در نقد و بررسی آثار کیهان خانجانی مطرح شد؛
ورجانی: اسطوره به مفهوم بارتی آن در داستانهای خانجانی حضور دارد
حسین ورجانی نویسنده و منتقد ادبی وجود اسطوره، استعاره و تعلیق را از عناصر مهم داستانهای کیهان خانجانی دانست.
در ابتدای این نشست کیهان خانجانی با اشاره به روند تولید و چاپ مجموعه داستان «یحیای زاینده رود»، گفت: این داستانها 14 سال در دست و بال من میچرخیدند و کم و زیاد و تصحیح میشدند. دلیلش هم فقط این بود که مجوز نمیگرفتند. از سوی چهار ناشر مجوز نگرفتند و در نهایت این مهم رخ داد و مجوز گرفت.
وی اضافه کرد: این مجموعه 15 داستان بود که 8 داستانش حذف شد و 7 داستان مجوز گرفت و کتاب به چاپ رسید، اما این هفت داستان، کاستی نداشتهاند، چرا که معتقد بودم حتی اگر قرار است گزارهای در داستان تکان بخورد، کل داستان باید برداشته شود.
در ادامه، حسین ورجانی نویسنده و منتقد ادبی، وجود اسطوره، استعاره و تعلیق را از عناصر مهم داستانهای کیهان خانجانی از جمله مجموعه داستان «یحیای زاینده رود» و همینچن «بند محکومین» عنوان کرد و گفت: اسطوره به مفهوم بارتی آن، یعنی اسطورههای زمان حال در داستانهای کیهان خانجانی حضور دارند، هم اسطوره وجود دارد و هم ضداسطوره.
این مدرس داستاننویسی استعاره و وجه استعاری داستانها را نقطه قوت آنها دانست و افزود: وقتی داستانها را میخوانید، احساس میکنید نویسنده حرف دیگری میزند؛ و هرکسی بنابر دانش و تجربهاش ممکن است لایههای زیرین متن را به دست بیاورد.
ورجانی به نگاه انتقادی نویسنده از زمانه خود در درون داستان اشاره کرد و یادآور شد: کیهان خانجانی در داستانهایش در قامت یک منتقد و معترضِ نرم و ملایم ظاهر میشود.
این منتقد ادبی تصریح کرد: تعلیقِ قوی داستانها، همزمان و هممکان بودن ماجراهای مجموعه سبب شده است داستانها خوانده شوند و لذتبخش باشند.
ورجانی در پایان گفت: رمان مدرن چهار ویژگی دارد: تعدد ماجراها، تعدد شخصیتها، پلی فونیزم و بهره بردن از اندیشه فلسفی. رمان «بند محکومین» هر چهار ویژگی گفته شده را دارد، البته ممکن است بالانس لازم بین این چهار عنصر نباشد.
علیرضا شهبازی نویسنده و منتقد ادبی هم در بخش دیگری از این نشست گفت: در شروع داستان «بند محکومین» نویسنده خیلی خوب قلاب داستانیاش را میاندازد و خواننده را با خودش میبرد.
وی اضافه کرد: وجه غالب کارکرد زبان در این داستان همان کارکرد هنری است که بر زبان راوی، شخصیتها و گفتوگوها تاکید دارد و دلالتهای ضمنی و معنایی متعددی دارد. این زبان داستانی به ضربالمثلهای عوام که از کوره فرهنگ برآمدهاند، ارجاع میدهد و درستیشان بارها و بارها تجربه شده است.
شهبازی به عنصر لحن در این رمان اشاره کرد و گفت: موضوع دیگری که اینجا اتفاق میافتد، لحن شخصیتهاست. این لحن بازنمایی شده است و داستان در بازنمایی به واقعیتها پهلو میزند. نویسنده کوشش میکند واقعیت محض را نشان بدهد.
این منتقد ادبی در پایان با اشاره به اینکه یک رابطه بینامتنی بین این داستان با کتاب منظوم «پاییز در حیاط کوچک زندان» نوشته مهدی اخوان ثالث وجود دارد، بهانه روایتِ رمان «بند محکومین» را رونمایی از بخشهای تاریک جامعه دانست و گفت: بخشهای تاریک و پنهان ساختار جامعه که هیچ وقت از آن حرفی زده نمیشود در این رمان به آن پرداخته شده است، به ویژه آنچه در زندان رخ میدهد.
نظر شما