایگزینی ابزار مداد و کاغذ با کامپیوترها سبب تغییری اساسی در معنا و محتوای اثبات ریاضی شده است.
فصل دوم یا مقاله دوم کتاب، «تحقیق در باب ذاتگرایی تکنولوژی: مطالعه موردی تکنولوژی پزشکی» نام دارد و مهدی معینزاده آن را نوشته است. معین زاده علاوه بر تحصیل در زمینه فلسفه علم، در زمینه پزشکی نیز فارغالتحصیل شده است و همین موضوع به او این امکان را داده است که بتواند علائق خود را در زمینه نسبت پزشکی و فلسفه علم دنبال کند. او در این مقاله به ماهیت مستقل از اراده تکنولوژی میپردازد و هایدگر را یکی از قائلین به چنین ماهیتی و از زمره ذاتگرایان قلمداد میکند. هر چند تلقی هایدگر از ذاتگرایی با تلقی سنتی فلاسفه متفاوت است. معینزاده سعی دارد ادله و شواهد ارائه شده درباره تکنولوژی توسط هایدگر را در تکنولوژی پزشکی به کار ببندد. مقصود او از تکنولوژی پزشکی در این جستار هم جنبه سختافزاری آن (ابزار و ادوات پزشکی و داروسازی) و هم جنبه نرمافزاری (به ویژه دانش، نهادهای درمان و سازمانهای مرتبط با آن) است.
در فصل سوم، علیرضا منجمی پدیده «طبیسازی» را مورد تامل قرار میدهد. طبیسازی فرآیندی است که در آن پزشکی به قلمروهایی نظیر زایمان و تولد، قاعدگی و یائسگی، الکلیسم، اعتیاد، چاقی، زیبایی، شاد بودن، جوان شدن، تنهایی و انزوای اجتماعی وارد میشود و سازوکارهای پزشکی برای اصلاح یا درمان آنها را مورد بررسی قرار میدهد. طبیسازی موافقان و مخالفانی دارد. مخالفان آن بر این باور هستند که طبیسازی نشانه گسترش پزشکی و کنترل اجتماعی با ابزار ناهنجاری و اعوجاج است. موافقان طبیسازی نیز آن را حرکتی در راستای ارتقای سلامت جامعه میدانند و علت آن را پیشرفت دانش علمی و کشف بیماریهای جدید میپندارد. در این فصل تلاش شده است طبیسازی به مثابه تکنولوژی فهم شود و در این چهارچوب مقوله تبدیل سلامت به نوعی از محصول و تبدیل پزشکی از هنری شفابخش به گونهای از علوم مهندسی مورد بحث قرار گرفته است.
در فصل چهارم کتاب که «در باب خودمختاری تکنولوژی» نام دارد، علیرضا منصوری با ارزیابی انتقادی دیدگاههای هایدگر، بورگمن و ایلول در زمینه فلسفه تکنولوژی میکوشد تا معنای خودمختاری تکنولوژی در رسانه و تبلیغات را روشن سازد.
در فصل پنجم نیز که «تجارت الکترونیک از دیدگاه فلسفه تکنولوژی» نام گرفته است، سید محمدرضا امیر تهرانی کاربست تعاریف و تحلیلهای فیلسوفان تکنولوژی را بر تجارت الکترونیک مورد بررسی قرار میدهد. او در پرتو آرای هایدگر نشان میدهد که نحوه انکشافی که به دلیل تعرض به طبیعت از رهگذر تجارت الکترونیک حاصل میشود عبارت است از سیال شدن منابع و اعتبارات اقتصادی در سراسر بازارهای مالی جهان و امکان تمرکزیافتن آن در هر بازار و...
در فصل نهایی کتاب نیز محمدتقی موحد ابطحی نشان میدهد که برنامه توسعه را میتوان به مثابه تکنولوژی اجتماعی مورد بررسی قرار داد. وی پس از مرور مکاتب فلسفه تکنولوژی، پرسشهایی را در ارتباط با برنامه توسعه مطرح میکند و به آنها پاسخ میدهد. پرسشهایی از این دست که تدوین برنامه توسعه مبتنی بر چه پیشفرضهایی است یا میتواند باشد؟ اجرای برنامه توسعه چه نتایجی را میتواند به همراه آورد؟ و...
خصوصیت جالب توجه کتاب آن است که مقوله تکنولوژی را محدود به ابزارآلات و مصنوعات تکنولوژیک نمیکند و کاربست تکنولوژی در حوزههایی نظیر پزشکی، تجارت، تبلیغات و رسانه و حتی علوم نظری همچون ریاضیات را مورد بررسی قرار میدهد و قرائتی بسیط از مفهوم تکنولوژی در سایه اندیشه فیلسوفانی که به این موضوع بسیار اندیشیدهاند و بهطور ویژه مارتین هایدگر ارائه میدهد. در عین حال، شاید ضعف عمده کتاب را با عنایت به ایرانی بودن مولفان آن غیاب نسبی مقولات و مسائل مرتبط با ایران در عمده مقالات کتاب دانست.
کتاب «تکنولوژی؛ فرانکشتاین یا پرومته؟» که به اهتمام غلامحسین مقدمحیدری و علیرضا منجمی گردآوری شده را نشر روزگار نو در سال 1398 با تیراژ 500 نسخه و قیمت 29 هزار تومان در 200 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما