یادداشت شکوهیانراد درباره کتاب «نظریه جنگ در عصر سیستمهای فرماندهی ـ کنترل»
شیوههای پیروزی در جنگ تغییر کرده است
محمدعلی شکوهیانراد میگوید: بنیان جنگ که همان تحمیل اراده بر دیگری است، در طول تاریخ همواره ثابت بوده و آنچه تغییرات بسیاری را پشت سر گذاشته، شیوههای مورد اتخاذ برای پیروزی در جنگ است.
بنیان جنگ که همان تحمیل اراده بر دیگری است، در طول تاریخ همواره ثابت بوده و آنچه تغییرات بسیاری را پشت سر گذاشته، شیوههای مورد اتخاذ برای پیروزی در جنگ است. تفاوت در سبک و روشهای نظامی میان ملتها به تدوین و تبیین دکترین، راهبرد، تاکتیک و نهایتاً تکنیکهای نظامی گوناگون ختم میشود، به این صورت که تفاوتهای اصولی حاصل مغایرت میان دکترینها، تفاوتهای کلان در روشهای جنگ برخاسته از اختلاف در راهبردها، مغایرتهای مشهود در مدیریت بخشهای میدان نبرد در نتیجه اختلاف تاکتیکها و نهایتا تفاوت در شیوههای رزمی از سوی هر رزمنده حاصل از تفاوت در تکنیکهای نظامی میان ملتها است.
دکترین، راهبرد، تاکتیک و تکنیکهای نظامی هر کشور علاوه بر تأثیرپذیری از عقاید، باورها و فرهنگ غالب آن ملت، تحت تأثیر شرایط جهانی نیز هستند. بهعبارت دیگر دانش نظامی در هر ملتی علاوه بر آنکه به مرور زمان تکامل مییابد، با رشد و ارتقاء تکنولوژیهای امنیتی و دفاعی و آثار آن بر دانش نظامی دیگر کشورها؛ بهویژه رقبا و دشمنان نیز دستخوش تغییر و تحول میشود.
در مطالعات صورت گرفته بهمنظور فهم روند تغییرات و تکامل فرایند دکترینهای نظامی، این مهم حاصل شده که در هر عصر، فارغ از تفاوتهای موجود میان دکترینها و راهبردهای نظامی ملتهای آن عصر، شکل جنگ که اغلب تحت تأثیر میزان پیشرفت فنشناسی است از قواعد و چهارچوب مشخصی پیروی میکند که تمامی جنگهای آن عصر به ابتناء آن چهارچوب طرحریزی و اجرا میشوند.
نظر بر این است که در این کتاب این مهم را که اصلیترین عامل تعیینکننده نوع و سبک جنگ در هر برهه زمانی است «نظریه جنگ» بنامیم. نظریه جنگ منحصر به حوزه قدرت سخت و نظامی نیست بلکه جنگهای نیمهسخت و نرم نیز در هر عصری از نظریه جنگ خاص خود برخوردار هستند. برای مثال اکثر کشورهای عضو ناتو و بعضی دیگر از کشورهای جهان جهت طرحریزی جنگ نرم از نظریه قدرت نرم جوزف نای استفاده میکنند.
فهم دقیق نظریه جنگ از منظر علمی و عملی و همچنین میزان وابستگی رقبا و دشمنان به آن در میدان نبرد، یکی از شروط اساسی برای کسب برتری و پیروزی است. از سوی دیگر شرایط امروز جهان از حیث تکنولوژیهای نظامی و طرحریزیهای راهبردی بهگونهای است که انتظار میرود در آینده نزدیک، نظریه جنگ و بهتبع آن تمامی مؤلفههای اصلی جنگ سخت تغییر کرده و بازطراحی شود.
مبنای نظریه نوین جنگ «اخلال در سیستمهای فرماندهی-کنترل» است و محرز شده که این تغییر بزرگ ابتناء بر اصالت یافتن فضای بیرونی زمین بهعنوان محل جنگهای آتی و محوریت دانش سایبرنتیک بهعنوان علم اصلی طرحریزی جنگ دارد. البته بررسیهای کارشناسانه حاکی از آن است که گسترش محل جنگهای نظامی به فضا، اتکا بر دانش سایبرنتیک در علوم نظامی داشته و در واقع ظهور و بروز جدیدی از بهکارگیری این دانش در منازعات قدرت سخت است. در همین راستا اقداماتی از سوی قدرتهای نظامی شاخص مانند آمریکا، روسیه و چین انجام گرفته است که جای تأمل و بررسی دارد.
این مهم بهطور ویژه برای جمهوری اسلامی ایران که هدف دشمنیهای مکرر است از اهمیت ویژه برخوردار است چرا که اگر برای شناخت و تسلط کامل بر نظریه جدید، مطالعات تخصصی انجام نشود در آینده به غافلگیری راهبردی منجر خواهد شد.
این کتاب ضمن واکاوی نظریه جنگ حاکم بر قدرت سخت و نظامی، تحولات آتی آن را بر اساس اسناد رسمی و منطق تحلیلی مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد. ساختار کتاب از سه بخش تشکیل شده که هر کدام چندین فصل را شامل میشود. بهطور خلاصه بخش نخست با عنوان نظریه جنگ، پیرامون کلیات، مفاهیم و تغییرات امروز و آتی نظریه جنگ سخت بحث میکند. بخش دوم در راستای مصداقشناسی نظریه جنگ نوین به بررسی اقدامات عملی قدرتهای برتر نظامی جهان خواهد پرداخت و در نهایت بخش سوم آثار نظریه جنگ جدید را برای ایران اسلامی بررسی خواهد کرد.
هدف از تألیف کتاب مبنای نظریه جنگ در عصر حاضـر «اختلال در سیستمهای فرماندهی - کنترل» است و محرز شده که این تغییر بزرگ ابتناء بر اصالت یافتن فضای بیرونی زمین بهعنوان محل جنگهای آتی و محوریت دانش سایبرنتیک بهعنوان دانش اصلی طرحریزی جنگ دارد. ذات این تغییر مهم نیز از آنجا حاصل شده که در منظومه اندیشه راهبردی غرب، دانش سایبرنتیک در جایگاه یک جهانبینی تلقی میشود و اینگونه نیست که صرفاً به عنوان شکلی از جنگ مطرح باشد. بنابراین هدف از تألیف کتاب، تشریح این مهم و تبیین مفاهیم، اصول، شرایط و آینده مبتنی بر آن است.
در این کتاب چندین مفهوم کاملا جدید و بدیع تعریف و ارائه شده که اهم آنها عبارتند از:
-نظریه جنگ: روش فهم چگونگی تحمیل اراده بر دشمن در هر دوره
-مدل پیشبینی صحنه نبرد احتمالی: طرحریزی و ارائه مدلی برای تبیین صحنه جنگ آینده
-دانش سایبوپلیتیک: طرحریزی قدرت بینالمللی بر مبنای دانش سایبرنتیک بهجای ژئوپلیتیک که زمین را محل قدرت میداند.
-باز تعریف دانش سایبرنتیک: ارائه تعریفی کاملا نوین و عملیاتی از دانش سایبرنتیک که بر مبنای آن میتوان عملکرد راهبردی دشمن را با دقت بالا، پیشبینی کرد.
-باز تعریف مفاهیم سیاسی: باز تعریف مفاهیم مهم در سیاست بینالملل مانند جهان اول و جهان سوم بر اساس دانش سایبرنتیک.
-باز تعریف قدرت نرم: ارائه تعریفی نوین، کاملاً عملیاتی و فراگیر از قدرت نرم
کتاب مشتمل بر سه بخش هست که هر بخش از چندین فصل تشکیل شده و عبارتند از بخش یکم با عنوان نظریه جنگ دربردارنده پنج فصل است که به فلسفه نظریه جنگ، آثار نظریه جنگ بر دیگر مؤلفههای صحنه جنگ، اخلال در سیستمهای فرماندهی- کنترل، مبنای نظریه نوین جنگ، دانش سایبرنتیک، مبنای طرحریزی نظریهی جنگ فرماندهی- کنترل و محوریت فضا بهعنوان محیط جنگ بر دانش ژئوپلیتیک تنظیم شده است.
بخش دوم با عنوان اقدامات قدرتهای نظامی برای جنگ فضایی به نیروی فضایی، راهبرد آمریکا در جنگ فضایی، اندیشه راهبردی و اقدامات چین و روسیه در جنگ فضایی و توانمندیهای بریتانیا و رژیم صهیونیستی در جنگ فضایی میپردازد.
بخش سوم با نام آثار نظریه جنگ فرماندهی ـ کنترل بر امنیت و دفاع ایران فرصتها و تهدیدات راهبردی جنگ فرماندهی ـ کنترل برای ایران و سناریوی احتمالی جنگ فرماندهی- کنترل میان ایران و جبهه متخاصم را واکاوی میکند.
نظر شما